۱- انتخابات یک روش معین برای رسیدن به نتایج نامعین است.آنچه در ایران بهعنوان فرآیند مردمسالاری دینی میگذرد سالمترین، مطمئنترین و پراعتمادترین نظام رجوع به آرای عمومی در تعیین تکلیف مدارج قدرت است.
نتایج نهایی چهاردهمین دور انتخابات ریاست جمهوری نشان داد گمانهزنیهای بدخواهان و دشمنان درباره نتایج، با واقعیتها نمیخواند.
نتایج ، خط تحریم و مدعیان تقلب را رسوا و مشارکت ۵۰ درصدی خط بطلانی بر این بدگمانیها بود.
این اولین انتخابات پس از انقلاب بود که رقیب به شورای نگهبان ناسزا نگفت و تیغ نظارت و استصوابی را مسخره نکرد!
مشارکت یعنی اعتماد به سلامت انتخابات، اعتقاد به امانتداری نظام و اعتراف به دروغ بودن ادعای تقلب، اعلام پیروزی مسعود پزشکیان توسط وزارت کشور مهر تأییدی بر این «اعتماد» ، «اعتقاد» و «اعتراف» بود.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در تخطئه دموکراسی در ایران گفته بود :«انتخابات در ایران عادلانه و آزاد نیست.» نتایج نشان داد هم «عادلانه» است و هم «آزاد».
آمریکاییها منافقین و سلطنتطلبها را مأمور کرده بودند کسانی که در خارج از کشور میروند رأی میدهند با ضرب و شتم و فحاشی مانع شوند. این رویکرد آمریکاییها نشان میدهد، روش آنها در فهم دموکراسی نه «آزاد» است و نه عادلانه!
۲- آقای مسعود پزشکیان از روز تنفیذ ریاست جمهوری توسط امام خامنهای رسما رئیسجمهور قانونی و شرعی کشور است. او نهتنها رئیسجمهور کسانی است که به او رأی دادند، بلکه رئیسجمهور کسانی است که به او رأی ندادهاند و رقیب او بودند و همچنین رئیسجمهور کسانی است که به هر دلیل توفیق حضور پای صندوق رأی پیدا نکردهاند.
او بنا به قرائت آیات و روایاتی که در حین تبلیغات انتخاباتی خوانده خود را ملتزم به اسلام و قرآن و پیامبر گرامی اسلام میداند. او بنا به قولی که داده است قرار است در مدار قانون اساسی و مدار ابلاغ سیاستهای کلی رهبری و اجرای قانون برنامه هفتم حرکت کند.
او بنا به سوگندی که قرار است طبق اصل ۱۲۱ قانون اساسی در مجلس با حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان یاد کند :
الف- پاسدار مذهب رسمی، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی باشد.
ب- مروج دین و اخلاق و پشتیبانی از حق و گسترش عدالت باشد.
ج- او قرار است خود را وقف خدمت به مردم کند و از خودکامگی بپرهیزد.
د- او قرار است از آزادی و حرمت اشخاص حمایت کند.
هـ- او سوگند یاد میکند از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور حراست کند.
لذا تکلیف او با خدا و مردم مشخص است و تکلیف مردم هم در کادر همین قانون اساسی و همین سوگندنامه با او مشخص است.
کسانی که فارغ از این فضای حق و تکلیف الهی میخواهند یک فضای دیگر پدید آورند، گویی یک دیو آمده یک پری رفته و یا یک سیاه آمده سپید رفته در خط دشمن عمل میکنند.
او بارها گفته است عضو هیچ حزب و گروهی نیست هیچ تعهدی به اشخاص حقیقی و حقوقی حامی خود ندارد. باید دید در عمل این گزاره صحیح است!
در مورد عدم توفیق رقیب آقای پزشکیان گفتنیهاست که به بعد موکول میکنم.
محمدکاظم انبارلویی