روزنامه زیمان اسرائیل در شماره امروز یکشنبه خود در یادداشت به مخاطبان خود گفت، ما جنگ را دقیقا ساعت ۶ و ۲۹ دقیقه روز ۷ اکتبر سال گذشته زمانی که در همزمان صدها فروند موشک به سوی نقاط مختلف اسرائیل شلیک شد، باختیم.
یاعوز ساوار نویسنده این یادداشت در این رابطه افزود: ما جنگ را ۷ اکتبر زمانی که گوردان بیبس را از درون شهرک (به اسارت در آوردند) و هیچ کس هم به یاریاش نیامد باختیم.
در بخش دیگری از یادداشت این رسانه عبری زبان هم آمده است، ما این جنگ را هر روز میبازیم، وقتی که هزاران موشک و هواپیمای بدون سرنشین از غزه، یمن، لبنان، سوریه، عراق و ایران به سوی ما شلیک میشود و به اهداف خود در اسرائیل اصابت میکند، در واقع ما جنگ را باختهایم.
ما هر روز زمانی که نیروهای خسته و فرسوده شده ما در جبهه حضور دارند و هیچ افقی یا حتی کورسویی برای پایان این تونل پیش روی خود نمیبینند، جنگ را باختهایم.
ما هر روز این جنگ را میبازیم چون شرایط اسرائیل روز به روز در تمامی سطوح و ابعاد، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بدتر میشود و هیچ کس هم د رکابینه اسرائیل دیده نمیشود که داوطلب توقف این خونریزی باشد.
ما بیش از یک سال است که شکست میخوریم چون قادر نیستیم ۱۰۱ اسیر موجود در غزه را آزاد یا حتی از سرنوشت مبهم آنها اطلاع حاصل کنیم در حالی که هیچ روزنه امیدی برای آزادی آنها هم وجود ندارد.
ما زمانی که شمال در آتش سوخت و ساکنانش از آنجا تخلیه شدند، زمانی که اطراف نوار غزه تخلیه شد و صدها هزار شهرک نشین اسرائیل بدون سرپناه، بدون زندگی و بدون آینده شدند، جنگ را باختهایم.
زمانی که (عملیات ضد صهیونیستی) در خیابانهای منطقه یهودا و سامره (کرانه باختری) ادامه دارد و شرایط این منطقه را همچون دیگ زودپز تحت فشار قرار داده است و از سوی دیگر کابینه اسرائیل هم هیچ کس به فکر پایان دادن به این خشونت! نیست، ما جنگ را باختهایم.
ما شکست خورده و همچنان شکست خواهیم خورد، این امر تا زمانی که کمیته تحقیق مستقلی از سوی رئیس دادگاه عالی برای مشخص کردن نقش هر یک از مسئولین در این حادثه سخت و دشوار تشکیل نشود، این روند شکست ادامه خواهد یافت.
ما وقتی که چهره اسرائیل هر روز در سطح جهانی خدشه دار تر میشود به نحوی که امروز اسرائیل به یک واژه اهانت آمیز منطقهای متلاشی شده بر اثر جنگ، ضعیف، فقیر و بینوا تبدیل شده، شکست را پذیرا شدهایم.
ما جنگ را زمانی باختیم که صدها هزار نفر از (شهرک هایشان) خارج کردیم در حالی که هیچ امیدی به بازگشت آنها به آنجا وجود ندارد.
نویسنده در بخش دیگری از یادداشت خود آورده است: البته برخی هم روایت دیگری از این جنگ خواهند داشت، بله با ادامه جنگ ما تعداد بیشتری از افراد مسلح را خواهیم کشت، شاید تعدادی از رهبران آنها را هم از پای در آوریم، اگر یک سال دیگر بجنگیم شاید یحیی السنوار یا یکی از دستیارانش را هم بکشیم، و اگر برای مدت ۱۰ سال این جنگ ادامه پیدا کند ما تعداد بیشتری از آنها را کشته و خانههای زیادی را با خاک یکسال میکنیم، توان بیشتری را از آنها متلاشی کرده و مخازن سلاح آنها را هم از بین خواهیم برد.
اما این اقدامات چه حاصلی برای ما خواهند داشت؟ برای اسرائیلیهایی که هر روز کشته میشوند، چه حاصلی دارد؟ ما فقط طی یک هفته بیش از ۲۵ کشته دادهایم.
چه بلایی سر ارتش خسته و فرسوده ما خواهد آمد؟ ارتشی که ظاهرا یهودیان ارتودکس حداقل در کوتاه مدت به آن نخواهند پیوست.
چه بلایی سر اسرائیلی خواهد آمد که در جنگهای بی پایان چند جبههای در حال غرق شدن است، جبهههایی که حساب تعداد آنها دیگر از دستمان خارج شده است.
پس لطفا در مورد پیروزی با ما سخن نگویید، هیچ پیروزی نمیتواند به سطح شکست و بلاییی که روز ۷ اکتبر به سر ما آمد، برسد.
شما از چه نوع پیروزی سخن میگویید؟ چه پیروزی میتواند برای ساختاری که زیانهای زیادی در ۷ اکتبر دید و همچنان هم در حال از دست دادن موارد بیشتر است، معنی دار باشد؟
ما باختیم و همچنان هم خواهیم باخت و این باخت با هزار سخنرانی نتانیاهو هم جبران پذیر نخواهد بود.