اعتقاد به مشارکت و حضور مردم در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی، یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است که در اراده مردمی برای ایجاد تغییر شرایط و تحولات خرد و کلان نقشی اساسی داد؛ نگاهی به تاریخ حکومت پهلوی مؤید این مطلب است که رضا شاه و محمدرضا دست نشانده انگلیس و آمریکا بودند و مردم هیچ نقشی در روی کار آمدن آنها نداشتند. استنادات تاریخی نیز گواه این مطلب است.
تورقی بر کتاب خاطرات همراهان شاه نشان میدهد که حکومت پهلوی حقوق سیاسی مردم را نادیده گرفته بود؛ تا حدی که انتخابات و کنشهای سیاسی کاملا ظاهری بود. اسدا... علم در یادداشتهایش آورده است: «به شاه عرض کردم: مردم باید به حساب و بازی گرفته شوند و خود را در آن شریک بدانند. چه دلیل دارد که دولت بر سر کار باشد، همه عوامل انتخاباتی را در دست بگیرد و مثلا در انتخابات شهرداری و انجمنهای ولایتی و ایالتی مداخله کند؟ بگذارید مردم حس کنند که انتخابات آزاد است. انجمنهای شهر و ایالتی و ولایتی چه تأثیری در سیاست کشور دارد که دولت میخواهد در دست داشته باشد؟ بگذارید آزادانه سروکله هم بزنند... چرا مردم باید در مسائل زندگانی روزمرهشان حرف نزنند؟ اینکه به جایی صدمه نمیزند. فرمودند، چطور صدمه نمیزند؟ مثلا مزخرفات عجیبی در مورد گرانی میگویند که اینطور نیست. عرض کردم، اولا متأسفانه اینطور است، ثانیا بر فرض چرت و پرتی میگویند، چه ضرری دارد و یک دریچه اطمینانی باز میشود.»
این مکالمه گویای نگرش شاه نسبت به رای مردم و اثرگذاری آنها بر سلسله مراتب حکومتی است. نظیر این مطلب در کتاب حسین فردوست نیز مطرح شده است، از همین رو گزافه نیست بگوییم خروج از استبداد و دیکتاتوری و رسیدن به نظامی که رای مردم در آن اثرگذار و حائز اهمیت باشد به همین سادگیها به دست نیامده و انسداد سیاسی و یاس عمومی موجود در مردم باعث شد تا ملت به ندای امام راحل لبیک گفته و با حضور به موقع در صحنه، خواستار سرنگونی رژیم شاهنشاهی و برقراری انقلاب اسلامی شوند. مسیری که در ۴۵ سال اخیر نیز تداوم یافته و گروههای مختلف مردمی اعم از نظامی، کارگر، کارمند، کشاورز، روحانی، دانشجو، معلم و. در همه برههها حامی و پشتیبان انقلاب اسلامی و آرمانهای آن بودهاند.
مسیر پرفراز و نشیب عبور از دیکتاتوری تا حاکمیت مردمسالاری
بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران توانست این باور را در میان مردم نهادینه کند که راه عبور از استبداد و تحقق اراده مردم در امور مختلف در گرو برپایی انتخابات است؛ زیرا حکومتهای خودکامه، مردم را مزاحم حکومت میدانند، اما جمهوری اسلامی ایران بخش اعظمی از توان خود را صرف این مهم کرد که شأن و شخصیت سیاسی اقشار مختلف مردم را تقویت کند و به مفهوم انتخابات ارزش دهد و با این راهبردبه توسعه جامعه در عرصههای مختلف بپردازد. برپایی انتخابات یکی از جلوههای مردمسالاری است و میتواند زمینهساز مصونیت و اقتدار ملت و نظام اجرایی کشور باشد و آنها را در مقابل تهدیدهای مختلف بیمه کند. ذات انتخابات نیز مبتنی بر رقابت سیاسی شکل میگیرد و انتخابات میدان ارائه آرا و نظرات مختلف و مواجهه افکار عمومی با آنهاست تا مردم از فرصت ارزیابی و انتخاب کاندیداهای متعدد برخوردار شوند و به انتخاب اصلح برسند. طبیعی است که رقابت سیاسی گاه با هیجاناتی برای پیروزی و کسب رای بیشتر همراه باشد و جریانهای سیاسی از برخی شگردهای تبلیغاتی و عملیات روانی بهره بگیرند. نکته اساسی در این میان آن است که حاصل رقابت نباید به دوقطبی تبدیل شود و جامعه را به دودستگی و تقابل بکشاند. راهبردی که همواره از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تاکید قرار گرفته است و ایشان مشارکت و حضور حداکثری اقشار مختلف پای صندوقهای رای را مهمترین اصل انتخابات عنوان و مسئولان را به زمینهسازی برای این امر کارآمد دعوت کردهاند.
پیامدهای مشارکت حداکثری در انتخابات
برگزاری انتخابات باشکوه با حضور مردم، یکی از جلوههای اثرگذار در نمایش همبستگی ملی است؛ پیامدهای اثرگذاری که نصیب همه مردم میشود و در ادامه به چند مولفه آن اشاره میکنیم.
تولید قدرت ملی
در نظامهای مردمسالار، امور کشور با اتکا به آرای عمومی و از راه انتخابات معین میشود. در این نظامها، مردم از پایههای اصلی قدرت و اقتدار ملی محسوب میشوند. در واقع مشارکت سیاسی بالای مردم در امور کشور و در شکل متداول آن یعنی انتخابات، قدرت ملی تولید میکند و توانایی لازم را برای رفع آسیبها و بی اثر کردن تهدیدها افزایش داده، فرآیند پیشرفت و تعالی جامعه را در حوزههای مختلف و در ابعاد داخلی و خارجی سرعت و عمق میبخشد.
مقبولیت
در دنیای امروز، درجه مقبولیت یک نظام سیاسی را با تعداد انتخابات و میزان مشارکت مردم مورد سنجش قرار میدهند. مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و ایفای نقش فعال در ساختار تصمیمسازی و تصمیمگیری، نشان از میزان رضایتمندی آنها از نظام و معرف درجه مقبولیت نظام است. هر اندازه حضور مردم در انتخابات پررنگتر و انتخاب شان شایستهتر باشد، مقبولیت نظام سیاسی بالاتر و قدرت مدیریت آن در محیط داخلی و تاثیرگذاری در نظام بینالملل بیشتر میشود و امکان خنثی کردن تحریمها و تهدیدهای دشمنان فراهمتر میگردد. هر نظام سیاسی که از مقبولیت کمتری در داخل برخوردار باشد، بدیهی است که سرگرم مسائل و چالشهای داخلی شده و تواناییاش هم برای تاثیرگذاری در روابط بینالملل کاسته میشود.
ثبات سیاسی
بین ثبات سیاسی در کشور با امنیت و مشارکت حداکثری رابطه مستقیمی وجود دارد. یکی از راهبردهای دشمنان در آستانه انتخابات در دورههای مختلف، تلاش برای بیثباتسازی سیاسی بوده است. دشمن با این راهبرد، امنیت و آرامش جامعه و مخدوش کردن اعتبار و اقتدار نظام در عرصه داخلی و خارجی را هدف گرفته است. این موضوع را میتوان در اظهارات دشمنان به خصوص مقامات آمریکایی، محافل سیاسی و رسانههای غرب در آستانه انتخاباتها بازخوانی کرد. نمونه بارز چنین راهبردی را در فتنه سال ۸۸ مشاهده کرده و دیدیم که اثرات نامطلوب آن تا چه حد در وجهه کشورمان اثر داشت و هزینههای مادی و معنوی گزافی را به مردم تحمیل کرد.
ارتقای همبستگی و وحدت ملی
مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، نمادی از همبستگی ملی اقشار مختلف است. هر چه ضریب همبستگی ملی در یک کشور بالاتر باشد، ظرفیتهای ملی برای رشد و توسعه و بهرهوری سوق پیدا کرده، آسیبها و تهدیدها رنگ میبازد و مخاطرات امنیتی و اقتدار ملی کاهش مییابد یا از بین میرود. جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی است که از ظرفیتهای ممتاز تنوع قومی، مذهبی و زبانی برخوردار است و روحیه ملی و همبستگی اجتماعی، چه در سطح آحاد مردم و چه در سطح نخبگان، همواره از موضوعاتی بوده که دوست و دشمن به آن اعتراف کردهاند و نمود عینی این همبستگی در انتخابات متجلی میشود.
تقویت ارکان نظام تصمیمگیری و اجرایی
یکی از مولفههای اثرگذار بر امنیت و اقتدار ملی با همه ابعاد و متغیرهای آن، میزان قدرت ارکان نظام و وجود مسئولانی در رأس امور کشور است که از درجه مقبولیت و حمایت بالایی از طرف مردم برخوردار باشند. مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و تجمیع آرا بر روی افراد شاخص این مزیت را ایجاد و زمینه روی کارآمدن دولت و مسئولانی با رأی بالا را برای ارکان نظام تصمیمگیری و اجرایی فراهم میکند. در عین حال، افزایش سطح آگاهیهای عمومی و مشارکت سیاسی بالا، از آسیبپذیری ارکان نظام در مواجهه با تهدیدهای داخلی و خارجی میکاهد.
دفع تهدیدها و آثار تحریم
جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب همواره با موجی از تهدیدها و تحریمهای متنوع و پیچیده با هدف بر هم زدن نظام محاسباتی مردم و مسئولان و مخدوش کردن امنیت و اقتدار ملی روبهرو بوده است. پیام روشن مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، بی اثر بودن هر نوع تحریم و تهدیدی برای ایجاد انحراف فکری در توده مردم یا دست برداشتن مردم از آرمانها و اعتقاداتشان در خصوص نظام حاکم تفسیر میشود؛ بهویژه در مقطع کنونی که برخی گمانهزنیها دلالت بر این دارد که قطعنامه غربیها علیه فعالیتهای هستهای ایران نوعی مهندسی انتخابات به نفع جریان غربگرا در کشور است، بنابراین مشارکت میتواند این برآوردها را خنثی کند.
تثبیت موقعیت و تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
بیتردید موج بیداری اسلامی در منطقه و جهان که زمینه اضمحلال صهیونیستها را در نظام بینالملل فراهم کرده، محصول گفتمان انقلاب اسلامی در تبیین جنایات صهیونیستها علیه مردم مظلوم غزه است. در سایه همین گفتمان، اکنون جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه عمقی استراتژیک دارد و بازیگر مهمی در تحولات منطقه و جهان به شمار میآید. این دستاورد مهم نتیجه حضور فعال، مؤثر، مستمر و گسترده مردم در همه صحنههای دفاع از انقلاب اسلامی و حمایت از نظام و همچنین انتخاب مسئولانی است که دغدغه انقلاب و اسلام را دارند و در برنامههایشان به موضوعات کلان توجه میکنند بنابراین مشارکت اندک در انتخابات، اردوگاه دشمن را برای تشدید فشارها و نتیجهبخش کردن تهدیدها ترغیب کرده و باعث یاس ملتهایی میشود که به مقابله با نظام سلطه پرداختهاند. حمایت رهبر از انقلاب از دولتهای برآمده از آرای مردمی فارغ از جناحبندی سیاسی آنها موید صیانت معظمله از انتخاب مردم است؛ موضوعی که همواره در بیاناتشان به آن اشاره شده است. تجربه انتخابات ریاست جمهوری در ادوار مختلف نشان میدهد هیچ عامل داخلی و خارجی نتوانسته بر عزم مردم برای تعیین سرنوشتشان فائق شود و مردم آگاه و فهیم ایران با مشارکت گسترده در انتخابات، مُهر حمایت از نظام را ثبت کرده و سوءمدیریت و ناکارآمدی برخی مسئولان و کارشکنی و توطئههای دشمنان داخلی و خارجی برای یاسآفرینی در ملت را به پای نظام ننوشتهاند.