بازخوانی فرمایشات رهبری درباره مسلمانان میانمار

به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعى از روحانیون که چهاردهم اسفندماه ۱۳۷۰ صورت گرفت، سخنانی نیز درباره میانمار بیان کردند که با توجه کشتار اخیر مسلمانان مظلوم این منطقه، منتشر میشود.


امروز جریان ظلم در دنیا، حقیقتاً یک جریان بى‌سابقه است. امروز این قدرته‌اى بزرگ با وسایل تبلیغاتىِ همه‌گیر و با امکاناتى که حق را به صورت باطل و باطل را به صورت حق جلوه مى‌دهد، در دنیا مسلطند؛ قدرتهایى که براى ارزشهاى انسانى و الهى ذره‌اى ارزش قائل نیستند و به آن اعتنایى ندارند؛ چه کسى مى‌خواهد در مقابل اینها بایستد و مطلب حق را بیان کند؟ ببینید امروز در دنیا چه مى‌کنند و چه‌قدر ملتها - بخصوص ملتهاى مسلمان - مظلوم واقع مى‌شوند؛ آن وقت آقایان مى‌نشینند و دم از طرفدارى از حقوق بشر مى‌زنند و شرم هم نمى‌کنند! این وضع مردم مظلوم فلسطین است با آن فشارهایى که حکومت غاصب صهیونیستى بر آنها وارد مى‌کند؛ که در خانه‌ خودشان هم نمى‌توانند به راحتى زندگى کنند و آزادانه رفت و آمد نمایند. این وضع مردم لبنان است؛ این وضع مسلمانان کشمیر است؛ این وضع مسلمانان مستضعف بیچاره‌ میانمارى است که دهها هزار نفر از آنها امروز با بدترین وضع در بنگلادش زندگى مى‌کنند. نمایندگان ما به آنجا رفتند و آمدند و خبرهایى به ما دادند که واقعاً خواب از چشم انسان مى‌پرد!(*)

چه‌قدر امروز دنیا نسبت به حقوق بشر - به معناى واقعى - بى‌اعتناست! مگر در دنیا صدایى از کسى بلند شد؟! یک مشت چکمه‌پوش دهها هزار مسلمان میانمارى را با فجیع‌ترین وضع از خانه‌ى خودشان بیرون کردند؛ بچه‌ها و زنان و مردانشان را کشتند؛ اموالشان را غارت کردند؛ هر کس توانسته جان خودش را بردارد، فرار کرده؛ در دنیا هم کسى به کسى نیست؛ نه سازمان ملل حرفى مى‌زند، نه کمیته‌ى حقوق بشر فریادى مى‌کشد، نه صلیب سرخ جهانى احساس مسؤولیتى مى‌کند، نه این کنفرانس‌ها و مؤسسه‌هاى دروغىِ دفاع از حقوق بشر و دفاع از صلح و غیره حرفى مى‌زنند؛ کأنه اینها انسان نیستند! این، دشمنى دنیا را با اسلام و مفاهیم و ارزشهاى اسلامى نشان مى‌دهد؛ این نشان مى‌دهد که چه‌قدر نسبت به انسان بى‌اهتمام و بى‌اعتنایند و آنچه که درباره‌ حقوق بشر و این‌گونه تعبیرات مى‌گویند، حربه‌اى سیاسى است؛ براى این‌که کسى را در جایى بکوبند؛ کسى را بزرگ کنند؛ دولتى را تضعیف کنند و مردمى را از صحنه خارج نمایند.

متأسفانه این حرف‌ها به گوش افکار عمومى اروپا و امریکا نمى‌رسد تا بفهمند که زمامدارانشان در دنیا چه دارند مى‌کنند. مردم ما این حقایق را مى‌دانند؛ مى‌دانند که اینها در بیان ادعاهاى بشردوستانه و طرفدارى از حقوق بشر، چه‌قدر دروغگو هستند. آن ساده‌لوح‌هایى که به این حرفها دل خوش کرده‌اند، آنها باید این مطالب را بشنوند. اگر اینها طرفدار حقوق بشر بودند، در مقابل شهادت این شهید عزیز - مرحوم سیّدعباس موسوى - که همراه با زن و بچه‌اش توسط موشک اسرائیلی‌ها در داخل خاک لبنان به شهادت رسید، یک کلمه اعتراض مى‌کردند؛ اما اعتراضى نکردند! بعضی‌ها آن‌قدر بى‌شرمى بخرج دادند که حتّى این حرکت را تأیید کردند! این‌ها تجاوز اسرائیل به لبنان را محکوم نمى‌کنند؛ تجاوز اسرائیل به مردم مسلمان صاحب فلسطین را محکوم نمى‌کنند؛ قضایاى کشمیر را به زبان نمى‌آورند؛ مسائل مسلمانان میانمارى را اصلاً بکلى کأن‌لم‌یکن فرض مى‌کنند؛ چرا؟! مگر جرم اینها چیست؟! جرم اینها این است که مسلمانند. آنها با اسلام دشمنند و از اسلام مى‌ترسند.



پی‌نوشت:

* در آذرماه سال ۱۳۷۰ در اجراى اساسنامه شوراى نظامى اعادهى نظم و قانون که تصریح بر تبدیل میانمار به یک کشور کاملاً بودایى داشت، فشارهاى نظامیان دولت میانمار بر مردم مسلمان این کشور - که افزون بر دو میلیون نفراز جمعیت این کشور را شامل مىشدند - آغاز و منجر به مهاجرت بیش از یکصد هزار نفر از آنان به کشور بنگلادش شد. مهاجران مسلمان در اردوگاههایى در جنوب شرقى کشور بنگلادش و در شرایطى بسیار نامساعد استقرار یافتند.