چگونگی رسیدن شهید رجایی به مسند ریاست‌جمهوری

به گزارش افکارنیوز،اولین رئیس‌جمهور تاریخ انقلاب اسلامی، " ابوالحسن بنی‌صدر " بود. او در بهمن ۵۸ پیروز انتخابات شد، اما به جهت برگزاری انتخابات مجلس که تا اردیبهشت ماه ادامه داشت، نتوانست براساس قانون اساسی وقت، نخست‌وزیری به مجلس معرفی کند.

پس از تشکیل مجلس، بنی‌صدر که به دنبال تعیین نخست‌وزیری در راستای اهداف خود و مخالف حزب جمهوری اسلامی که اکثریت مجلس را در دست داشت بود، در ۲۹ تیر ۵۹، حسن حبیبی، محمدعلی رجایی، غروی، میرسلیم و موسی کلانتری را برای تصدی نخست‌وزیری به مجلس معرفی کرد.



بنی‌صدر که از عدم اقبال مجلس به این گزینه‌ها آگاه بود، در اول مرداد از " سید احمد خمینی " به عنوان گزینه نخست‌وزیری نام برد و این موضوع با مخالفت امام(ره) مواجه شد.

پس از آن کمیته‌ای مشترک بین مجلس و دولت تشکیل شد و این هیات ۳ نفر را به مجلس معرفی کرد. در جلسه غیر علنی هم با رای‌گیری محمدعلی رجایی به عنوان نخست‌وزیر معرفی شد. در ۱۸ مرداد رجایی با ۱۵۳ رای موافق، ۲۴ مخالف و ۱۹ ممتنع نخست وزیر شد.



بنی‌صدر پس از آن ۱۴ وزیر انتخابی از سوی رجایی را قابل معرفی به مجلس دانست و از ۲۱ وزیر، تنها ۱۴ وزیر را به مجلس معرفی و از نمایندگان رای بالایی گرفتند و بدین ترتیب اولین کابینه قانونی کشور آغاز به کار کرد.

بنی صدر اما در هر فرصت ممکن از تضعیف شخصیت شهید رجایی در افکار عمومی با به کارگیری تعابیر و القاب زشت و ناپسند خودداری نمی‏کرد. در برابر این جسارت‏ها و توهین‏های بنی‏صدر به عنوان رییس جمهور، شهید رجایی با توجه به حساسیت جو موجود، تمامی این تلخی‏‌ها و اهانت‏‌ها را در کمال صبر و بردباری و متانت تحمل و در مواقع لزوم با ارایه استدلال‏های محکم و منطقی به ایرادات مکرر بنی صدر پاسخ می‏‌داد.

سرانجام کارشکنی‏‌های بنی‏‌صدر و اختلاف ‏آفرینی او کار را به جایی رسانید که بنا به توصیه حضرت امام، مجلس شورای اسلامی مسأله عدم کفایت سیاسی او را با توجه به اخباری که دالّ بر مسلّح کردن منافقین توسط او بود به بحثگذاشت و با رای مثبت به آن، بنی صدر از ریاست جمهوری عزل شد.



دوران ریاست‌جمهوری ابوالحسن بنی‌صدر، که به دلیل عدم کفایت سیاسی وی پایان یافت ورق تازه‌ای برای نظام جمهوری اسلامی ایران رقم زد؛ به دنبال آن " علی رجایی " دومین رئیس دولت نظام جمهوری اسلامی در تاریخ دوم مرداد ماه ۱۳۶۰ ریاست کشور را بر عهده گرفت.

امام خمینی(ره) در مراسم تنفیذ حکم رئیس جمهور خطاب به وی فرمودند: هرچه آراء زیادتر باشد، مسؤولیت زیادتر است. اگر آراء شما پنج میلیون بود مسئولیت‌تان کمتر بود. حالا که ۱۳ میلیون بیشتر است، مسؤولیت شما حجمش زیادتر است؛ برای این‌که شما جواب یکی‌یکی از این افرادی که به شما رأی دادند و شما را به عنوان رئیس‌جمهور اسلام، رئیس‌جمهوری کشور اسلامی تعیین کردند، هر یک از این‌ها فردا می‌آیند شما را می‌گیرند، جواب از شما می‌خواهند. من شما را تعیین کردم رئیس‌جمهوری اسلامی باشید و اسلام را در این کشور تأیید کنید و پیاده کنید.



ایشان افزودند: این اسلامی که با خون اولیاء و بزرگان به دست ما سپرده شده است و الان ما مسئول او هستیم، این اسلام را ما باید به نسل آتیه برسانیم.

رهبر کبیر انقلاب خاطرنشان کردند: رئیس‌جمهور هم دستش باز است و ملت تأییدش کرده‌اند، من از خدای تبارک و تعالی خواهانم که همه‌ی ما را به راه راست و به صراط مستقیم هدایت بفرماید، و این جمهوری اسلامی را به ثمر برساند و ما را خدمت‌گزار این کشور قرار بدهد و همه‌مان نسبت به هم محبت داشته باشیم و در محیط دوستی، خدمت به این مملکت بکنیم.

محمدعلی رجایی در ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ در قزوین متولد شد. پدرش عبدالصمد نام داشت و از کسبه و بازرگانان قدیم قزوین و تهران بود. وی تحصیلات ابتدایی را در قزوین به پایان رساند و در سن ۱۳ سالگی به تهران رفت و از روی خودساختگی، که در شخصیت والای وی بود به کار و فروشندگی(که در آن دوران بسیار مرسوم بود)، در جنوب شهر مشغول به کار شد.

رجایی در ۱۷ سالگی به آموزشگاه گروهبانی نیروی‌هوایی رفت و هم‌زمان با تحصیل با احزاب و گروه‌های سیاسی مخالف شاه مخلوع ایران(همچون فداییان اسلام) آشنا شد، در جلسات " آیت‌الله سید محمود طالقانی " شرکت می‌کرد و از طرفداران طالقانی بود و ضمن حضور در ارتش، مخفیانه با فداییان اسلام فعالیت می‌کرد.

رجایی پس از ماجراهایی از ارتش بیرون آمد و یک سال در شهرستان بیجار به معلمی پرداخت و سپس در سال ۱۳۳۵ برای ادامه تحصیل به دانش‌سرای عالی رفت و در ۱۳۳۸ از آنجا فارغ‌التحصیل شد؛ وی همچنین با انجمن‌های اسلامی دانشجویان نیز همکاری داشت.



" شهید رجایی " در روز دوشنبه ۱۲ مردادماه ۱۳۶۰ وارد دفتر ریاست جمهوری شد، این درحالی است که شهید رجایی کمتر از یک‌ماه در دفتر ریاست جمهوری ماند و در روز یکشنبه ۸ شهریورماه سال ۱۳۶۰، همراه با نخست‌وزیرش " محمدجواد باهنر " ترور شد.

در روز هشت شهریور سال ۱۳۶۰ در یک اقدام تروریستی بی سابقه جلسه شورای امنیت کشور با حضور رئیس جمهور و نخست وزیر منفجر شد و شهید رجایی و شهید باهنر به همراه دفتریان و وحید دستجردی در این انفجار تروریستی به شهادت رسیدند.

ضبط صوت بزرگ " مسعود کشمیری " که مخصوص ضبط جلسات است، درست نزدیک رجایی و باهنر قرار می‌گیرد و کشمیری به معمول هر جلسه چای می‌ریزد و برای حاضرین می‌آورد و پس از گفتگوی کوتاهی با خسرو تهرانی از جلسه خارج می‌شود. او پیش از خروج از جلسه کیف بزرگی را که همیشه همراه دارد با پا به نزدیکی رجایی هدایت می‌کند.

کشمیری از ساختمان نخست وزیری خارج می‌شود و در میدان پاستور نزد کسانی می‌رود که منتظر اویند تا دبیر شورای امنیت را به یک نقطه امن انتقال دهند. همزمان صدای انفجار شدیدی منطقه را می‌لرزاند. مطابق نظر کارشناسان بمب از نوع خاص " تخریبی - آتشزا " بوده که از حدود ۲ پوند تی - ان - تی و مقداری منیزیم تشکیل و در یک کیف دستی جاسازی شده بوده.

انفجار نخست وزیری را که طی آن بسیاری از چهره‌های شاخص نظام و انقلاب به شهادت رسیدند، به عهده نگرفتند.

مسعود کشمیری کیست؟

" مسعود کشمیری " متولد ۱۳۲۹ از کرمانشاه است، وی دارای مدرک لیسانس علوم اداری و مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران بود که از تاریخ ۱۳۵۱.۰۵. ۲۳ تا اواخر سال ۵۳ با قراردادهای ۶ ماهه به عنوان کارآموز در وزارت کار و امور اجتماعی شاغل بود.

وي مدتي نيز در ضد اطلاعات مركزي نيروي هوايي و مركز مستشاري امريكاييها با عنوان نماينده نخست وزير دولت موقت و زير نظر كميته اداره دوم ارتش مستقر بود. در اين مدت، از جمله اقدامات وي ميتوان به مداخله و جلوگيري از به جريان افتادن و محاكمه عاملان كشتار ۱۷ شهريور اشاره كرد كه با توجه به ريشه آمريكايي جمعه خونين و تظاهر منافقين در آن تاريخ به اعمال ضد امريكايي، محل تأمل فراوان است.