با وجود اینکه هنوز ابعاد و خسارات این حمله به طور کامل روشن نشده است از همان ابتدا مسئله «پاسخ یا عدم پاسخ ایران » در میان تحلیلگران و حتی عموم مردم مورد بحث و بررسی بود که در نسبت با آن دو رویکرد کلی مشخص وجود دارد؛ دسته اول قائل به پاسخ دادن ایران هستند، البته نظرات متفاوتی پیرامون نحوه این پاسخ وجود دارد و همانطور که انتظار میرود دسته دوم از عدم پاسخ ایران سخن میگویند. حال در ادامه به استدلالات و دیدگاههای هر یک از این دو گروه پرداخته خواهد شد.
موافقان پاسخ به اسرائیل با بیان اینکه این حمله نقض حاکمیت سرزمینی و حریم هوایی ایران محسوب میشود حق دفاع را در دو سطح حقوقی و نظامی مشروع و محفوظ میدانند؛ از دیگر سوی آنها معتقدند عدم پاسخ، هزینه نقض حاکمیت سرزمینی را پایین آورده، به اسرائیل جرئت حملات آتی سنگینتری داده و در نهایت امنیت ملی را از بین خواهد برد. به اذعان تحلیلگران با توجه به شرایط کنونی و مطابق قوانین بینالمللی دست ایران برای هرگونه پاسخ باز بوده و واکنشهای کشورهای دیگر نیز به بسط ید ایران کمککننده خواهد بود.
نسبت به نوع و شدت پاسخ نیز چند نظر متفاوت وجود دارد:
۱. پاسخ نظامی: حضور و کمک جدیتر به جبهه لبنان یکی از راههای مطرح شده است، چرا که نقش پررنگی در تعیین سرنوشت اسرائیل دارد؛ اگر اولویت با سرعت پاسخدهی باشد این پاسخ از سرعت عمل خوبی برخوردار است.
نوع دیگر از پاسخ نظامی، پاسخی در سطح وعده صادق۲ است اما با هدف و تلفاتی مشخص که پیشنهاد تحلیلگران مورد هدف واقع شدن تأسیسات نیروی هوایی و ارتش رژیم است.
نگاه دیگری که در میان موافقان پاسخ نظامی وجود دارد پاسخی متناسب با حمله صورت گرفته است که به نظر میرسد چنین دیدگاهی به پاسخ محدود و چیزی در حد وعده صادق۱، ختم خواهد شد.
۲. پاسخ هستهای: عدهای معتقدند با توجه به تغییر شرایط کنونی میبایست در رویکرد هستهای فعلی نیز تجدیدنظر صورت گرفته تا پیامی جدی به غرب منتقل کرد؛ این مسئله میتواند با راهکارهایی نظیر تغییر در دکترین هستهای، خروج از NPT و اخراج بازرسان آژانس صورت گیرد.
۳. پاسخ دیپلماسی: چنان همیشه عدهای به تأثیر پررنگ دیپلماسی در این شرایط معتقدند و همپایی دیپلماسی با میدان را راهکار مناسبی میدانند. هرچند دستهی ثانویهای نیز به پاسخ دیپلماسی صرف اعتقاد دارند.
۴. پاسخ امنیتی: عملیات ترکیبی نظامی-امنیتی راهکار مورد پیشنهاد دیگری است؛ به دلیل عدم سهولت در اثبات نقش کشورها در عملیات امنیتی، چنین پاسخی تبعات حقوقی زیادی ندارد و راهکار قابل تأملی برای ایران محسوب میشود.
نکته اساسی در پاسخ ایران، افزایش اثرگذاری و همچنین تغییر ادراک دشمن است، به نحوی که تصویری از ایران شکل گیرد که تحمل کوچکترین تعرضی به کشورش را ندارد. رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با خانوادههای شهدای امنیت در ششم آبان ماه اینگونه به نکته فوق اشاره کردند: «بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد. اینها دچار خطای محاسباتیاند نسبت به ایران. اینها ایران را نمیشناسند، جوانان ایران را نمیشناسند، ملت ایران را نمیشناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده ملت ایران را هنوز درست نتوانستهاند بفهمند؛ این را ما باید به اینها بفهمانیم.»
در مقابل اصلیترین استدلالی که در میان مخالفان وجود دارد احتمال افزایش تنش و فرسایشی شدن حملات با پاسخ جدید از سوی ایران است. پیشتر نیز سردار عزیز جعفری، فرمانده پیشین سپاه، با پیشبینی تلاش مذبوحانه و حمله محدود اسرائیل، اشاره کرده بود پاسخ ایران منوط به گستردگی شدت حمله دشمن است و احتمالا با توجه به حمله صورت گرفته ضرورتی برای پاسخگویی نسبت به آن، قائل نیستند.با تمام این تفاسیر همچنان به نظر میرسد پاسخ به اسرائیل که ناقض حاکمیت سرزمینی ما بوده، حیاتی است و با وجود محدود بودن حمله نباید آن را کوچک پنداشت و از تنبیه متجاوز صرف نظر کرد چرا که به نظر میرسد تبعات جبرانناپذیری در پی خواهد داشت؛ هرچند انتخابات روزهای آتی آمریکا از مؤلفههای مؤثر بر نظر نهایی تصمیمگیران خواهد بود.
حمله ۵ آبان نخستین حمله مستقیم و عبور از مرزهای جغرافیایی ایران پس از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ محسوب میشود که بنا بر اطلاعیهی ستاد کل نیروهای مسلح، با استفاده از فضای در اختیار ارتش تروریستی آمریکا در عراق در یکصدکیلومتری مرزهای ایران و از راه دور، تعدادی موشک دوربرد هواپایه را به سمت برخی از رادارهای مرزی در استانهای ایلام، خوزستان و اطراف استان تهران پرتاب نموده که در پی عملکرد به موقع پدافند هوایی کشور، خسارت محدود و کماثری را وارد و چند سامانه راداری آسیب دیده است. همچنین با آمادگی پدافند هوایی کشور تعداد قابل توجهی از موشکها ردگیری و رهگیری شده و از ورود هواپیماهای دشمن به حریم هوایی کشور جلوگیری به عمل آمده است.
کشورهای متعددی به این حمله واکنش نشان دادهاند و سطح واکنشها نیز متنوع بوده است، در این میان اما عدم واکنش اردن و آذربایجان و همچنین عدم محکومیت روسیه در بین افکار عمومی بحث برانگیز شده است.