مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ۱-شامگاه یکشنبه مراسم اختتامیه سیوسومین دوره بازیهای المپیک در پاریس پایتخت فرانسه برگزار شد. ورزشکاران کشورمان در این رقابتها خوش درخشیدند و دل مردم ایران را شاد کردند. در خصوص ابعاد مختلف و از جمله ابعاد سیاسی حضور ایران در المپیک ۲۰۲۴ پاریس گفتنیهایی هست که در ادامه به اختصار به آنها اشاره میکنیم:
۲- کاروان ایران با کسب ۱۲ مدال رنگارنگ شامل ۳ طلا، ۶ نقره و ۳ برنز در رده ۲۱ جهان ایستاد. این در حالی است که در مجموع ۲۰۶ کاروان ورزشی در این دوره از بازیهای المپیک حضور داشته و ۹۱ کاروان موفق به کسب مدال شدند. ناگفته نماند که ایران نسبت به دوره قبل صعود ۶ پلهای را تجربه کرد. ایران در المپیک ۲۰۲۴ پاریس، بالاتر از کشورهایی نظیر سوئیس، بلژیک، دانمارک، ترکیه، پرتغال، آرژانتین، عربستان و قطر قرار گرفت. پیشی گرفتن ایران از کشورهایی از جمله سوئیس، بلژیک، دانمارک، ترکیه و... با سکوت معنادار جریان غربگرا مواجه شد. این طیف که به «خودتحقیری حادّ» مبتلا است، این مسئله را کاملا سانسور کرد. علت روشن است، چون دیگر نمیتوانست با طعنه و کنایه، مدالهای این کشورها را بر سر مردم ایران بکوبد. سالهاست که جریان غربگرا با مقایسه کشورهایی از جمله سوئیس با ایران، خودتحقیری را رواج داده و اعتماد به نفس و خودباوری مردم کشورمان را نشانه گرفته است.
این طیف، از سوئیس یک «آرمانشهر» در ذهن طیفی از مردم کشورمان ترسیم کرده است. این در حالی است که تنها در یک نمونه، بر اساس گزارشهای رسمی منتشر شده در اروپا، سوئیس در صدر فهرست «فساد مالی» در جهان قرار دارد. به عنوان نمونه، بانکهای سوئیس به منظور ایجاد حاشیه امن، اطلاعات مشتریانی که در قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، پولشویی، شکنجه، فساد و سایر جرایم دخیل بودهاند را پنهان میکنند. حالا بگذریم از اینکه سوئیس در مفاسد اخلاقی و از جمله خشونت علیه زنان نیز کارنامه مفتضحانهای دارد.
۳- کاروان ورزشی ایران در المپیک پاریس ۱۲ مدال کسب کرد. نکته قابل توجه اینجاست که مدالهای ورزشکاران عزیز کشورمان معادل مجموع مدالهای ۶ کشور است. قطر، الجزایر، مصر، تونس، مراکش و اردن همه باهم در المپیک پاریس ۱۳ مدال کسب کردند که تقریبا اندازه ورزشکاران ایران است. جمعیت این ۶ کشور به ترتیب مصر(۱۱۱ میلیون نفر)، الجزایر(۴۵ میلیون)، مراکش(۳۸ میلیون)، تونس(۱۲ میلیون)، اردن(۱۱ میلیون) و قطر(۳ میلیون) هستند که در مجموع ۲۲۰ میلیون نفر میشوند. بر همین اساس کشور ایران با جمعیت ۸۵ میلیونی به اندازه ۲۲۰ میلیون نفر در مسابقات المپیک پاریس مدال کسب کرده است.
۴- در المپیک ۲۰۲۴ پاریس، ۱۱۵ کشور حتی یک مدال نیز کسب نکردند. عربستان و امارات در میان این کشورها هستند. در سالهای گذشته، افراطیون مدعی اصلاحات و جریان غربگرا - و به عبارت دقیقتر جریان «غربگدا» - با تحقیر مردم ایران، مدعی بودند که راه پیشرفت در عرصههای مختلف و از جمله عرصه ورزش، پیادهسازی الگویی شبیه الگوی توسعه عربستان است. حال این طیف زبان به کام و قلم به نیام کشیدهاند و اصلا به روی خودشان نمیآورند که کشوری که برای تقلید از آن، خودشان را به آب و آتش میزدند، حتی یک مدال هم کسب نکرده و با وجود سرمایهگذاری هنگفت و کلان، با دست خالی از رقابتهای المپیک به خانه بازگشته است.
فرض کنید، ایران بدون هیچ مدالی از المپیک بازمیگشت و عربستان و امارات هرکدام با ۱۲ مدال، در جمع ۲۱ کشور برتر المپیک قرار میگرفتند، در این صورت، جریان غربگرا و افراطیون مدعی اصلاحات چه میکردند؟! چه طعنهها و کنایهها که نمیزدند؛ چه سرکوفتها که حواله مردم ایران نمیکردند. چه ناسزاهایی که نثار حاکمیت نمیکردند.
۵- مدالهای رنگارنگ ایران در المپیک پاریس، مربوط به دو رشته کشتی و تکواندو است.
رؤسای فدراسیونهای کشتی و تکواندو و همچنین سرمربیان این دو رشته، دو خصلت ویژه دارند، یکی اینکه جوان هستند و دیگر اینکه ایرانی هستند و هیچکدام از این دو فدراسیون در این رقابتها با مربی خارجی شرکت نکرد.
حالا فرض کنید که مربیان تیمهای کشتی و تکواندو، خارجی بودند. در این حالت باز هم جریان غربگرا و افراطیون مدعی اصلاحات یقه میدریدند و فریاد برمیآوردند که چه نشستهاید، که این موفقیت و پیروزی را مدیون مربیان خارجی هستیم و اگر کمک و یاری آنها نبود، باید با دستان خالی و سرافکنده به خانه بازمیگشتیم. این طیف در ادامه، مدعی میشد که باید این مدل موفقیت را در عرصههای دیگر و از جمله عرصه حکمرانی نیز پیادهسازی کرده و برای مثال، باید از خارج مدیر ارشد وارد کنیم و امورات اساسی کشور را با هدایت مدیران خارجی به پیش ببریم و چه و چه!
و اما اکنون که چند جوان غیور و متخصص و متعهد ایرانی، این موفقیت بزرگ و افتخارآمیز را کسب کردهاند، هیچ صدایی از جریان غربگرا و افراطیون مدعی اصلاحات بلند نمیشود. دریغ از یک تجلیل و تشکر خشک و خالی.
۶- یکی از ابعاد حضور ایران در المپیک پاریس، درخشش بانوان ورزشکار کشورمان است. مدال نقره ناهید کیانی و مدال برنز مبینا نعمتزاده، مردم ایران را شاد کرد. اما در نقطه مقابل، این موفقیت دختران غیور ایرانی و اهتزاز پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در رقابتهای المپیک، خشم و عصبانیت جریان معاند در خارج از کشور و جریان غربگرا در داخل کشور را در پی داشت.
ناهید کیانی، اولین زن ایرانی است که با پوشش اسلامی به فینال رقابتهای المپیک راه یافت و مدال نقره را از آن خود کرد. اما جریان معاند و جریان غربگرا، تحمل دیدن این موفقیت بزرگ را نداشت. چه آنکه ناهید کیانی در جریان این رقابتها، کیمیا علیزاده، ورزشکار ایرانی که تبعه بلغارستان شده را هم شکست داده بود و جریان معاند و جریان غربگرا از این رویداد بهشدت عصبی و سرخورده بودند.
جریان معاند و جریان غربگرا در مواجهه با درخشش ناهید کیانی زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران، دو گزینه در مقابل خود داشت، یکی سانسور این موفقیت بزرگ بود و دیگری تحریف این موفقیت بزرگ، خب، سانسور اصلا گزینه مناسبی برای این طیف نبود، چرا که این کار در مقابل دیدگان مردم و افکار عمومی به قول معروف، «تابلو» بود و «توی ذوق» میزد. بنابراین جریان معاند و جریان غربگرا در اقدامی مشترک سراغ پروژه «تحریف» رفت. چگونه؟! این دو طیف ضمن تجلیل از ناهید کیانی، از کیمیا علیزاده، ورزشکاری که به وطن و مردم خود پشت کرده و زیر پرچم کشوری بیگانه در رقابتها حاضر شده بود نیز تقدیر کرد.
در حقیقت این دو طیف، در پوشش تجلیل از ورزشکار زن ایرانی، «وطنفروشی» را تطهیر کردند. این در حالی است که به هیچ عنوان نمیتوان ناهید کیانی و کیمیا علیزاده را در یک کفه ترازو قرار داد.
در روزهای گذشته، شرکت «Nike» در یک تیزر تبلیغاتی، متنی برای کیمیا علیزاده نوشته بود تا وی آن را روخوانی کند. متن مذکور این بود:«من وطنم را باختم، همه چیزم را باختم، به غیر از انگیزه پیروزیام». یکی از فعالین رسانهای در توصیف این متن نوشت: «این همان پیامی است که سالهاست به جوان ایرانی تلقین میکنند؛ وطن و هویتات را رها کن و فقط به پیروزی فردیت بچسب، زیر هر پرچمی، با هر لوگو و برندی، برای هر رسانهای، با هر شرایطی.مهم فقط «پیروزی فردی» خودت است. با همین پیام است که از جوان ایرانی «سرباز پیمانکار» بینام و نشان میسازند و در مقابل وطنش قرارش میدهند. کاش کیمیا علیزاده متوجه فریبی که خورده، بشود...»
بله، کیمیا علیزاده، فریبخوردهای است که همه چیز خود را از دست داده است. سؤال اینجاست؛ چه کسانی این شکست بزرگ را به کیمیا علیزاده تحمیل کردند و به قول معروف، وی را هل دادند و زمین زدند؟! پاسخ روشن است؛ جریان معاند در خارج از کشور و جریان غربگرا در داخل کشور. در حقیقت این دو طیف، زیر پای این ورزشکار سابقا ایرانی، پوست موز انداختند و وی را از راه بهدر کردند. البته این به معنی بیتقصیری این فرد نیست. کیمیا علیزاده، آلت دست جریان معاند و جریان غربگرا شد و با وجود نصیحتهای دلسوزان، مسیر غلط و پرخسارت را انتخاب کرد.
۷- در جریان رقابتهای المپیک پاریس، باز هم سر و کله جریان ورشکسته اپوزیسیون پیدا شد. به عنوان نمونه، ربع پهلوی عیاش و بیسواد ابراز وجود کرد و مدعی شد که «ناهید و کیمیا هر دو برندهاند و جمهوری اسلامی بازنده است.» این در حالی است که اولا ناهید کیانی زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران درخشید و ثانیا کیمیا علیزاده هم پیش از این زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران به مدال المپیک دست یافت و پلههای ترقی و پیشرفت را طی کرد.
ثالثا، ربع پهلوی در حالی ژست حمایت از زنان به خود گرفته است که در زمان رژیم پهلوی، زنان در هیچ کدام از عرصهها و از جمله در رقابتهای ورزشی، هیچ جایگاهی نداشتند. در زمان روی کار بودن رژیم پهلوی، رسانهها نوشتند که «چرا حتی یک ورزشکار زن به المپیک نرفت؟ آیا زنها و دختران ایرانی از حیث نیروی جسمانی از دخترها و زنهای سایر کشورها کمتر هستند؟»
لازم به ذکر است که بر اساس مشاهدات میدانی هموطنانمان در پاریس، جریان ورشکسته اپوزیسیون در طول رقابتهای ورزشکاران زن ایرانی، با خرید انبوه بلیط سالن رقابتها، در پی آن بود تا از لحاظ روحی و روانی، بانوان ورزشکار کشورمان را دچار مشکل کرده و از موفقیت آنها در رقابتها جلوگیری کنند. بهترین نتیجه برای جریان معاند و ضدانقلاب، باخت و شکست ورزشکاران زن ایرانی بود. اما این ورزشکاران باغیرت ایرانی هم رقبای خود را در داخل میدان مسابقه شکست دادند و هم جریان معاند را ضربه فنی کردند.
۸- سیوسومین دوره بازیهای المپیک در پاریس به اتمام رسید. جمهوری اسلامی ایران و ورزشکاران دلاور کشورمان و مردم عزیز ایران، برندههای این رویداد بودند و جریان غربگرا و طیف ورشکسته اپوزیسیون نیز بازندگان قطعی این رویداد مهم بودند.
۹- درخشش ورزشکاران جمهوری اسلامی ایران در المپیک پاریس و صعود ۶ پلهای کشورمان نسبت به دوره قبل، مدیون بسترسازی درست برای ورزش در دولت شهید رئیسی است.
این مدالهای درخشان، یادگاری ارزشمند از شهید آیتالله رئیسی است. امید است که جناب آقای پزشکیان، رئیسجمهور محترم با استمرار رویکرد شهید رئیسی در ورزش و دیگر عرصهها، موفقیتهای روزافزون را در پیش داشته باشد.