جو بایدن ، رئیسجمهور آمریکا طرح آتشبس جدیدی را به حماس و رژیم اشغالگر قدس ارائه کرده که به عقیده کارشناسان، مصداق نوعی عقبنشینی از مطالبات قبلی واشنگتن (با هدف آزادی همه اسرای صهیونیست در ازای آتشبس موقت) محسوب میشود. مقامات حماس کلیت طرح را ایجابی دانسته و در مقابل مقامات رژیم اشغالگر قدس دید سلبی و بازدارندهای نسبت به این طرح دارند. با همه این اوصاف، بحث بر سر طرح جدید ارائهشده در تلآویو ادامه دارد. واقعیت امر آن است که ارائه طرح آتشبس جدید توسط بایدن، مصداق صلحدوستی یا تلاش آمریکا برای پایان دادن به یک مناقشه و نسلکشی در غرب آسیا نیست و منبعث از استیصال و سردرگمی میدانی مشترک واشنگتن و تلآویو در طول ۸ ماه منازعه است. نباید فراموش کرد آمریکا پس از عملیات غرورآفرین حماس در ۷ اکتبر 2023 میلادی، حامی مطلق اهداف سهگانه اعلامی صهیونیستها در غزه بود و نابودی حماس، اشغال کامل غزه و آزادی اسرا بدون انعقاد توافق آتشبس و حتی مذاکره با مقاومت فلسطین را دستیافتنی قلمداد میکرد. سنتکام و پنتاگون با اعزام غیررسمی هزاران تفنگدار دریایی و فرماندهان نیروی زمینی از آمریکا، در برخی مناطق، فرماندهی عملیات نسلکشی و جنایت علیه کودکان و زنان بیدفاع غزه را برعهده گرفته و علاوه بر آن، از انواع تکنیکهای مدرن (از هوش مصنوعی گرفته تا ارسال پهپادهای انفجاری مدرن) در پشتیبانی از صهیونیستها استفاده کردند. از این رو ارائه طرح اخیر بایدن را نباید به مثابه طرح یک بازیگر واسطهگر یا کشور ثالث مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. کلیت ارائه این طرح، بیانگر شکست طرف جلاد و ظالم در جنگ غزه، یعنی زوج واشنگتن - تلآویو است. رسانههای وابسته به حزب دموکرات و حتی برخی رسانههای وابسته به حزب جمهوریخواه آمریکا بهگونهای طرح ارائهشده از سوی کاخ سفید را برای مخاطبان خود توجیه میکنند که گویا بایدن، بلینکن و سالیوان کمترین دخالتی در وقوع بحران و نسلکشی اخیر در غزه نداشتهاند! همانگونه که بارها اشاره شده است، تفکیک آمریکا از رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه، یک خطای راهبردی و محاسباتی محض محسوب میشود. نکته دیگر، معطوف به بحران تمام عیاری است که در کابینه رژیم اشغالگر قدس، متعاقب ارائه طرح بایدن رخ داده است. در پی تشدید اختلافات سران رژیم صهیونیست درباره طرح پیشنهادی برقراری آتشبس در نوار غزه و تبادل اسیران، «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت قومی این رژیم، نتانیاهو و کل کابینه را تهدید به سرنگونی کرده است.
بن گویر طرح ارائهشده از سوی رئیسجمهور آمریکا را «بسیار بد» خوانده و آن را مصداق عینی پذیرش شکست در برابر مقاومت فلسطین قلمداد میکند. با این حال، اصرار نتانیاهو بر ادامه جنگ در رفح نیز منتج به بروز منازعات تمامعیاری شده که حد وسط (نقطه توافق) معینی نیز برای رضایت طرفین مدعی وجود ندارد. به عبارت بهتر، میان مقامات امنیتی و نظامی رژیم اشغالگر قدس که خواستار انعقاد هرچه سریعتر آتشبس در جنگ برای آزادی اسرا و گریز از تشدید هزینههای شکست در این آوردگاه هستند و افرادی مانند بن گویر و اسموتریچ در کابینه رژیم اشغالگر قدس، نقطه اشتراک و راهحلی برای رسیدن به تفاهم وجود ندارد. انتخاب هر یک از این ۲ گزینه (آتشبس یا ادامه جنگ) مولد بحرانهای پایدار در اراضی اشغالی خواهد بود که حلوفصل آن قطعا از عهده حکمرانان صهیونیست و حامیان آمریکایی و اروپاییشان خارج خواهد بود، بنابراین باید حیات شوم صهیونیسم را به ۲ دوران قبل و بعد توفان الاقصی تقسیم کرد. صهیونیسم در دوران پساتوفان الاقصی فرجامی جز سقوط نخواهد داشت.
نکته پایانی آنکه حتی در صورت پذیرش آتشبس، سقوط کابینه نتانیاهو و حضور افرادی مانند یائیر لاپید و بنی گانتس در راس معادلات سیاسی و اجرایی تلآویو، تضادهای آنتاگونیستی و عمیق ایجادشده در اراضی اشغالی، زیربنای ساختار قدرت در رژیم نامشروع صهیونیستی را هدف قرار خواهد داد. این تضادها در ۳ سطح «سیاسی»، «امنیتی»و «نظامی» تبلور یافته و جابهجایی قدرت در تلآویو نیز نمیتواند این معادله را تغییر دهد. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرشان به مناسبت سیوپنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، به تبعات و عواقب عملیات توفان الاقصی و جبرانناپذیری شکست صهیونیستها در آوردگاه جنگ غزه اشاره فرمودند. امروز مصادیق این شکست تمامعیار را صهیونیستها در ابعاد گوناگون مشاهده میکنند؛ از ناتوانی در دستیابی به اهداف میدانی و نظامی تا خیزش جهانی علیه ماهیت صهیونیسم و گفتمان سازش با دشمن. اعتراضات ضدصهیونیستی بیسابقهای که امروز در دانشگاههای آمریکا و اروپا رخ میدهد، نقطه آشکارساز گذار گفتمانی، عملیاتی و جهانی از صهیونیسم و پیشدرآمدی بر نابودی مطلق و کامل اسرائیل است؛ انشاءالله.
حنیف غفاری