در جریان جنگ دوم قره باغ و طرح ادعای ارضی آذربایجان علیه ارمنستان در منطقه زنگزوز ، واژهای به نام « دالان تورانی » توسط برخی از افراد و در رسانهها مطرح شد و همین این افراد، زنگزور که منطقهای در تمامیت ارضی ارمنستان است را یک دالان یا مسیر جعلی دانستند. این یادداشت با استفاده از اطلاعات تاریخی، صحت و سقم و دلایل این نامگذاریها را بررسی میکند.
۱. واژه توران
منطقه توران چه در منابع اساطیری و چه در کُتب باستانی مانند اوستا، بخشی از ایران در کرانه رود جیحون و در آسیای مرکزی است و در قلمرو کشور دیگری غیر از ایران نبوده است. در کعبه زرتشت، از توران به عنوان جزء ایالتهای ایران یاد شده و کهنترین منبع که به منطقه توران اشاره میکند کتاب زرتشتیان یعنی اوستا است و تمامی تورانیان در این کتاب، نامهای ایرانی دارند. در کتابهای پهلوی نیز نامهای تورانیان همه ایرانی است و در شاهنامه هم نامهایی مانند پشنگ و ارژنگ، افراسیاب، گرسیوز، تائید میکند که اهالی توران، «ایرانی» بودهاند. فردوسی در شاهنامه اینگونه نقل میکند که فریدون پادشاه ایران سه فرزند به نامهای ایرج، تور و سلم داشت و ایران را میان این سه فرزند تقسیم کرد. بخشهای غربی را که عمدتا عرب زبان بودند تا مرزهای روم (ایتالیای امروز)، به سلم داد؛ بخشهای شمال جیحون که عمدتا ترک زبان بودند را به تور بخشید که توران نامیده شد و بخشهای مرکزی و جنوبی را به ایرج داد؛ بنابراین مردم ایران با سه قلمرو مختلف، به عنوان یک ملت و از نوادگان فریدون محسوب میشدند.
فریدون فرّخ سه فرزند داشت
که از مهر هر سه به دل بند داشت
بر ایشان زمین را به سه بخش کرد
ز شاهی رخ هر یکی رخش کرد
به سلم دلیر آمد از بخش روم
همه کشور خاور و مرز و بوم
دگر ماورالنهر و ترکان و چین
به تور دلیر اوفتاد آن زمین
وزآن بخش ایران به ایرج رسید
کجا تخت ایران مر او را سزید
ز جیحون برو تا به دریای پارس
همان کوفه از مرز ایران شناس
دگر آذرآبادگان هرچه هست
از ایران شمارد هُشیوار و مست
در این شعر مشخص است که چه مناطق غربی که عمدتا عرب زبان بودند و چه مناطق شمال جیحون تا چین که عمدتا ترک زبان بودند، همه در قلمرو ایران قرار داشتند و اگر هم جنگی میان آنها در میگرفت، ماهیت «درون ایرانی» داشت.
اما واژه توران یا تورانیسم که با نام پانتورانیسم هم شناخته میشود واژهای است که توسط یک فرد مجارستانی ۵۰ سال پیش از جنگ جهانی اول و برای مقابله با اسلاویسم و ژرمنیسم (۱۸، ۳۹) ساخته شد. در آن مقطع هدف مجارستانیها، اتحاد با کشورهای ترکزبان مانند عثمانی، زیر سایه امپراتوری تزار روسیه بود. متعاقبا در اوایل سده بیستم برخی از اندیشمندان و سیاستمداران ترکیه و تاتارستان در تعریف توران آن را تبدیل به وسیلهای برای توجیه پانترکیسم کردند و این منطقه اساطیری را به همه کشورهایی که در آن به ترکی سخن گفته میشود، تعمیم دادند. طبق این ادبیات سیاسی، پان تورانیسم به اندیشه متحد کردن همه ترکان جهان و سرزمینهای آنان اطلاق شد.
بعد از جنگ ۴۴ روزه بین آذربایجان و ارمنستان و مطرح شدن نام گذرگاه زنگزور به عنوان مسیر متصل کننده آذربایجان به نخجوان، عوامل و رسانههای پان ترکیسم در خارج از ایران، این مسیر را «کریدور تورانی» یا «کریدور ترک» نامیدند و برخی از افراد در ایران نیز سهوا از این ادبیات جعلی استفاده کردند. هدف پان ترکیسم با ترویج واژه توران، نفی حاکمیت ملی ارمنستان بر این منطقه و القای حاکمیت ترکها یعنی ترکیه و جمهوری آذربایجان بر آن بود؛ بنابراین عبارت کریدور یا دالان تورانی، یک عبارت جعلی است و با یک جستجوی ساده در فرهنگ نامههای مختلف و فضای مجازی، میتوان دریافت که این عبارت تا قبل از جنگ دوم قره باغ، مطرح نبوده و در این مقطع با هدف ترویج پان ترکیسم، جعل و وارد ادبیات سیاسی شده است.
۲. زنگزور
زنگزور نام منطقهای است که تا انعقاد قراردادهای ننگین گلستان و ترکمانچای در قلمرو ایران قرار داشت و در سال ۱۸۶۸ توسط امپراتوری تزاری روسیه در بخش جنوبی ارمنستان ایجاد شد؛ سیونیک، نام ارمنی، منطقه زنگزور است. پس از انقلاب شوروی در سال ۱۹، ۱۷ و سرنگونی امپراتوری تزاری، زنگزور بین جمهوریهای اول ارمنستان و آذربایجان مورد مناقشه قرار گرفت و منشاء جنگهای آنها بود. با تاسیس اتحاد جماهیر شوروی، بخشهایی از قره باغ به جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی پیوست و بخش زنگزور به جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی واگذار شد (قره باغ: پیشینه تاریخی و ...، بهرام امیراحمدی). در سال ۱۹۱۸ میلادی به دستور لنین، قفقاز به سه جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان تقسیم و در سال ۱۹، ۲۳ قره باغ به عنوان ولایت خودمختار آذربایجان اعلام شد و زنگزوز نیز در تمامیت ارضی ارمنستان باقی ماند (قضیه ناگورنو قره باغ، محمد جواد کمالیان).
بعد از فروپاشی شوروی و جنگهای اول و دوم قره باغ، بالاخره در پایان اجلاس چهارجانبه پراگ (ششم اکتبر ۲۰۲۲)، جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان بیانیهای مهم، مبنی بر بهرسمیت شناختن تمامیت ارضی و حاکمیت یکدیگر صادر کردند و ارمنستان، تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان به مساحت ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع، شامل قرهباغ و همچنین آذربایجان، قلمرو ارمنستان با ۲۹۸۰۰ کیلومتر مربع، شامل زنگزور را به رسمیت شناختند (مناقشه قره باغ از آغاز تا پایان، محسن پاک آیین). این شواهد تاریخی نشان میدهد که زنگزور نه تنها یک منطقه جعلی نیست بلکه دارای هویت تاریخی بوده و همواره به عنوان بخشی از تمامیت ارضی ارمنستان، به رسمیت شناخته شده است. هدف پان ترکیسم از جعلی اعلام کردن منطقه زنگزور، نفی حاکمیت ارمنستان بر این منطقه و زمینه سازی برای استفاده ترکیه و آذربایجان از آن به عنوان یک منطقه آزاد بین المللی و نه در تمامیت اضی ارمنستان، است.
با توجه به مراتب فوق، وظیفه پاسداران ایرانیت، بخصوص صدا وسیما، صاحبان قلم و سخن و اصحاب محترم رسانه، این است که مراقب باشند تا سهوا، مُروج واژهها یا عباراتی که اغیار برای سوء استفادههای قومی بهره میگیرند، نبوده و از واژههای واقعی و مانوس با ادبیات ایرانی برای نامیدن مناطق خاص، استفاده نمایند.