چند روز پیش بیبیسی فارسی در یکی از خبرهای خود تیتری کار کرد که باعث واکنشهای متفاوتی در فضای مجازی شد.
این رسانه سلطنتی انگلیسی برای تیتر خبر بازداشت ۲ زنی که در مقبره شهدای گمنام رقاصی کرده بودند، از واژه «رقصنده» و به جای شهدای گمنام از واژه «کشتههای ناشناس جنگ» استفاده کرده بود.
گرالیتی در گزارشی به این سوال پاسخ داده که استفاده از کلمات «رقصنده» و «کشته های ناشناس چه تاثیری در افکار عمومی دارد؟
رسانه و افکار عمومی
رسانهها از طریق زبان، پیامها و اطلاعات رو منتقل میکنند یکی از مهمترین کارکردهای زبان رسانه تاثیر بر احساسات مخاطب هست.
به مثالهای زیر توجه کنید:
دو دختر در گورستان اموات ناشناس بازداشت شدند.
دو دختر هنرمند در مقبره اموات ناشناس مورد هجوم ماموران قرار گفتند.
یورش ماموران حکومتی به دو دختر نوجوان بازیگوش در مقبره کشته های ناشناس
دو دختر دهه هشتادی در مقبره شهدا مورد تعرض لباس شخصی ها قرار گرفتند.
یک تکنیک مهم
به همین راحتی با دستکاری واژه ها میشود حس مثبت یا منفی در مخاطب ایجاد کرد.
مثلا عبارتهای «دختر»، «دختر بازیگوش»، «دختر هنرمند»، «دختر دهه هشتادی» سویه مثبت و نسبتاً خنثی دارد.
عبارتهای «اموات ناشناس گورستان»، «هجوم»، «یورش»، «ماموران حکومتی»، «تعرض»، «لباس شخصی»، «کشته ناشناس» سویه منفی دارد.
واژگان هم سنخ
به این تکنیک استفاده از «واژگان همسنخ» گفته میشود در این تکنیک رسانهها از کلماتی که مفهومی نزدیک به هم دارند استفاده میکنند تا بتوانند حسی خاص به مخاطب خود القا کنند.
مثلا واژههای «هلاکت» «مرده»، «شهید» «متوفی» دلالت بر فردی می کند که از دنیا رفته است ولی «هلاکت» دارای بار منفی، «شهید» دارای بار مثبت و «مرده» و «متوفی» تقریبا خنثی است.
مساله عادیسازی
حالا وقتی بی بی سی فارسی از عبارت «کشتههای ناشناس» استفاده میکند در پی قداست زدایی از شهداست، نتیجه مواجهه زیاد مخاطب با چنین واژگانی باعث تغییر در نگرش نسبت به ارزشهای دینی و اجتماعی میشود.