تماشای روزی که کل مردم منطقه غرب آسیا، شبی را در کنار هم جشن بگیرند بیشتر به رؤیا میمانست؛ رؤیایی که از حسن البنا و سید قطب تا امام خمینی (ره) و امام موسی صدر و تمام مبارزان راه آزادی این منطقه در تحققش کوشیدند. شامگاه روز سهشنبه، این رؤیا رنگ واقعیت را به خود دید.
از ترکیه تا تونس و مراکش مردمی که نسلهای گذشتهشان چکمهپوشان اشغالگر و استعمارگر را در خیابانهایشان دیده بودند، چشم به آسمان یا صفحه تلویزیون دوختند و حرکت موشکهای ایرانی را به سمت تلآویو تماشا کردند و جشن گرفتند. پرتاب ۲۰۰ موشک به سمت سرزمینهای اشغالی کافی بود که اکاذیب سعودی و دیگر دشمنان منطقهای ایران، برای مردم منطقه دود شود و به هوا برود.
پس از یک دوره جولان دادن اکانتهای ضدایرانی که ادعا میکردند ایران به هنیه خیانت کرد و پشت مقاومت را خالی کرد؛ ضربه عملیات وعده صادق۲ چنان کوبنده بود که دیگر حرفی از نمایشی بودن و صوری بودن آن (مثل وعده صادق۱) از دهان دشمنان ایران به میان نیامد. دیشب نخستین شبی بود که یک منطقه، دست در دست هم با آرزوی زوال حتمی اشغالگر، عملیات وعده صادق ایران را جشن گرفتند. هرچند منطقه در عملیات وعده صادق نیز به شادی برخاسته بود، اما بدخواهان بلافاصله با انتشار دروغ از اهمیت آن کاستند؛ اصابتهای متعدد و آشکار موشکها در عملیات وعده صادق۲، همزمان با تخریب پایگاههای هوایی رژیمصهیونیستی، دهان دروغگویان را دوخت.
وعده صادق، افکار عمومی جهان عرب را شوکه میکند
در آوریل ۲۰۲۴، ایران عملیات وعده صادق را در حمایت از مقاومت فلسطین آغاز کرد و در عرض چند ساعت این اقدام، دیدگاه بسیاری در جهان عرب را نسبت به ایران تغییر داد. پیش از این عملیات، تردیدهای زیادی در میان کارشناسان و نخبگان عرب وجود داشت که اغلب حمایت ایران از فلسطین را بهعنوان اقدامی سیاسی و غیرصادقانه تلقی میکردند. با این حال، عملیات وعده صادق باعث شد برخی از این صداها در دیدگاههای خود بازنگری کنند و آن را بهعنوان نشانهای قوی از تعهد ایران در ایستادگی در برابر رژیمصهیونیستی بشمارند.
واکنش عمومی بهویژه در میان فلسطینیها، بهطور گستردهای مثبت بود. حمایت مادی و لجستیکی ایران بهطور عمیق بر کسانی که مبارزه فلسطین را بهعنوان یک علت حیاتی برای تمام عربها میدیدند، اثر گذاشت. این حمایت در خیابانهای کرانه باختری و غزه مشهود بود، جایی که بسیاری از مردم همبستگی خود را با ایران ابراز کردند و اقدامهای تهران را همراستا با مبارزهشان علیه اشغال رژیمصهیونیستی تلقی کردند.
با این حال، این موج اولیه حمایت با واکنش سریع برخی رسانههای عربی منتسب به عربستان، امارات و اپوزیسیون سوریه مواجه شد. رسانههای این کشورها بهسرعت عملیات وعده صادق را تنها یک نمایش قدرت دانسته و آن را بیشتر از آنکه حمایت واقعی از فلسطین باشد، بهعنوان تلاش برای نمایش نفوذ توصیف کردند.
هشتگ «مسرحیه» به معنی نمایش، هشتگی بود که چند ساعت پس از آغاز عملیات وعده صادق در نقاطی از ادلب، پایتخت اپوزیسیون سوریه، همچنین در بخشهایی از سعودی و امارات ترند شد. رسانههای دولتی عربستان و امارات نیز بهسرعت این عملیات را بهعنوان یک مانور تبلیغاتی جلوه دادند و ایران را متهم کردند که از مساله فلسطین برای منحرف کردن توجهات از مشکلات داخلی خود و گسترش نفوذ در منطقه استفاده میکند.
با گذشت روزها پس از عملیات وعده صادق، روایتها در رسانههای عربی، بهویژه در کشورهای حاشیه خلیجفارس، بهسرعت علیه ایران تغییر کرد. رسانههای اماراتی و سعودی بهطور مداوم ادعا میکردند اقدامات ایران خودخواهانه بوده و سعی در کماهمیت جلوه دادن هرگونه موفقیت نظامی داشتند. حتی گروههای مخالف سوری نیز به این روایت اضافه شدند و ایران را بهعنوان یک نیروی بیثباتکننده بهجای یک همپیمان واقعی برای منافع عربی معرفی کردند. درنتیجه، احساس مثبت اولیه نسبت به نقش ایران در این عملیات بهتدریج کاهش یافت. یک عامل کلیدی در این تغییر، وضعیت رسانهای بود.
در بسیاری از کشورهای عربی بهویژه کشورهای حاشیه خلیجفارس که دولتها کنترل زیادی بر رسانهها دارند، داستانهای مثبت درباره نقش ایران عمدتا سرکوب شدند. با گذشت زمان، سانسور و تلاشهای هماهنگ رسانههای تحت حمایت مخالفان منطقهای ایران بهتدریج از حمایت اولیه از عملیات کاست و گفتگوها بیشتر تحت تسلط منتقدان ایران قرار گرفت. درنهایت، تاثیر بلندمدت عملیات وعده صادق بر افکار عمومی جهان عرب تحت تاثیر موج اولیه حمایت و تلاشهای مستمر دولتهای منطقه برای مقابله با آن قرار گرفت.
در حالی که این عملیات بهطور موقت تصویر ایران را در برخی از بخشهای عمومی جامعه عرب، بهویژه در فلسطین بهبود بخشید، روایت غالب در بخش گستردهتری از جهان عرب همچنان به ایران بهعنوان یک بازیگر خودخواه نگاه میکرد که بهدنبال بهرهبرداری از درگیریهای منطقهای برای منافع خود است. درنتیجه، تاثیر مثبت بالقوه عملیات وعده صادق بهطور قابلتوجهی در گفتمان عمومی تضعیف شد؛ بهویژه در کشورهایی که احساسات ضدایرانی در آنها قوی است.
صبر استراتژیک ایران و پیامدهای آن بر افکار عمومی عربی
در ماههای اخیر، نگرش جهان عرب نسبت به ایران تغییرات قابل توجهی را تجربه کرد؛ بهویژه در میان کسانی که از حماس و مقاومت اسلامی در فلسطین حمایت میکنند. ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، بهعنوان عالیترین رهبر حماس، باعث شد تحت تاثیر پمپاژ قدرتمند رسانههای ضدایرانی، بسیاری مدعی نقش ایران در این واقعه غمانگیز شوند. مرگ ناگهانی و مبهم او، موجی از تئوریهای توطئه را در جهان عرب به همراه داشت که ادعا میکردند احتمالا ایران در این ترور دست داشته باشد. این حادثه غمانگیز، همراه با واکنش محتاطانه ایران، منجر به گمانهزنیهایی در افکار عمومی جهان عرب شد.
تاثیر رسانه و افزایش شک و تردید
روایتهای ضدایرانی با کمک رسانههای تاثیرگذار از ترکیه، قطر و رسانههای وابسته به اخوانالمسلمین قوت گرفت. پلتفرمهایی مانند «نون پست» و «القبس»، که مدتها قبل به نقد نفوذ منطقهای ایران پرداخته بودند، شروع به نشان دادن شهادت هنیه بهعنوان نشانهای از شکاف عمیقتر میان ایران و جنبشهای مقاومتی کردند که ایران بهطور تاریخی از آنها حمایت کرده بود. این رسانهها از تنشهای مذهبی و منافع سیاسی موجود بهرهبرداری کرده و تصویری از ایران بهعنوان یک متحد غیرقابل اعتماد در قضیه فلسطین به نمایش گذاشتند.
نبود رسانههای معتبر ایرانی به زبان عربی برای مقابله با این ادعاها، تهران را در معرض اتهاماتی قرار داد که نهتنها در این وقایع مداخله نمیکند، بلکه ممکن است در خشونتهای در حال افزایش نیز نقش داشته باشد. با گسترش این روایتها، بیاعتمادی به ایران در میان برخی از حامیان قضیه فلسطین عمیقتر شد و سوالاتی در مورد تعهد تهران به محور مقاومت رشد کرد.
شهادت سید و نقطهعطف
وضعیت با انفجار پیجرهای اعضای حزبالله در لبنان و شهادت سیدحسن نصرالله، دبیرکل این گروه رو به وخامت رفت. شهادت نصرالله، در میان افزایش تنشها با رژیمصهیونیستی و تجاوز زمینی این رژیم به لبنان، ضربه سنگینی به روحیه جنبشهای مقاومت زد.
آنچه قبلا بهعنوان صبر استراتژیک ایران دیده میشد، اکنون توسط بسیاری بهعنوان غفلت یا حتی خیانت القا میشد. در این میان، شک و تردیدها در مورد نقش ایران در این وقایع افزایش یافت. بخشی از حامیان مقاومت بر اثر شدت فشارهای نظامی و رسانهای، احساس طردشدگی کردند و بر این باور بودند ایران آنها را به حال خود رها کرده و به تنهایی با رژیمصهیونیستی مواجه خواهند شد.
سکوت نسبی ایران پس از خرابکاری در پیجرها و ترورهای سلسلهوار رژیمصهیونیستی در ضاحیه، ضربه شدیدی به اعتبار تهران بهعنوان یک حامی ثابتقدم در محور مقاومت وارد کرد و سوالات بنیادینی درباره قابلیت اعتماد ایران بهعنوان مهمترین حلقه محور مقاومت شکل گرفت. برخی از کارشناسان حامی ایران و محور مقاومت معتقد بودند این تغییر در درک عمومی میتواند عواقب جدی برای نقش آینده ایران در منطقه داشته باشد.
سالها، ایران خود را بهعنوان حامی پیشرو جنبشهای مقاومت فلسطینی و لبنانی معرفی کرده، اما اعتقاد فزاینده به اینکه ایران این جنبشها را به حاشیه رانده، میتواند اتحادهای منطقهایاش را تضعیف کند.
منیر شفیق، تحلیلگر و متخصص گروهای مقاومت در سرمقالهای در الجزیره هشدار داد با کاهش اعتماد در سطح میانی حامیان گروههایی مانند حماس، ایران در صورت ادامه انفعال در خطر از دست دادن پایگاه خود در منطقهای است که برای اهداف استراتژیکش از اهمیت بالایی برخوردار است.
نقطهعطفی در جهان عرب:
شهادت نصرالله و تاثیر عملیات وعده صادق۲
شهادت دبیرکل حزبالله، سیدحسن نصرالله شوکهای عمیقی را در سراسر جهان عرب به وجود آورد. شهادت نصرالله که شخصیتی محترم و نماد مقاومت در برابر تجاوزات رژیمصهیونیستی بود، بسیاری از حامیان مقاومت خصوصا شیعیان جنوب لبنان را در بهت و ناامیدی فرو برد. در همین حال، رژیم حملات زمینی خود را به لبنان تشدید کرد و نگرانیها از افزایش تنشهای منطقهای را بیشتر کرد.
در این شرایط، سوالات بزرگی مطرح شد: آیا ایران اقداماتی قوی برای حمایت از مقاومت انجام خواهد داد؟ شهادت نصرالله تنها یک ضربه به حزبالله نبود؛ بلکه تهدیدی جدی برای روایت مقاومت به حساب میآمد که امنیت لبنان و منطقه را برای دههها تامین کرده بود. با توجه به اهمیت موضوع، انتظارها برای عملیات وعده صادق۲، به اوج خود رسید.
بسیاری در شبکههای اجتماعی عربی نسبت به اینکه آیا ایران واقعا اقدام موثری در حمایت از مقاومت خواهد کرد، ابراز تردید کردند. اما زمانی که عملیات انجام شد، فراتر از انتظارات بود. ایران حمله موشکی خود به قلب اراضی اشغالی را بهگونهای اجرا کرد که نهتنها پیچیده، بلکه از نظر تاکتیکی نیز بسیار موثر بود. واکنش از سوی منطقه بهطور چشمگیری مثبت بود و آنچه زمانی تردید به حساب میآمد، به تمجیدهای گسترده تبدیل شد. بسیاری از حامیان، این عملیات را بهعنوان لحظهای کلیدی برای مقاومت جشن گرفتند.
نبض احساسات عمومی جهان عرب، همسو با ایران
بررسی فعالیتهای اجتماعی قبل و بعد از عملیات وعده صادق۲، تحولی چشمگیر در احساسات عمومی جهان عرب را نشان میدهد. قبل از این عملیات، تعداد زیادی از تحلیلگران بهویژه افرادی که از کشورهایی با روابط تیره با ایران بودند، کنشهای ایران در برابر رژیمصهیونیستی را صرفا یک نمایش میدانستند که نمیتواند تغییرات قابل توجهی به همراه داشته باشد، اما پس از موفقیت عملیات، پلتفرمهای اجتماعی پر از پستهای جشن و تبریک شد و کاربران در سراسر جهان عرب این عملیات را بهعنوان دستاوردی بزرگ برای منطقه گرامی داشتند.
جالب است که جریان علیه کسانی که نسبت به تعهد ایران تردید داشتند، به سرعت تغییر کرد. اکانتهای سعودی و سوری و اماراتی توسط خود کاربران عرب به حاشیه رفتند و معمولا توسط کاربران عرب دیگر کشورها، تمسخر شدند. این تغییر نشاندهنده کاهش قابل توجه احساسات منفی نسبت به ایران است و روایت جدیدی از مقاومت در افکار عمومی را نمایان میکند.
یک همراستایی جدید؛ افزایش نفوذ ایران
این تغییر در احساسات نشاندهنده یک همراستایی بزرگتر در جهان عرب است. کارشناسان اشاره کردهاند اقدامات قاطع ایران پس از شهادت سیدحسن نصرالله و اجرای عملیات وعده صادق۲، یک نقطهعطف را رقم میزند. روایت ایران بهعنوان یک قدرت فراگیر اکنون در حال تقویت است.
عمده مردم منطقه اقدامات ایران را نه کنشی نمایشی بلکه دفاعی لازم برای حاکمیت منطقه در برابر تجاوزات رژیمصهیونیستی میدانند. برای اولین بار در سالهای اخیر، حتی کشورهای منطقه که بهطور سنتی در تضاد و رقابت با ایران بودند، در آنچه نمیتوان آن را جز یک «جشن منطقهای» برای موفقیت عملیات توصیف کرد، شرکت میکنند. این وحدت جدید اهمیت زیادی دارد.
بهطور تاریخی کشورهای عربی نهتنها از نظر سیاسی، بلکه همچنین در درک تهدیدهای منطقهای تقسیم شدهاند. برای سالها، بسیاری از کشورها رقابت خود با ایران را نسبت به رویارویی با رژیم، اولویت میدادند. اما عملیات وعده صادق۲ به نظر میرسد تمایل به اقدام جمعی در برابر یک دشمن مشترک را دوباره شعلهور کرده است. همانطور که یکی از تحلیلگران گفت: «برای اولین بار در چندین دهه، شاهدیم امت اسلام در یک جشن منطقهای در کنار هم ایستادهاند.»