دالیا داسا کایا، در نشریه آمریکایی فارن افرز نوشت: جنگ ۱۰ ماهه بین اسرائیل و حماس در نوار غزه مدتها پیش از جغرافیای محلی خود فراتر رفت و باعث تشدید تنشهای نظامی خطرناک در سراسر خاورمیانه شد. چرا اسرائیل در حال حاضر به گونهای پرخطر در حال افزایش تنشها است؟ گزارشهای مربوط به ترورهای هفته گذشته، امکان اسرائیل را برای انجام حملات نظامی همراه با فناوری در عمق خاک دشمنانش مطرح میکند. پس ازعملیات ۷ اکتبر که از اسرائیل تصویر ناتوانی ارائه کرد، این گزارشها ممکن است این تصویر را تا حدی ترمیم کند. اما این تعبیر، واقعیتهای دشواری را که اسرائیل با آن مواجه است، دچار اشتباه میکند. اسرائیل ممکن است محدودیتها را در اقدامات منطقهای خود نه به این دلیل که احساس قدرت میکند، بلکه به این دلیل که احساس ضعف میکند، کنار بزند. حمله حماس در ۷ اکتبر ضربه مهلکی به وضعیت بازدارندگی آن وارد کرد.
برای درک محاسبات فعلی اسرائیل، مهم است دریابیم که چگونه روحیه این رژیم از ۷ اکتبر تغییر کرده است. قبل از حمله حماس، اعتماد به نفس اسرائیل به اوج خود رسیده بود. این که حتی اگر درگیری با فلسطینیها را حل نکرده باشد، کشورهای عربی آن را میپذیرند و میتواند ایران و متحدانش را مورد حمله قرار دهد. سپس، تقریبا یک شبه، این اعتماد به نفس به یک احساس آسیبپذیری عمیق تبدیل شد. در سفر اواخر ژوئن به تلآویو، کارشناسان امنیتی و مقامات سابق دفاعی و اطلاعاتی به طور مکرر گفتند که ۷ اکتبر بسیاری از باورهای قبلی اسرائیل در مورد قدرت خود را زیر و رو کرده است.
حمله حماس اساسیترین پیش فرضهای اسرائیلیها را در هم شکست. بسیاری از اسرائیلیهایی که در زمینه امنیت ملی تحصیل یا کار میکنند، از دولت به دلیل شکستهای امنیتی گسترده در ۷ اکتبر و پس از آن خشمگین هستند. آنها همچنین از اینکه سیاستمدارانی در قدرت هستند که نمیتوانند امنیت را تامین کنند، عصبانی هستند. نتانیاهو، ممکن است هنگام سخنرانی در کنگره آمریکا مورد تشویق ایستاده قرار گرفته باشد، اما مشاور امنیتی او، تزاچی هانگبی، زمانی که هفتهها قبل در کنفرانس امنیتی در هرتزلیا سخنرانی کرد، به سختی میتوانست حرفی به میان بیاورد. حضار، او را سرزنش و کابینه را متهم کردند که امنیت اسرائیل را نادیده میگیرد. آنها از ناکامی کابینه اسرائیل در آزادسازی گروگانها بسیار ناراحت بودند.
این نگرانی و خشم، منعکسکننده چالشهای ملموس داخلی برای امنیت است. نیروهای نظامی اسرائیل در چند جبهه، از غزه گرفته تا کرانه باختری تا شمال اسرائیل و فراتر از آن، گسترده شدهاند. تلاش نتانیاهو برای بازنگری قوه قضائیه کشور در نیمه اول سال ۲۰۲۳، شکافهای جدی بین رهبران غیرنظامی و مقامات ارشد ارتش ایجاد کرده است. ارتش با تهدیدهای بیسابقهای از سوی افراطگرایان داخلی، مواجه است. هفته گذشته، فعالان و سیاستمداران دست راستی در اعتراض به بازداشت نیروهای ذخیره که متهم به سوءاستفاده از اسرای فلسطینی هستند، به یکی از پایگاههای ارتش اسرائیل یورش بردند. اسرائیل به دلیل تلفات و ویرانیهای عظیم در غزه حمایتهای بینالمللی را از دست داده و در مجامع حقوقی در لاهه متهم شده است.
علاوهبر این، تاثیری که حملهآوریل ایران بر اسرائیل داشت، در خارج نادیده گرفته میشود. اسرائیل آشکارا هنگام هدف قرار دادن پرسنل ایران در تاسیسات دیپلماتیک در دمشق، اشتباه محاسباتی کرد و چنان واکنش بیسابقه، عظیم و مستقیمی را که صدها پهپاد و موشک از خاک ایران پرتاب شد، پیشبینی نمیکرد.
بسیاری از تحلیلگران امنیتی اسرائیل، نگران موقعیت منطقهای در حال فرسایش هستند. آنها نگران افزایش قدرت ایران و متحدانش هستند و بر این باورند که با تلاش ایران برای رسیدن به «لیگ قهرمانان»، اسرائیل در حال تنزل است. یکی از مقامات نظامی سابق گفت که اسرائیل در حال از دست دادن قدرت بازدارندگی است، به حدی که هرگز دیده نشده است. با این حال، رهبری سیاسی تلآویو به اسرائیلیها میگوید که در حال پیروزی است. حمله ایران درآوریل، درک اسرائیلیها از تغییر اساسی در «روح» خاورمیانه را عمیقتر کرد. آنها معتقدند که دشمنان اسرائیل ممکن است اکنون فکر کنند که نابودی اسرائیل در واقع یک هدف واقعی است. تحلیلگران اسرائیلی اکنون احساس تهدید وجودی را ابراز و آن را متفاوت از هر چیزی که از زمان استقلال در سال ۱۹۴۸ احساس میکردند، توصیف میکنند. اما یک مقام ارشد سابق خاطرنشان کرد که برخلاف سال ۱۹۴۸، اسرائیل به درسهای دیوید بن گوریون، بنیانگذار خود توجه نمیکند. بن گوریون توصیه کرد بهترین راه برای جبران ضعف، تقویت انسجام اجتماعی، تعمیق روابط دیپلماتیک و پیگیری صلح است. اما اسرائیل در همه جبههها در جهت مخالف حرکت میکند. در سفرم، یکی از مقامات سابق دولتی به من گفت که «زمین زیر پای ما در حال تغییر است.». پس از ترومای ۷ اکتبر، پذیرش خطر و اشتهای اسرائیل برای اقدامات تهاجمی نیز ممکن است بیشتر شود. اما اسرائیل بدون هیچ استراتژی سیاسی به سمت شکست میرود.