اکونومیست در گزارشی مینویسد: در یک سلسله حملات هوایی و موشکی در ساعات اولیه ۲۵ اگوست، اسرائیل و حزبالله، یک درگیری شدید را آغاز کردند. درست قبل از ساعت ۵ صبح، دو موج از هواپیماهای جنگی اسرائیل دهها سایت پرتاب موشک حزبالله را در سراسر جنوب لبنان بمباران کردند. دقایقی بعد حزبالله دست کم ۲۰۰ موشک و پهپاد به سمت شمال اسرائیل پرتاب کرد. سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل بیشتر اینها را رهگیری کرد. تعداد معدودی که از آن عبور کردند خسارات کمی به بار آوردند و تلفاتی به اسرائیل وارد نشد.
با طلوع خورشید، هر دو طرف روایتهای خود را برای ارائه آماده کردند. اسرائیل اعلام کرد که پس از شناسایی تدارکات حزبالله برای پرتاب هزاران موشک و پهپادهای انفجاری، یک حمله «پیشگیرانه» را آغاز کرده است. قرار بود این موشکها عمدتاً پایگاههای نظامی در شمال اسرائیل را هدف قرار دهند، اما مجموعهای از موشکهای دوربرد برای مجتمع گلیلوت در شمال تلآویو، جایی که موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل، و واحد ۸۲۰۰، اداره اطلاعات سیگنال، در نظر گرفته شده بود. حملات هوایی اسرائیل «هزاران» موشک را منهدم کرد و مانع از شلیک بیشتر آنها شد.
حزب الله گفت ۱۱ پایگاه اسرائیلی را در «مرحله اول» واکنش تلافیجویانه خود به ترور فؤاد شکر، فرمانده نظامی که توسط یک حمله هوایی اسرائیل در ۳۰ ژوئیه کشته شده بود؛ هدف قرار داده است. این گروه اعلام کرد که در عملیاتش کاملا موفق بوده است. آنها حمله اسرائیل را نادیده گرفتند و امکان انتقام بیشتر را باز گذاشتند.
چهار هفته تمام منطقه در انتظار انتقامی که حزبالله و ایران برای ترور شکر و اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در مهمانخانه دولتی در تهران وعده داده بودند، مانده بود. تأخیر تا حدی نشان دهنده دشواری موقعیت ایران بهنظر می رسد. ایران میتوانست مستقیماً ترور را تلافی کند، اما حمله موشکی و پهپادی گستردهاش به اسرائیل در ماه آوریل عمدتاً توسط اسرائیل و متحدانش رهگیری شد. تکرار این نوع نمایش میتواند نشاندهنده ناکارآمدی ایران باشد نه خشم آن. از طرف دیگر، اگر ایران به دنبال انجام یک حمله مستقیم حتی بزرگتر باشد، میتواند یک جنگ همهجانبه با عواقب ویرانگر را آغاز کند. برای بازدارندگی از حمله ایران، آمریکا اکنون دو گروه حمله ناو هواپیمابر را به خاورمیانه منتقل کرده است.
حملات راکتی و پهپادی توسط حزبالله یک جایگزین کم خطر برای ایران، است و روشن نیست که حزب الله خود به دنبال جنگی تمام عیار با اسرائیل در لبنان باشد. تقریباً میشود آگاه بود که اطلاعات اسرائیل تدارکات حمله را از پیش شناسایی کرده و نوعی اقدام پیشگیرانه را انجام خواهد داد. هم حزبالله و هم ایران میخواهند چهره خود را برای مجازات اسرائیل حفظ کنند. اما هم آنها و هم اسرائیل تلاش میکنند از نوع اقدام نظامی که منجر به درگیری شدیدتر می شود اجتناب کنند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، بعد از حمله ۲۵ آگوست گفت که حمله اسرائیل "پایان ماجرا" نیست، اما مقامات اسرائیلی مشتاق هستند تاکید کنند که علاقهای به تشدید بیشتر تنش ندارند. پس از آزمایش حمله مستقیم در آوریل، شاید ایران به استراتژی قبلی خود در مبارزه با اسرائیل از طریق گروههای نیابتی مانند حزب الله بازگشته است. اگر چنین باشد، ممکن است یک پیروزی غافلگیرکننده برای خط نسبتا معتدل رئیس جمهور جدید ایران، مسعود پزشکیان، در برابر گروههایی باشد که خواستار انتقام گیری شدید شده اند.
هیچیک از طرفین نمیخواهند به خاطر به هم خوردن مذاکرات پرزحمت بر سر آتشبس در غزه، که ادامه دارد، مقصر شناخته شوند. اندکی پس از پایان حملات در لبنان، اسرائیل اعلام کرد که تیم مذاکره کننده آن طبق برنامه برای دور دیگری از مذاکرات در قاهره آماده است.
اما این که آیا آتشبس در غزه باعث خنثی شدن درگیری بزرگتر بین ایران و نیروهای نیابتی آن و اسرائیل میشود، چندان قطعی بهنظر نمیرسد. دیدگاه خوشبینانه این است که کل منطقه ممکن است از لبه پرتگاه عقبنشینی کند و آتشبس مسیری را به روی عربستان سعودی باز میکند که اسرائیل را به رسمیت بشناسد و به دنبال آن آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس در زمینه دفاعی عمیقتر همکاری کنند. این اقدام میتواند به بهانه دشمنی مشترک آنها با ایران باشد.
با این حال مسائل زیادی در اتفاقات آینده نقش دارند: مثلا اینکه چه کسی کاخ سفید را تصاحب خواهد کرد. چه کسی در نهایت در مبارزه مبهم بین اصلاحطلبان و تندروهای داخل ایران پیروز خواهد شد. و اینکه آیا اسرائیل میتواند حملات موشکی روزانه به مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی را تحمل کند یا در نهایت برای راهاندازی یک کمپین بزرگتر علیه حزب الله بسیج خواهد شد. حتی اگر آخرین تبادل خصومت ها از بین برود، بعید است که جنگ طولانی تر ادامه پیدا کند.