به گزارشافکارنیوز،در بخشی از مطلب " احسان رستگار " از فعالان فضای مجازی آمده است:

«دارم می‌رم مشهدالرضا. نایب الزیاره هستم ان‌شاء الله. تو فرودگاه مهرآباد نشسته بودم یهو دیدم یکی گفت ببخشید اینجا جای کسیه؟ گفتم نه بفرمایید. اومدم کت‌مو بردارم بشینه دیدم محمدرضا خاتمی هست. به نظرم داشت یک مقاله انگلیسی در باب علم(knowledge) مطالعه می‌کرد. دیدم هیچ‌کس نمی‌شناسدش یا می‌شناسن ولی خلاصه صحبتی باهاش نمی‌کنن و تنهاست، فرصت رو غنیمت شمردم بعد یک دقیقه سکوت باهاش شروع کردم به صحبت. یک ربعی سؤالاتی پرسیدم درباره مصاحبه‌های همسرش خانم زهرا اشراقی و خواهرخانمش خانم نعیمه اشراقی و مباحثمختلف دیگه. پرسیدم اجازه می‌دین برخی از حرف‌ها رو تو شبکه‌های اجتماعی منتشر کنم؟ مشتاق نبود؛ گفتم پس کلی یکی دو خط از نظرات کلی تونو می‌نویسم.



اول اینکه آدم خوشبرخورد و خوشصحبتی بود علیرغم اینکه بهش گفتم همفکرش نیستم. دوم اینکه نظراتش با نظرات همسرش تفاوتهایی داشت. سوم اینکه انتقادهایی رو در باب مصاحبههای این دو خواهر و نیز برخی همطیفیها خیلی راحت و بدون مقاومت پذیرفت. چهارم اینکه تأکید داشت واقعاً معتقدم همسرم خودشون باید نظرشون رو بگن. پنجم اینکه معتقد بود رئیس جمهور، نه میشه و نه ضرورتی داره فراجناحی باشه و صدا و سیما و قوه مقننه هستند که باید فراجناحی باشند. این مورد رو هم از این جهت گفتم چون اینور و اونور، تو برخی رسانهها به نظرم به تعبیری گفته بود.