امیر خلبان عزیز نصیرزاده ، وزیر جدید دفاع که از خلبانان جنگنده F-14 نیروی هوایی ارتش در دفاع مقدس بوده، روایتی از انهدام یک فروند جنگنده میراژ بعثی را بیان کرده است.
وی در دوران دفاع مقدس با درجه ستوان یکم وارد عملیات رزمی در نیروی هوایی ارتش شده بود، عملیاتی را بر فراز خلیج فارس به همراه امیر خلبان بازنشسته والی اویسی انجام داده بود.
این عملیات در سال 66 حین جنگ نفتکشها که از سوی رژیم بعث عراق انجام میشد علیه هواپیماهای بعثی انجام گرفته است که در نوع خود جالب است.
امیر نصیرزاده در بخشی از این روایت میگوید:
«تاکتیکی که عراق به کار گرفته بود؛ هواپیماهای به سمت جنوب خلیج فارس تا حوالی بحرین پرواز میکردند، سمت شرق را گرفته و از شمال کشور قطر ه سمت شمال حرکت میکردند. این حرکت برای استفاده از اصل غافلگیری علیه ما انجام میگرفت.
از طرفی هم تمرکز رادارهای ما در این سمت نبود و ین پروازها را به عنوان یک حرکت تهاجمی فرض نمیکردیم و احتمال اشتباه گرفتن آنها با پروازهای کویت یا عربستان وجود داشت.
ما، در آلرت نشسته بودیم و منتظر واگذاری ماموریت؛ حدود ساعت ۹ یا ۹:۱۰ بود که زنگ اسکرامبل به صدا درآمد، به سرعت دویدیم و هواپیما را برای عملیات آماده کردیم. معمولاً آلرت به اسم آلرت ۱۵ دقیقه معروف بود اما ما تلاش میکردیم زمان تیک آف را به زیر ۱۰ دقیقه کاهش دهیم، ۱۰ دقیقه از زمان به صدا درآمدن زنگ آلرت.»
امیر خلبان اویسی در بخشی از این روایت میگوید:
«یکی از روزهایی که ما در آلرت نشسته بودیم، من بودم و ستوان نصیرزاده آن زمان و امیر نصیرزاده فعلی، با تاکتیکهای خاصی که رادار ما را هدایت میکرد و روی صفحه رادار زمینی دیده میشد، ما هم از تاکتیکهای خاص خود استفاده کرده و به هدف نزدیک شدیم.
امیر خلبان نصیرزاده میگوید:
«هنگامی که آن سمت را گرفتیم، ما عملیات جستجو را شروع کردیم در رادار خود که بتوانیم علیه آنها فعالیت انجام دهیم. من سه فروند روی صفحه رادار گرفتم که سمت حرکت آنها از جنوب به شمال یعنی مطابق با همان تاکتیکی که عنوان کردم، بود. حرکت آنها از جنوب به شمال به سمت منطقه کنگان بود، یعنی به نظر میرسید هدف آنها منطقه کنگان باشد.
مشکل دیگری که برای ما ایجاد شده بود حضور ناوهای بیگانه و فرامنطقهای مانند آمریکا بود. آنها در وسط خلیج فارس تقریباً جنوب شرق جزیره فارسی مستقر میشدند و هنگامی که هواپیماهای عراقی از جنوب به شمال حرکت میکردند و میخواستیم با آنها مقابله کنیم، ناوها فرامطقهای در وسط منطقه قرار میگرفتند و هرگونه تقرب هوایی ما را هشدار میدادند و تهدید میکردند که شما در حال نزدیک شدن به ناو آمریکایی هستید. لذا، همیشه چالش و درگیری با ناوهای مستقر در خلیج فارس را داشتیم.
حدود ۶ دقیقه روی هوا (در حال پرواز) بودیم و رادار به ما اعلام کرد که یک تارگت وجود دارد که در حال حرکت به سمت شماست و هدف آن زدن نفتکشها است. ما هم به طرف آن پرواز کردیم و تاکتیکهای خاصی به کار گرفتیم.
کابین عقب من آقای نصیرزاده مشغول سرچ راداری بود چون وظیفه کابین عقب کار کردن با رادار است.»
امیر خلبان نصیرزاده در ادامه میگوید:
«آن موقع تاکتیکی داشتیم که شهید بابایی با تدبیر بسیار بلندی که داشت، طراحی کرده بود. شهید بابایی میگفت شما از فاصله دور روی هدف قفل راداری انجام دهید چون اگر قفل راداری داشته باشیم، هواپیمای هدف با سیستمهای الکترونیکی که دارد متوجه این تهدید خواهد شد و پس از متوجه شدن، هم امکان اتخاذ تاکتیکهای متناسب با آن را خواهند داشت و هم میتوانند ماموریت خود را لغو کنند.
معمولا عراقیها به دلیل اینکه حاکمیت هواپیمای F-14 در منطقه خلیج فارس و درگیری هوایی تثبیت شده بود اگر متوجه حضور هواپیمای F-14 میشدند یا کار راداری روی آن انجام میشود معمولاً پرواز خود را کنسل میکردند البته خواسته ما هم همین بود و تدبیری که شهید بابایی اندیشیده بود هم همین بود چون نمیخواستیم یک موشک را حرام هواپیماهای رژیم بعث کنیم. دوست داشتیم پرواز آنها کنسل شده و صدمهای به ما وارد نشود و تجهیزات خود را save کنیم.
بنابراین قفل راداری خود را انجام دادیم تا بتوانیم ماموریت آنها را لغو کنیم، اما، برعکس همیشه شاهد بودیم که هواپیماهای بعثی در حال ادامه ماموریت خود بودند.