این روزها مسابقات المپیک پاریس در حال برگزاری است و با کسب مدالهای رنگارنگ ورزشکاران غیور ایرانی، کام مردم کشورمان از صحنههای غرورآفرین قهرمانیها و پهلوانیهای فرزندانشان در آوردگاه مهم المپیک شیرین شده است.
در کنار همه این موفقیتها، کسب دو مدال ارزشمند نقره و برنز توسط دختران کاروان ورزشی ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است. مدالهایی که بیشک از هر طلایی زرینتر و درخشانتر هستند. این حضور موفقیتآمیز در بزرگترین میدان ورزشی جهان، گویای نکات مهمی است که نباید به سادگی از کنار آنها گذشت.
سالهاست رسانههای معاند، چهرههای اپوزسیون و برخی قلمها و افراد در شبکههای اجتماعی تلاش میکنند اینطور وارونهنمایی کنند که زنان و دختران در ایران مورد ظلم و محدودیت هستند و جایی برای رشد و پیشرفت ندارند. این افراد حتی با بستن چشم خود به روی واقعیات عیان جامعه ایران، حجاب زنان و دختران ایرانی را عامل جاماندن از قافله پیشرفت و باعث ناکامی و محدودیت برای فعالیتهای ورزشی، اجتماعی، سیاسی و... قلمداد میکنند.
حال آنکه علاوهبر عرصه ورزش که نمونههای فراوانی از حضور و موفقیت زنان و دختران محجبه ایرانی در میدانهای آسیایی، جهانی و المپیک از جمله همین المپیک در حال برگزاری را شاهد بوده و هستیم، انواع و اقسام موفقیتها و دستاوردهای زنان و دختران کشورمان در عرصههای مختلف، خود گواهی بر کذب بودن ادعای محدود بودن زنان و دختران ایرانی و گواهی بر حمایت و پشتیبانی مسئولان کشور برای فراهم کردن زمینه این موفقیتهاست.
در همین رقابتهای المپیک پاریس شاهد برتری دختر ورزشکار ایرانی بر ورزشکار مهاجرت کرده از ایران با پرچم بلغارستان بودیم که پیش از این علت مهاجرت خود از ایران را ظلم و سرکوب علیه زنان و مخالفت با حجاب اجباری بیان کرده بود! ورزشکاری که تقریباً همه اعتبار و شهرت و افتخارات و مدالهایش را در زمانی به دست آورده که افتخار ناسپاس شده شرکت با پرچم ایران در مسابقات را با حمایت همین سیستم و مسئولان داشته است. مگر میشود یک دختر جوان مورد ظلم قرارگرفته و سرکوب شده با بهرهگیری از امکانات کشور به مدال برنز المپیک و چندین مدال جهانی دست پیدا کند، از انواع جوایز چشمگیر مادی از سوی مسئولان کشور بهرهمند شود و باز خود را مورد ظلم و ستم بداند؟ آیا این چیزی جز ناسپاسی و قدرناشناسی نیست؟! اکنون این ورزشکار فریبخورده باید پاسخ دهد که در این چند سالی که از این کشور به آن کشور در حال تلاش برای گرفتن اقامت بود و سرانجام افتخار پوشیدن پیراهن تیم بلغارستان را کسب کرد! چه موفقیت چشمگیری داشته است که در زمان حضور در ایران نداشته است؟ چطور با وجود اینکه معتقد است از ظلم و سرکوب رهایی یافته در رقابت با دختر ورزشکار ایرانی شکست میخورد؟ در همین المپیک اگر صعود تاریخی و غرورآفرین دختر ورزشکار ایرانی به فینال، شانس مجدد باقی ماندن در جدول مسابقات را به این ورزشکار از ایران گریخته نمیداد، دستاوردی جز حذف و ناکامی برای وی رقم میخورد؟ کاش این ورزشکار میدانست که ظلم واقعی به او زمانی رخ داد که عدهای او را برای ترک وطن و بیان حرفهای غیرواقعی علیه جمهوری اسلامی تحریک و تشویق کردند.
این رویارویی و پیروزی فراتر از بحث ورزشی و تقابل المپیکی، گویای واقعیتی است که سالهاست خیلیها تلاش میکنند تا آن را پنهان کرده و یا به صورت وارونه به ذهن و باور زنان و دختران ایرانی تزریق کنند، واقعیت آن است که علی رغم دروغها و سیاهنماییهای معاندان، یک دختر ایرانی با حفظ شئونات و حجاب و ذیل پرچم همین کشور و با تلاش و پشتکار میتواند به بالاترین سکوهای افتخار دست یابد.
این نتیجه و موفقیت دیگر ورزشکار بانوی ایرانی در این مسابقات گویای این واقعیت بود که برخلاف دروغها و وارونهنماییها، نه داشتن حجاب و زندگی در ایران مانع موفقیت یک زن است و نه زندگی در غرب و کشف حجاب تضمینکننده موفقیت او.
از سوی دیگر، این موفقیتهای ورزشی بانوان ایرانی یک بار دیگر نشان داد؛ کسانی که در رسانههای معاند و در شبکههای مجازی با نقاب و تزویر مشغول دلسوزی برای دختران و زنان ایرانی هستند تا چه اندازه در این ادعای خود صادق هستند. اگر به راستی این افراد به دنبال موفقیت و سربلندی زنان و دختران ایرانی هستند چرا موفقیت ورزشکاران بانوی ایرانی در میدان مهم المپیک آنها را عصبانی و ناراحت میکند؟ چرا این افراد از این موفقیتها استقبال نمیکنند؟ واقعیت این است که هدف این جماعت ریاکار، نه دلسوزی صادقانه برای زنان و دختران ایرانی بلکه وارونهنمایی و تلاش برای دشمنی با نظامی با کارنامه درخشان در حمایت و ارتقای جایگاه زنان از یک طرف و زیر سؤال بردن حجاب و ترغیب به بیحجابی از طرف دیگر است. در نظر این جماعت، دختر موفق و مورد توجه ایرانی دختر بیحجاب است حتی اگر هیچ موفقیت علمی یا ورزشی یا اجتماعی خاصی نداشته است اما دختران قهرمان و دانشمند و دانشگاهی و فعال اجتماعی محجبه ارزشی ندارند.
آیا زنان و دخترانی که ناآگاهانه فریب دلسوزی و ادعاهای مزورانه این افراد را خوردهاند نباید به این همه ریاکاری و فریب شک کنند؟
چطور میشود نظامی که در سایه توجه آن به جایگاه زنان و دختران شاهد این همه موفقیت و دستاورد و رشد و ترقی زنان و دختران جامعه در عرصههای علمی، ورزشی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و... هستیم متهم به ضدیت با زنان شود؟ رجوعی جزئی به آمار و ارقام دستاوردهای حوزه زنان در چهار دهه گذشته گویای بسیاری از موفقیتهاست که رشد صعودی آن حیرت انگیز است. همین موفقیتها و دستاوردهای زنان و دختران در سایه نظام اسلامی و با رعایت حجاب است که نگرانی رسانهها و سردمداران غربی و پادوهای جیرهخوار آنها برای تبدیل زن موفق و محجبه ایرانی به الگویی متفاوت و جذاب برای زنان سایر کشورها را در پی داشته و شاهد این همه تلاش برای کتمان آن و یا وارونهنمایی هستیم.
همین حوزه فعالیت زنان و دختران ایرانی در عرصه ورزش قهرمانی سالهاست که به طور جدی مورد تاکید و حمایت مسئولان جمهوری اسلامی ایران و در راس همه رهبر گرانقدر انقلاب بوده و هست.
رهبر انقلاب در تاریخ 30 دی ماه 1381 در دیدار جمعی از قهرمانان و مسئولان ورزش کشور، اهتمام حقیقی به ورزش زنان را ضروری برشمرده و فرمودند: «از لحاظ فلسفه اصلی ورزش یعنی سلامت جسمی و نشاط روحی جامعه فرقی میان زن و مرد نیست و باید امکانات ورزشی بانوان را گسترش داد... بگونهای عمل شود که زنان ورزشکار کشور نیز بدور از فرهنگهای غلط رایج شده در دنیا، با رعایت حدود شرعی و وقار و متانت، در رشتههایی که میتوانند، حضور یابند.»
از سوی دیگر، موفقیتهای زنان و دختران ورزشکار کشورمان در میادین مختلف با رعایت حجاب اسلامی نیز همواره مورد قدردانی و تکریم و تشویق رهبر انقلاب بوده است. ایشان در تاریخ 27 شهریورماه 1400 در دیدار قهرمانان المپیک و پارالمپیک ایران در بازیهای ۲۰۲۰ توکیو فرمودند: «زنهای ورزشکار ما... ثابت کردند که حجاب اسلامی مانع درخشش نیست کمااینکه ما در میدان سیاست هم این را ثابت کردیم، در میدان علم هم این را ثابت کردیم، در میدانهای مدیریّتی هم این را ثابت کردیم؛ در میدان ورزشی هم شما ثابت کردید که حجاب مانع درخشش زنان نیست، برخلاف تبلیغات دشمنان و فریفتگان به حرفهای دشمنان که راجع به حجاب چیزهایی را میگفتند و میبافتند و منتشر میکردند. این حجاب شما به زنهای کشورهای مسلمان دیگر هم روحیه داد. من شنیدم در این سالها، زنهای ورزشکار بیش از ده کشور مسلمان دیگر با حجاب در میادین بینالمللی ورزش ظاهر شدهاند؛ این کارها معمول نبود، این کار را شما کردید؛ بانوان قهرمان و ورزشکار ایرانی این کار را کردند و این راه را باز کردند.»
نکته پایانی اینکه برخلاف تبلیغات دروغین، امروزه بیشترین ظلم و تعدی در حق زنان در کشورهای مدعی غربی که خود را طرفدار حقوق بشر میدانند دیده میشود. نگاهی به جدول کشورها در موضوع خشونت علیه زنان که بسیاری از کشورهای غربی و از جمله آمریکا صدرنشینان آن هستند، ویترینهای عرضه زنان و دختران برچسب قیمت خورده برای شهوترانی مردان در خیابانهای کشورهای غربی و از همه مهمتر بیتفاوتی این روزهای کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی در قبال شهادت هزاران زن و دختر و کودک بیگناه فلسطینی و دهها نمونه دیگر، این ظلم حاکم علیه زنان و دختران را بهتر و بیشتر نمایان میسازد.
راستی چرا در همین المپیک پاریس، ورزشکاران زن فرانسوی حق حضور در مسابقات با حجاب را نداشتند؟ این محدودیت و محروم کردن ورزشکاران زن که برخلاف منشور المپیک هم هست نشان آزادی زنان است یا ظلم علیه آنها؟
عباس شمسعلی