نگاهی‌ به‌ مطالبات‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ از‌ مسؤولان‌ رسانه ملی

به گزارش افکارنیوز، این مطالبات به شرح زیر است:

برنامه و فیلم خنثای بی‌اثرِ بی‌محتوایِ بدون پیام، مطلقاً پخش نکنید


اگر شما برنامه ای را برای این آوردید که این‌جا خالی است، از شنوندگان عذرخواهی کنید و بگویید: شنوندگان! متأسفانه به مدت این یک ساعت، برنامة مناسب شما پیدا نکرده‌ایم؛ این یک ساعت تعطیل. این، خیلی بهتر و پر جاذبه‌تر و منصفانه‌تر است. بعضی از فیلم‌ها ساخته و نشان داده می‌شود که بی‌محتواست… این‌ها را پخش نکنید؛ حتی تولید نکنید.

نوع نمایش شخصیت زن و حجاب

ما بایستی زن را، هم با حجاب نشان بدهیم، هم سرشار از ارزش‌هایی که اسلام و انقلاب برای او در نظر گرفته است؛ یعنی نجابت و عفت زن. مهم‌ترین مسأله، آن گوهر عفت زن، آن عضو اصلی و رکن اساسی خانواده بودن، آن عضو اصلی و رکن اساسی فعالیت‌های جامعه بودن… در فیلم، سریال، شعر‍ِ موسیقی، در برنامة خانواده، در برنامة سلام صبح به‌ خیر و در سایر برنامه‌ها، … در اجرا و هم در تهیه برنامه… مجری‌ها هم باید توجه کنند. این کارها باید در رادیو و تلویزیون انجام بشود، ولی نمی‌شود!

موسیقی غربی یا ایرانی

بنده کلاً با موسیقی غربی در رادیو مخالفم. من معتقدم که موسیقی ایرانی می‌تواند به نیازهای شما پاسخ بدهد… شما بگویید ما براساس دستگاه‌ها و ردیف‌های ایرانی، آهنگی می‌خواهیم که باب برنامه‌های علمی باشد… سفارش بدهید. به همین ارکستر بزرگ تهران که متعلق به رادیو تلویزیون است، سفارش بدهید. و از آن‌ها بخواهید بیاورند … شاید این مراجعات مکرر شما… نوازندگان ما را هم یک خرده‌ای سر شوق بیاورد… برای تهیه و تنظیم آهنگ‌های انقلابی، آهنگ‌های اسلامی و طرح ارزش‌های اسلامی، از بهترین موسیقی‌‌دان‌ها و بهترین خوانندگان استفاده بشود.

طنز فاخر، باعثرشد مردم در عین شادی و نشاط


حجم و کیفیت برنامه‌های طنز در صدا و سیما بالا رفته و بسیار خوب شده است؛ منتها متوجه جهت‌گیری‌ها باشید… طنز بسیار چیز خوبی است؛ من گاهی می‌بینم که به عنوان شاد کردن مردم، فضا را مبتذل می‌کنند. مثلاً اگر می‌خواهند جوک و لطیفه بگویند، لات بازی می‌کنند. لات بازی بد است، هر جا باشد، بد است… طنز را با فکاهی، با شوخی کردن و سبکی کردن اشتباه می‌کنند… طنز یک سخن جدی است که تیزی و تلخی جد، با هنرمندی از آن گرفته می‌شود و چون کار بسیار مهمی است، کار اندیشمندان، نازک اندیشان و برجستگان است… حرف جدی در زیر لعاب نازک اندیشی و نازک گویی و ظریف و لطیف‌پردازی؛ این طنز است.

خبر و تحلیل مناسب


خبرو تحلیل و تفسیری که شما می‌خواهید بدهید، باید با آن زبانی تنظیم شود که فراغ و خلأ ذهنی مردم ما را پر کند. یعنی راننده تا کسی پیچ رادیو را باز کرد، یک خط فکری از شما دریافت کند… البته سیاست‌های ما، با سیاست‌های جوامع سوسیالیستی گذشته، تفاوت دارد. آن‌ها تمام اخبار و حوادثرا کانالیزه می‌کردند و حتی دروغ به مردم تحویل می‌دادند. من شنیده بودم و بعد هم خودم دیدم که رادیوهای دایر بین مردم طوری بود که رادیوهای بیگانه را نمی‌گرفت؛ یعنی گیرنده‌ها را دستکاری می‌کردند که کسی نتواند جاهای دیگر را بگیرد! ما این طوری فکر نمی‌کنیم. ما مایلیم که مردم گسترده فکر کنند.

همدردی با فقیران و عدالت طلبی، دوری از اشرافیت و تجملات…


به فضای همدردی با فقیران دامن بزنید… دغدغة عدالت را در ذهن‌ها و دل‌های مردم دامن بزنید؛ این کار بسیار خوب است؛ البته سعی شود به جماعت فقیر و تهیدست اهانت نشود و کرامت انسانی آن‌ها از بین نرود… زندگی اشرافی و تجملاتی پوچ و بیهوده را هم تخریب کنید؛ این زندگی واقعاً در خور تخریب است. زندگی تجملاتی نباید به هیچ وجه ترویج شود؛ بلکه باید تخریب شود و نقطة منفی به حساب بیاید… توجه کنید که ما به فقیر باید عزت نفس و حس مناعت بدهیم و به غنی باید کمک به فقیر را بیاموزیم.

همه فیلم‌های خوب دنیا پیام دارند، ‌ مانند آثار چارلی چاپلین…


شما باید حقایق اسلامی و اخلاقی و همچنین ارزش‌های اسلامی را که برترین ارزش‌هاست و هر انسان دارای عقل و انصاف هم آن‌ها را می‌پسندد، در نمایش‌ها و فیلم‌هایتان تبیین کنید. نگویید فیلم سینمایی چنین موضوعاتی را بر نمی‌تابد. همة فیلم‌های خوب دنیا پیام دارند… چند اثر معروف «چارلی چاپلین» را دیدم و قلباً به این مرد ارادت پیدا کردم. دیدم حقیقتاً کار عظیمی که این مرد کرده، مگر در قالبی به جز قالب هنر ممکن بود؟ با کدام زبانی می‌شود مضمونی را که در «عصر جدید» یا «دیکتاتور بزرگ» است، بیان کرد؟

زیاد شدن مخاطب خوب است، ولی هدف نیست


آمارها نشان می‌دهد که درصد بینندگان تلویزیون و شنوندگان رادیو در این چند سال خیلی خوب افزایش پیدا کرده است؛ … این کار نباید هدف باشد، بلکه باید ببینید تأثیر این برنامه در مخاطب چیست.

چهره سازی و الگوسازی با دقت …


در مقولة ادب و هنر یکی از کارهایی که امروز تلویزیون متعهد است، برجسته کردن چهره‌های اسلامی معاصر کارآمد است… به شدت توجه کنید که چهره‌پردازی منفی و ناصالح در صدا و سیما انجام نگیرد. من گاهی دیده ام انسان‌هایی که هیچ ارزش علمی و هنری ندارند، در صدا و سیما با پول مردم چهره‌پردازی می‌شوند؛ چرا…؟ به نظر من علاوه بر این که این «چرا» وجود دارد، «منفی» ‌هم هست. این کار، الگو سازی است؛ ما چه کسی را می‌خواهیم الگوی جوان‌ها قرار دهیم؟

نظارت هم باید کیفی باشد، هم کمّی…


نظارت کیفی را فقط به ملاحظات فقهی و شرعی محدود نکنید؛ مثلاً مراقبت کنیم دو هنرپیشه پسر و دختر در خلال بازی دستشان به هم نخورد؛ یا وقتی روی صندلی می‌نشینند، فاصله‌ای بینشان باشد؛ این‌ها حتماً لازم است؛ اما فقط این‌ها نیست؛ باید بر محتوا هم نظارت کیفی باشد. فیلمی که به تهیه کننده داده‌اید تا برای شما بسازد و بیاورد، نظارت کنید چقدر از محتوا برخوردار است.

موضوع جنگ، ذخیره‌ای پایان نیافتنی…


معتقدم که موضوع جنگ، تمام شدنی نیست. یعنی ذخیره و گنجینه عظیمی است که تمام نمی‌شود و همیشه می‌شود از آن استفاده کرد… یعنی از جنگ تحمیلی، واقعاً یک عمر و بلکه عمرها می‌شود حرف زد. شما ببینید دیگران از یک حادثة معمولی چقدر برنامه می‌سازند؛ چقدر فیلم تولید می‌کنند و چقدر استفاده می‌کنند. ما جنگی هشت ساله داشتیم… همین کتاب‌هایی که حالا معمول شده بچه‌های بسیجی می‌نویسند… واقعاً هر یک سند ذی قیمتی است که خیلی مسائل با ارزش در آن‌ها وجود دارد….

با آن کسی که با تفکر اسلامی میانه‌ای ندارد، هیچ رودربایستی نداریم… آن مخاطبی که فرضاً باوراسلامی در قلب او نیست و او این را نمی‌خواهد و این نوع عمل ما و تصرف ما و فعالیت ما را دوست نمی‌دارد، ما با او هیچ رودربایستی نداریم؛ نمی‌پسندد، نپسندد؛ خوشحال نمی‌شود، نشود؛ تلویزیون را می‌بندد، در نهایت ببندد.

منابع


محمدرضا حدادی، امواج بیداری (باید و نبایدهای صدا و سیما)، تهران، فرااندیش، چاپ اول، ۱۳۸۶.