این خبر را محمد قوچانی از گردانندگان نشریات زنجیرهای عنوان کرده است. او که به تازگی توسط الیاس حضرتی عضو شورای اطلاعرسانی دولت شده، به انصاف نیوز گفته است:
«*در دولت روحانی طرح مشخصی برای مواجهه با ترامپ وجود داشت.
*در اوایل به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا از ظریف پرسیدم که آیا به نظر شما ترامپ قابل گفتوگو است؟ او در جواب گفت که من طرح این موضوع را نوشتهام و بهراحتی هم میتوانم آن را انجام دهم.
*از نظر دولت حسن روحانی امکان به توافق رسیدن با ترامپ میتوانست سادهتر از اوباما باشد.
*ترامپ یک سال پس از انتخاب هم از برجام خارج نشد؛ درحالیکه وعده داده بود پس از انتخاب شدن از این توافق خارج خواهد شد.
*متاسفانه غفلت برخی دوستان اصلاحطلب و شبهاصلاحطلب (کسانی مثل علی کریمی که الان دیگر ایران هم نیستند) در راه انداختن موج پشیمانم در اوایل دولت دوم روحانی باعث شد دولت تضعیف شود.
*مکرون تلاش بسیار زیادی کرد برای اینکه روحانی و ترامپ گفتوگو کنند. چنین صحنهای را دیگر در تاریخ ایران نخواهید دید که رئیسجمهور فرانسه از محل اقامت خود به محل اقامت رئیسجمهور ایران بیاید تا روحانی فرصتی بدهد که با ترامپ مذاکره کند.
*آن فرصت را به دلیل مشکلات درون دولت یا نبود طرحی برای مواجهه با ترامپ از دست ندادیم؛ بلکه دلیل از دست رفتن آن فرصت، تضعیف دولت از طرف جناح مقابل و حتی متحدان دولت بود. نباید از یاد ببریم که مجلس دهم با حضور بیش از صد نماینده اصلاحطلب طرح سؤال از رئیسجمهور را مطرح کرد.
*گرچه فرصتهایی را در آن مقطع زمانی از دست دادیم؛ اما راهبرد دولت وقت در مواجهه با ترامپ قبل از ترور شهید سلیمانی کاملا مشخص و روشن بود.
*مردم، قدم جدیدی را در ماههای آینده خواهند دید که رسیدن به برنامهای برای گفتوگوی همهجانبه است.
*مذاکره غیرمستقیم با آمریکا قطعی است، مذاکره جمعی با حضور این کشور هم قطعا رخ خواهد داد. ممکن است منافع ما در مذاکره مستقیم باشد. مذاکره مستقیم با آمریکا هم به معنای سر تسلیم فرود آوردن و پذیرش هر آنچه ترامپ گفت نیست.»
چنان که روشن است اظهارات قوچانی سادهسازی توام با تحریف اتفاقات رخ داده میان ایران و آمریکا در دوره اخیر است.
اولا دولت روحانی هیچ طرحی برای مواجهه با شیطنتهای دولت ترامپ نداشت و کاملا منفعل بود. به همین علت هم به تعبیر خانم موگرینی به وی تعهد داد که حتی در صورت خروج آمریکا از برجام در توافق بماند و آن را (یکطرفه) اجرا کند. نفس این تضمین، اطمینان بخشیدن و تشویق ترامپ به پایمال کردن حقوق ایران بود. در ادامه هم دولت روحانی خود را در وضعیتی یافت که به مدت بیش از دو سال مورد بازیچه طرف اروپایی قرار گرفته و با سقوط شدید صادرات نفت مواجع شده.
ثانیا آقای قوچانی چنان درباره دلالی ماکرون برای دیدار روحانی با ترامپ هیجان به خرج میدهد که یادش میرود همین طرف اروپایی حاضر به انجام وعده هیچ و پوچ اینستکس هم نشد؛ و از آن سو، ترامپ در واکنش به مصاحبه ظریف با اشپیگل و شائبه درخواست مذاکره توئیت میزد «نه مرسی!» و ضمنا 13 شرط برای مذاکره با ایران گذاشته بود. در حالی که روحانی، مذاکره با چنین موجود بی سر و پایی را دیوانگی خوانده بود، عجیب است که قوچانی حسرت عدم مذاکره با ترامپ را میخورد!
ثالثا سؤال از روحانی در مجلس دهم، ناشی از سوء مدیریت شدید دولت بود و عجیب این که اکثریت نمایندگان از هر دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا، از پاسخ روحانی به چهار سؤال (از مجموع پنج سؤال) قانع نشدند.
رابعا در حالی که طرف آمریکایی هیچ اعتنایی به شیدایان مذاکره (برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات و امثال ظریف) نمیکند، عجیب است که قوچانی از قول ظریف میگوید او طرحش را برای مذاکره نوشته است! این در حالی است که ظریف (علاوهبر منع قانونی حضورش در معاونت راهبردی) هیچ مسئولیت رسمی در حوزه دیپلماسی ندارد اما به نظر میرسد بر آن است که به مداخلات غیر قانونی و زیانبار و تضعیفکننده در مسئولیتهای رسمی وزارت خارجه و آقای عراقچی ادامه دهد. پیش از این هم روزنامه هممیهن از ظریف به عنوان دیپلمات در سایه یاد کرده و مدعی شده بود در موضوع مذاکره با آمریکا، مواضع پزشکیان و عراقچی تشریفاتی و کماهمیت است و مهم، مواضع ظریف است(!)