روز گذشته سرلشکر سلامی در حاشیه بازدید رئیس‌جمهور از قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا (ص) گزارش قابل‌توجهی از جنگ دریایی ارائه کرد که قابل تفسیراست. فرمانده سپاه گفته است که ایران توانسته با ردیابی‌های اطلاعاتی عامل خرابکاری‌های دریایی را پیدا کند و بعد از پنج پاسخ متوالی دست دشمن را بالا ببرد.
سخنان فرمانده سپاه شواهد روشنی نیز دارد، پیش‌ازاین فرمانده سابق نیروی دریایی رژیم صهیونیستی گفته بود که روی دریا به ایران باخته‌ایم، زیرا اسرائیل سیطره خود را بر دومین کانال ورودی به دریای سرخ یعنی باب‌المندب ازدست‌داده و حرکت کشتی‌هایش را به‌سوی دماغه امید نیک کج کرده است.
همچنین رژیم اسرائیل در یک بلندپروازی بزرگ اعلام کرده بود که قصد دارد یک کانال بزرگ آبی از بندر ایلات (امّ الرشّاش) تا بندر اسدود در ساحل مدیترانه تحت عنوان کانال بن گوریون ایجاد کند تا کشتی‌های تجاری به جای عبور از کانال سوئز، از این مسیر وارد مدیترانه شود، حالا، اما یمنی‌ها کاری کرده‌اند که بندر ایلات به شهر اشباح تبدیل شود.
فرمانده سپاه همچنین در ادامه گزارش خود از شکست امریکایی‌ها در توقیف چند محموله بنزینی ایران در سواحل ونزوئلا خبر داد، جالب‌توجه آنکه پس از سرافکندگی امریکایی‌ها در این اقدام ضدایرانی فرماندهان نیروی دریایی امریکا تنها با همراهی فرانسه و انگلیسی‌ها توانستند به خلیج‌فارس آمده و از تنگه هرمز عبور کنند، بعدها رادیو فردا ارگان رسانه‌ای سازمان سیا در تحلیلی نوشت که گروهک تروریستی سنتکام در وضعیتی قرارگرفته که برای عبور و مرور دریایی در خلیج‌فارس نیاز به وکیل مدافع دارد!
هاگ لوآت تحلیل‌گر ارشد امنیتی در شورای اروپایی روابط خارجی، نیز بعد از آن واقعه گفته بود که ایران یک ماتریس بازدارندگی ایجاد و امریکا را از فلسطین تا دریای سرخ آچمز کرده است، در این ماتریس هر عملی یک عکس‌العمل ویژه به خود دارد تا جایی که در صورت تجاوز ائتلاف غربی به یمن، تصعید در عراق و سوریه علیه پایگاه‌های امریکایی رخ خواهد داد.
گزارشی که فرمانده سپاه از اقتدار تمام‌قد جمهوری اسلامی ایران در کنترل رفتاری نیروهای متخاصم در کرانه آبی برای رئیس‌جمهور قرائت کرده حکایت از آن دارد که سطح، نوع و شتاب تحولات به سویی حرکت کرده که دشمن دچار بن‌بست دریایی شده است، افزایش حجم فعالیت‌های رژیم اسرائیل در بندر حیفا و نیز شکسته شدن تابوی «شلیک به امریکا در دریا» بخشی از این راهبرد بزرگ بوده که سردار سلامی آن را اعلام کرده است.
اما چرا فرمانده سپاه در این مقطع و آن هم در حاشیه بازدید از چندین طرح در حال اجرا یک گزارش امنیتی برای رئیس‌جمهور خوانده است؟ پاسخ به این سؤال سخت نیست، اما در خود یک نکته ویژه دارد!
ایران به‌خوبی می‌داند که در صورت رها کردن رژیم صهیونیستی به حال خود در دوره پساجنگ در غزه، دشمن دور جدیدی از اقدامات را برای ایجاد ناپایداری امنیتی در داخل به جهت جلوگیری از تثبیت ترتیبات امنیتی جدید در غرب آسیا به کار خواهد بست، نمونه آن ترور شهید هنیه بود که درست یک روز پس از مراسم تحلیف انجام شد.
سپاه به خوبی می‌داند که این تحرکات از سوی دشمن می‌تواند روی برنامه دولت تازه روی کار آمده در تهران اثرگذار باشد، از همین روی فرماندهی آن با بازی خوانی دقیق از رفتار دشمن به دولت پزشکیان پیام داده است که همواره فشار زیر گلوی رژیم صهیونیستی باقی خواهد ماند تا آن‌ها در طرح‌ریزی و تدارک عملیات‌های امنیتی گنگ و محدود عمل کنند، یکی از این کارت‌ها اتصال حوادث غزه به کرانه به عنوان یک هدف قابل‌دسترس است.
البته گزارش اطلاعاتی سرلشکر سلامی درباره ظرفیت بالای ایران در پاسخ به تهدیدات امنیتی در دیدار با مسعود پزشکیان آن‌هم در قرارگاه سازندگی سپاه برای مفسران سیاسی چند علامت خاص دیگر نیز دارد، ازجمله آنکه سپاه به رئیس‌جمهور کشورمان اطمینان خاطر می‌دهد که هیچ متغیر بیرونی امکان اثرگذاری بلندمدت روی مناطق خاکستری نخواهد داشت و دولت می‌تواند با تمرکز کامل روی مسائل داخلی به‌ویژه سازندگی، برنامه‌های خود برای ایجاد عدالت اجتماعی و بهبود بحث معیشت و حل گسل‌های پیرامونی را عملی سازد.
همچنین این گزارش اشاره به امنیت پایداری دارد که زیر سایه آن دولت می‌تواند بدون توجه به حواشی سیاسی تبادلات منطقه‌ای خود را افزایش دهد.
فرمانده سپاه در نشست با رئیس‌جمهور طی گزارشی ویژه به‌درستی به اهل سیاست نشان داد که وحدت میادین می‌تواند به‌صورت وحدت در پاسخ تجلی یابد، این پاسخ چندمرحله‌ای، چندبعدی و البته چند سطحی از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مکمل اقدامات دولت در آینده است، رئیس‌جمهور با هوشمندی می‌تواند به پالس مثبت سپاه، پاسخ درخشان بدهد.
