باند جنایتکار رژیم صهیونیستی و رجوی چطور به هم پیوستند؟

 تبار باند جنایتکار رژیم صهیونیستی و رجوی تا امروز ادامه یافته و به طور وسیعی حول استفاده اسرائیل از مزدوران رجوی، به عنوان منابع اخبار فریب می‌چرخد. یک ویژگی جالب توجه سیستم اطلاعاتی اسرائیل این است که اگرچه در کار اطلاعاتی متعارف، یکی از بهترین‌ها است، اما در جنگ روانی و فریب خبری، فوق‌العاده درهم و برهم می‌باشد.

اسرائیلی‌ها اولین‌بار در اوایل دهه ۸۰ به مجاهدین خلق علاقه‌مند شدند. اسرائیل کمک جمهوری اسلامی به لبنان را که به ظهور حزب‌الله لبنان و جنبش مقاومت اسلامی بزرگ‌تری در آن کشور انجامید به عنوان یک کابوس امنیتی در نظر می‌گرفتند و تمایل زیادی داشتند که اهرم امنیتی معتبری علیه ایران داشته باشند. سرویس‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی در همان زمان با بقایای سلطنت‌طلبان و مأموران سابق ساواک در ارتباط بودند، اگر چه کارآیی این عناصر در حد بالا درجه‌بندی نمی‌شد.

اولین تماس بین مجاهدین خلق و افسران اطلاعاتی اسرائیل در دسامبر ۱۹۸۸ صورت گرفت. نکته اصلی ملاقات، تهدید موثق اسرائیل برای بمباران تأسیسات هسته‌ای عراق بود. رژیم صهیونیستی قبلا هم تهدیدات مشابهی داشت و در ژوئن ۱۹۸۱ آن را عملی کرده بود؛ بنابراین عراقی‌ها تهدیدات اخیر را جدی گرفته بودند. سرویس‌های اطلاعاتی عراق از مجاهدین خلق به طور مؤثری به عنوان نقطه تماس با اسرائیلی‌ها استفاده کردند.

ملاقات در جزیره گاور

مکان ملاقات در یک روستا در Kilvrough، واقع در شبه جزیره گاور (Gower) در جنوب ولز (Wales) بود. نماینده مجاهدین خلق، یک تیم چهار نفره از شعبه امنیت سازمان بود. آنها مستقیما به «ابراهیم ذاکری» رئیس سابق اطلاعات مجاهدین خلق گزارش می‌دادند و میانجی‌ها به تیم مجاهدین خلق اعلام کرده بودند که آنها قرار است مسئولان طبقه متوسط وزارت خارجه اسرائیل را ملاقات کنند، اما اعضای تیم احتمال می‌دادند که این دیدار، پوششی است برای موساد.


ابراهیم ذاکری
ابراهیم ذاکری

در واقع تیم اسرائیلی از «شاباک» (SHABAK) یا «شین‌بت» – سازمان امنیت داخلی و ضداطلاعات اسرائیل – بود و این افراد، تنها کسانی بودند که دستگاه اطلاعاتی اسرائیل می‌توانست برای چنین عملیاتی در بریتانیا، در آن زمان اعزام کند [۱].

با وجود این باید توجه داشت که این عملیات در نهایت توسط موساد کنترل می‌شد.

تدارکات ملاقات با هماهنگی «دیوید کیمچه» (David Kimche) که در آن زمان یک مقام ارشد در وزارت خارجه اسرائیل بود صورت گرفت. کیمچه قبلا معاونت موساد را بر عهده داشت و این احتمال وجود داشت که جایگاه و نقش وی در وزارت خارجه از اواسط تا اواخر دهه ۸۰، پوششی باشد برای کار واقعی‌اش.


دیوید کیمچه و نتانیاهو
دیوید کیمچه و نتانیاهو

این ملاقات موفقیت‌آمیز بود، چراکه اسرائیلی‌ها هرگز تهدید خودشان را مبنی بر بمباران تأسیسات هسته‌ای عراق عملی نکردند. مجاهدین خلق و اسرائیلی‌ها تا هفت سال بعد هیچ ملاقاتی نداشتند. چندین عامل، اسرائیلی‌ها را از پاسخ دادن به درخواست‌های مأموران رجوی منع می‌کرد.

بزرگ‌ترین ضربه فریب خبری مجاهدین خلق- موساد، به اصطلاح افشای رأکتور‌های نطنز و اراک در تابستان ۲۰۰۲ بود.

در این میان اصلی‌ترین عامل، ارزیابی غلط مبنی بر سقوط زودهنگام رژیم عراق در جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ بود. اسرائیلی‌ها تخمین زده بودند که در آن صورت مجاهدین خلق به دست فاتحان شیعه و کُرد انتقامجو نابود خواهد شد. البته ارزیابی اسرائیلی‌ها، ارتجاع رژیم بعث را نادیده گرفته بود.

دومین ملاقات با مجاهدین خلق

در سال ۱۹۹۶، اسرائیلی‌ها تغییر موضع دادند و به این نتیجه رسیدند که سرمایه‌گذاری بر روی باند رجوی، در نهایت به نتیجه بدی منتهی نخواهد شد. دومین ملاقات در ماه می‌سال ۱۹۹۶ در یک خانه امن مجاهدین خلق در حومه منچستر صورت گرفت. این خانه امن توسط «اکرم دامغانیان» که در آن زمان با شاخه امنیتی سازمان مرتبط بود، کنترل می‌شد.

شابتای شاویت
«شابتای شاویت» هفتمین رئیس موساد

رئیس بخش امنیت مجاهدین خلق، «ابراهیم ذاکری» در اوایل ماه می ۱۹۹۶ ظاهراً برای بررسی تیم امنیتی خودش در منچستر بود. اما واقعیت سفر غیرمعمول ذاکری به آن منطقه از انگلستان، ملاقات با هیئت اطلاعاتی اسرائیل بود. این بار صریحا به اعضای تیم اعلام شد که با موساد ملاقات خواهند کرد. مجدداً تیم اسرائیل در این مذاکرات از ۴ مرد تشکیل شده بود. این بار برنامه‌ریز «شابتای شاویت» (Shabtai Shavit) مدیر سابق «شین‌بت» بود که بعد‌ها توسط موساد نیز برای همکاری انتخاب شد. جالب است که سرویس اطلاعاتی اسرائیل هنوز از شاویت سالخورده، در فریب‌های خبری خود علیه ایران استفاده می‌کند. [۲]پایه‌ریزی ارتباط شوم مجاهدین خلق و موساد

بنای ارتباط اطلاعاتی موساد و مجاهدین خلق در آن ملاقات شوم پایه‌ریزی شد. این ارتباط تا امروز ادامه یافته و به طور وسیعی حول استفاده اسرائیل از مزدوران رجوی، به عنوان منابع اخبار فریب می‌چرخد. یک ویژگی جالب توجه سیستم اطلاعاتی اسرائیل این است که اگرچه در کار اطلاعاتی متعارف، یکی از بهترین‌ها است، اما در جنگ روانی و فریب خبری، فوق‌العاده درهم و برهم می‌باشد. تمایل اسرائیل به اغراق و جعل شبه اطلاعات، باعث بی‌اعتبار شدن منابع فریب خبری سنتی‌اش شده است؛ بنابراین تکیه بر مجاهدین خلق به عنوان سکوی پخش اخبار فریب در ایران، اسرائیلی‌ها را از اتکای بر آن منابع خبری سنتی آسوده خاطر می‌کند.

ناقل‌های بی روح

بزرگ‌ترین ضربه فریب خبری مجاهدین خلق- موساد، به اصطلاح افشای رأکتور‌های نطنز و اراک در تابستان ۲۰۰۲ بود. این اخبار فریب توسط یک واحد جنگ روانی موساد به یک تیم امنیتی فرقه تروریستی رجوی در اروپا منتقل شده بود. یکی از ابزار‌هایی که اسرائیلی‌ها برای انتقال این نوع اطلاعات به افرادشان درمجاهدین خلق استفاده می‌کنند، از طریق الحاق محتاطانه داده‌های رمز شده به رایانه‌های قابل حمل و دیگر رایانه‌ها ست.

نوع کارکرد انواع فرامدرن این «ناقل‌های بی روح» بسیار پیچیده هستند. مجاهدین خلق برای حمل رایانه‌ها در اروپا و آمریکا سفر می‌کنند. اطلاعات در زمان مناسبی وارد رایانه‌ها می‌شود. پیک‌ها اغلب از اهمیت ضمیمه‌ها آگاه نیستند، مگر اینکه از شعبه امنیتی سازمان بوده و درباره وظیفه‌شان «توجیه» شده باشند. البته اسرائیلی‌ها در خصوص اطلاعات طبقه‌بندی شده درباره ایران، به مجاهدین خلق اتکا نمی‌کنند. دلیل آن هم ساده است؛ ارائه این نوع از اطلاعات در توان نیرو‌های حقیر مجاهدین خلق نیست. همچنین مدارکی مبنی بر اینکه اسرائیلی‌ها پول به اعضای این فرقه داده باشند وجود ندارد.

از دید سران باند رجوی، این رابطه از آنجا که موقعیت آنها را در میان آژانس‌های اطلاعاتی غربی بالا می‌برد، مهم است. موساد قویا از جانب مجاهدین خلق تبلیغاتی را انجام داده که مهم‌ترین نمونه آن، فشار بر پنتاگون برای نگه داشتن این فرقه در زمین‌های بایر در استان دیاله عراق است.

مهم‌ترین نکته که باید درباره ارتباط اطلاعاتی باند رجوی با موساد گفت این است که این رابطه، در بهترین وجه، یک همکاری تاکتیکی است بین اسرائیل و فرقه‌ای نامتعارف که ایدئولوژی‌اش ملغمه‌ای دروغین از مارکسیسم و اسلام است و هیچ وابستگی ایدئولوژیک یا اهداف درازمدت نمی‌تواند در آن وجود داشته باشد. شواهد زیادی در تاریخ اطلاعات وجود دارند مبنی بر اینکه ارتباطات به وجود آمده بر اساس ملاحظات تاکتیکی، نه تنها دوامی ندارند بلکه احتمال سودبخشی عملی نیز ندارند.

یکی دیگر از ویژگی‌های این ارتباط اطلاعاتی این است که در نهایت، با اطلاعات پیچیده «بازی بزرگ» بین ایران و اسرائیل گره خواهد خورد. اسرائیل به نوعی اهرم علیه ایران احتیاج دارد، زیرا جمهوری اسلامی بانی اصلی مقاومت اسلامی در لبنان – که بزرگ‌ترین تهدید امنیتی اسرائیل به شمار می‌رود- می‌باشد. با در نظر گرفتن متغیر‌های استراتژیک پیچیده در بازی، اینکه نبینیم رابطه بین موساد و مجاهدین خلق با شرمندگی شدید موساد و فاجعه‌ای برای این فرقه تمام خواهد شد کمی دشوار است.