ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی، به تحلیل آرایش سیاسی کابینه، سهمخواهی جناحها، تعامل مجلس با دولت و همچنین سکوت اصولگرایان در قبال برخی اتفاقات مهم اخیر اشاره کرده است.
با توجه به ترکیب کابینه پیشنهادی به نظر شما، پزشکیان به وعدههایشان در خصوص اعضای کابینه عمل کرده است؟
رئیسجمهور شعارهایی را مطرح و سپس تلاش میکند آنها را دنبال کند و در انتخاب کابینه یا موارد دیگر، باید بتواند این کار را به درستی انجام دهد. ولی تصور میکنم با توجه به شعارهایی که آقای پزشکیان دادند، کابینهای که ایشان انتخاب کردهاند، نباید تعلقات جناحی بهطور مشخص داشته باشد و نباید بهعنوان کابینه فلان دولت یا فلان جناح شناخته شود، بلکه باید بوی وفاق ملی از آن به مشام برسد. یعنی کابینهای باشد که اجمالا جریانها و گروههای مختلف سیاسی احساس کنند که این کابینه متعلق به خودشان نیز هست؛ این میشود وفاق ملی.
آیا از این کابینه بوی وفاق ملی به مشام میرسد؟
فکر میکنم کابینهای که آقای پزشکیان معرفی کردهاند، تلاش زیادی کردهاند که منطبق با شعارهای خودشان باشد؛ اما اینکه چقدر موفق شدهاند که تمام اعضای کابینه را با همین نگرش انتخاب کنند، باید توجه داشت بههرحال هر رئیسجمهوری محدودیتهایی برای انتخاب افراد دارد و این محدودیتها همیشه برای همه رؤسای جمهور وجود داشته است. در مورد همه رؤسای جمهور، برخی افراد مدنظرشان مسئولیت قبول نمیکنند یا ممکن است مجبور شوند فردی را که به نظرشان مناسب نیست، کنار بگذارند. این مسائل همیشه برای همه رؤسای جمهور وجود داشته است، نه فقط این رئیسجمهور، بلکه برای رئیسجمهور قبلی و حتی رئیسجمهور بعدی هم همین محدودیتها وجود خواهد داشت؛ اما با توجه به همه این محدودیتها، فکر میکنم آقای پزشکیان خیلی نزدیک به شعارهای خودشان تلاش کردهاند.
آرایش سیاسی کابینه پیشنهادی دولت چهاردهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مورد آرایش سیاسی کابینه پیشنهادی، باید بگویم که این کابینه گرایش سیاسی مشخصی به سمت جناحهای سیاسی مطرح ندارد. یعنی نمیتوان الزاما گفت این کابینه یک کابینه اصلاحطلب است و نمیتوان گفت این کابینه اصولگراست، زیرا ایشان (رئیسجمهور) تلاش کردهاند افرادی را بیاورند که توانایی اداره آن وزارتخانه را داشته باشند. ممکن است بعدها به این نتیجه برسیم که آقای رئیسجمهور در مورد انتخاب برخی از وزرا اشتباه کردهاند و این وزرا کارآمد نبودهاند، این امکان وجود دارد. ولی تلاش ایشان این بوده که کابینهای بیاورند که بیشتر گرایشهای کارشناسی و عملگرایانه داشته باشد، یعنی شاخص جناحی برای ایشان مطرح نبوده است. در برخی دولتها رئیسجمهور وقت ابتدا نگاه میکرد که آیا این فرد بهطور کامل از جناح خاصی است یا نه و سپس نگاه میکرد که چقدر توانایی و کارآمدی دارد. از این ترکیب کابینه به نظر میرسد برای آقای پزشکیان کارآمدی در اولویت اول بوده و در ضمن ایشان میخواستند کابینهای داشته باشند که چهرههای شاخص جناحی نداشته باشد تا موجب تحریک و فاصله گرفتن از وفاق ملی نشود. تلاش ایشان بر این بوده است.
حالا اینکه واقعا این وزرا کارآمد هستند یا نه، باید مدتی بگذرد تا ببینیم. ممکن است بعدها آقای پزشکیان یا جامعه احساس کنند که برخی از وزرا خیلی کارآمد نبودهاند؛ اما تلاش ایشان بر این منوال بوده است. بااینحال، نباید همه این مطالبی که گفتم را به تکتک وزرا اطلاق کرد؛ اما بهطور کلی میتوان گفت به طبقه کابینه صدق میکند.
عدهای معتقدند حضور برخی از چهرهها در لیست کابینه بر مبنای سهمخواهی جریانهای سیاسی بوده، این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟
بهطور قطع میتوان گفت که سهمخواهی وجود داشته و این هم از اخبار آشکار پیداست و نیازی به اخبار پنهان ندارد. بههرحال، کسانی که از یک رئیسجمهور حمایت میکنند، در هر دورهای انتظار سهم دارند. قاعدتا هیچ نشانهای از سهمخواهی جریان اصولگرایی از آقای پزشکیان وجود ندارد و این طبیعی است، زیرا این جریان از ایشان حمایت نکرده بود؛ اما جریان اصلاحطلبی که از آقای پزشکیان حمایت کاملی کردند، طبیعی است که انتظاراتی داشتند و این سنگینی هم روی آقای پزشکیان بود. علت اینکه آنها اعتراضات زیادی هم در یکی دو روز گذشته بعد از معرفی کابینه داشتند، همین بود. آنها احساس کردند کابینه، نمایندگی آنان را ندارد یا اینکه افراد شاخص جناح خود را در کابینه نمیبینند.
برخی از آنان استعفا دادند، بعضی دیگر تهدید کردند و برخی دیگر را ملزم به استعفا کردند و این مسائل واقعا تأسفبرانگیز است.
آیا این کابینه تحت کنترل جریان خاصی است؟
من فکر میکنم این کابینه در مجموع کابینه آقای رئیسجمهور است. منظورم این است که بخشی از افراد کابینه از یک جریان سیاسی خاص هستند و آنها تحت تأثیر جریان سیاسی خودشان نیستند.
اصطلاحا تأثیر رئیسجمهور بر کابینه بیشتر است و هیچ جریانی نمیتواند ادعا کند که این کابینه را بهطور غیرمستقیم کنترل میکند. بنابراین به نظر من این یک مزیت خوب است و علت اعتراضها نیز همین است.
تعدادی از افراد در دوران انتخابات متوجه نشدند یا نخواستند متوجه شوند که اگر آقای پزشکیان بخواهد به شعارهایش عمل کند، آنها در این کابینه نخواهند بود؛ اما بعد از انتخابات و با رأی آوردن آقای پزشکیان، این اتفاق نیفتاد و ظاهرا ایشان در مقابل این فشارها ایستاد و کابینهای که مدنظر خودش بود را معرفی کرد. حالا ممکن است بعدا معلوم شود که این کابینه خیلی کارآمد نیست و برخی از وزرای آن عملکرد ضعیفی داشته باشند، ولی ایشان تشخیص دادهاند که این افراد در این مقطع، بهترین افراد هستند.
نظر شما درباره همکاری مجلس با دولت چیست؟
استقلال مجلس اهمیت دارد. مقام معظم رهبری همواره توصیه کردهاند که مجلس نهایت همکاری را با دولت داشته باشد و به رئیسجمهور اعتماد کند و از برخی مسائل که ممکن است برای نمایندگان مهم باشد، اغماض کند تا کابینه بتواند با اکثریت زیاد رأی اعتماد بگیرد. این مانع استقلال مجلس نیست. مجلس در برخی موارد میتواند نظر خود را اعمال کند و رأی اعتماد ندهد.
واکنش اصولگرایان نسبت به کابینه پیشنهادی باید چگونه باشد؟ در مورد سکوت اصولگرایان در مواجهه با مسائل اخیر چه نظری دارید؟
در مورد اصولگراها که پرسیدید، در بسیاری از عرصههای سیاسی که باید فعال باشند و اظهارنظر کنند، سکوت کردهاند. نمیدانم چرا این سکوت رخ داده است. اتفاق بسیار مهمی در چند روز گذشته رخ داد و جریان اصولگرایی در مقابل آن سکوت کرد. این سکوت در مواجهه با ایستادن یک جریان سیاسی که از رئیسجمهور حمایت کرده بود، در مقابل رئیسجمهور کشور، به شکل آشکار بود. سکوت اصولگرایان واقعا قابل فهم نیست.
چرا وقتی اصولگراها باید به صحنه بیایند و اظهارنظر کنند، سکوت میکنند؟
دو هفته پیش، پزشکیان فردی را بهعنوان معاون راهبردی رئیسجمهور منصوب کرد و این فرد ظرف دو هفته استعفا داد؛ اما استعفای او به شکلی بود که بیاحترامی به رئیسجمهور تلقی میشد. رئیسجمهور کل کشور است و این جریان و آن جریان و این افراد و آن افراد نیستند که تصمیم بگیرند. بیاحترامی به رئیسجمهور، یعنی توهین به ۸۵ میلیون نفر جمعیت کشور.
این فرد استعفانامه خود را به رئیسجمهور ننوشته بود، بلکه به مردم نوشته بود. این توهین به رئیسجمهور است و هیچکس نباید توهین به رئیسجمهور کشور را تحمل کند.