ملت ایران در سال چهلوششم انقلابشان بار دیگر رئیسجمهور ی پاک و ارزشمند را از دست داد. آیتالله شهید سیدابراهیم رئیسی خدمتگزار مخلص مردم بود که عاقبت در راه خدمت به آنان دچار سانحه شد و جسم پاکش سوخت تا تصویر خود را تا ابد در قاب افتخارآمیز خادمی ملت در اذهان دنیا ثبت کند. نکته شگفتانگیز برای رسانههای دنیا پس از اعلام خبر شهادت آیتالله رئیسی و همراهانش، اجتماعات عظیم مردمی در سراسر کشور بویژه حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع پایتخت بود. رسانههای بدخواه ملت ایران ابتدا خیلی تلاش کردند تصویری شاد یا حداقل بیتفاوت را از مردم نسبت به فقدان رئیسجمهورشان مخابره کنند، اما حضور معنادار مردم عزادار و ابراز احساسات عمیق نسبت به رئیسجمهور شهید قابل نادیده گرفتن نبود. انعکاس تشییع شهدای خدمت در دنیا، نگاه جهانی به نظام جمهوری اسلامی و پایههای آن بین مردم ایران را به شدت ارتقا داد و خیلیها را غافلگیر کرد.
دلایل عدم آمادگی رسانههای خارجی و برخی داخلیها واضح است. از نظر آنان پایگاه مردمی نظام اسلامی به شدت تضعیف شده بود و مردم علاقهای به سران کشورشان نداشتند. ضمن اینکه آنها تصور میکردند فقدان شهید رئیسی به عنوان رئیسجمهوری که با یک انتخابات ضعیف روی کار آمده، در مهار قیمت ارز و کالاهای اساسی نمره بالایی نداشته، در دوره ریاستش فتنه مهسا و ریزش بخشی از بدنه اجتماعی و تعمیق گسلهای فرهنگی را از سر گذرانده، تبلیغات رسانههای زرد داخلی و بیگانه به شدت علیه او بوده و... برای مردم تأثربرانگیز نیست، بویژه که در گذشتش عامل مهاجم خارجی هم دخیل نبوده که غیرت ملی را به جوش بیاورد. حال پرسش این است: چشمها و قلبهای مردم ایران در رئیسجمهور شهیدشان چه میدید که اینگونه برای وداع با او سر از پا نمیشناخت؟
این حادثه مثل تمام حوادث دیگر جعبه سیاهی دارد که باید رمزگشایی شده و معماها را پاسخ دهد. راز این محبوبیت در ویژگیهای شخصی و مسیر زندگی و دوران خدمت آیتالله رئیسی است که به دلایلی در زمان حیاتش توجه جمعی مردم را برانگیخته نکرده بود و زمان و مکان و چگونگی سانحه شهادت ایشان موجب شکسته شدن این شیشه عطر و افشای رایحه دلانگیز وجود ارزشمند او در مشام جان مردم شد و هیچ رسانه آلودهای نتوانست از پس کتمان آن بربیاید. برخی از این ویژگیها را – که بر ما آشکار شده و این نوشتار گنجایش بیانش را دارد - در ادامه مرور میکنیم.
اهمیت گشایش این جعبه سیاه از این رو است که ملت ایران در آستانه انتخاب حساسی قرار دارد که میتواند تعیینکننده اوج گرفتنش از روی سکوی پرش حاصل شده از زحمات شهید رئیسی باشد یا بازگشت به گذشته یأسآور ۳ سال پیش!
۱- مردمی بودن به معنای واقعی: در کلام مقام معظم رهبری مردمی بودن مسؤول چند بعد و جلوه دارد؛ بعد اول در میان مردم بودن است. یعنی مردم او را ببینند و عزمش را لمس کنند و او نیز حقایق را بدون واسطه گزارشات و در تماس با مردم درک کند. بعد دوم، حرف زدن با مردم و تبیین صادقانه برنامهها و گزارشدهی به مردم و وقع نهادن به شبهات و اعتراضاتشان است.
بعد سوم نیز اتخاذ سبک زندگی مردمی و دوری کردن از اشرافیگری و از موضع بالا به مردم نگاه کردن است (۱۲/۵/۱۴۰۰). سیدابراهیم رئیسی هر ۳ این ابعاد را در سلوک خود در تمام دوران مسؤولیت داشت. از دشتیاری سیستان تا احمدفدالله خوزستان، زهکلوت کرمان تا بازفت چهارمحال و بختیاری، از روستای ملاعلی در نقطه صفر مرزی افغانستان تا نقطه صفر مرزی آذربایجان در آخرین سفر دنبال ملاقات با مردم و جلب رضایتشان بود. شب یلدا میهمان سربازان وظیفه در پادگان میشد و ضیافت افطار را با ایتام بهزیستی میگذراند. سرزده به دیدار سیلزدگان سیستان و زلزلهزدگان کرمان میرفت. این ارتباط مستمر و غیرنمایشی که حتی اسباب تمسخر ایشان از سوی سیاسیون زرد بدسابقه میشد، واقعیت رئیسی بود؛ چیزی که از شروع ریاستجمهوری از تیم حفاظت خواسته بود مبادا مانع ارتباط من با مردم بشوید؛ من به ارتباط با مردم نیاز دارم! به خاطر همین دیدار با مردم بود که رکورد سفرهای هلیکوپتری را شکسته بود. او نه تنها در کلام که در عمل نیز معتقد بود این انقلاب مردمپایه است و توجه به صلاح و رضایت مردم را ملاک مهم انقلابی بودن میدانست. این شهید بزرگوار احیاگر گفتمان خدمت به مردم در جمهوری اسلامی بود.
۲- بیحاشیه: یکی از خصوصیاتی که معمولا در دولتها و بین سیاسیون روالی عادی است، طعنه زدن و جواب دادن به طعنههای رقبای سیاسی است که متاسفانه در کشور ما هم متداول است و وقت زیادی از مسؤولان و رسانهها میگیرد. این خصوصیتی است که سیدابراهیم شهید به جد از آن پرهیز داشت. در مناظرات انتخابات ۹۶ که شاهد ناجوانمردانهترین تهمتهای تاریخ انقلاب به او از سوی رقبایش بودیم، با وجود آنکه به خاطر سابقه سالها فعالیت در دستگاه قضا و تسلط بر اسرار پشت پرده رقبایش قادر بود صحنه را به نفع خودش برگرداند، حاضر نشد خود را به این دست ابزار آلوده کند. هیچگاه برای پاسخ به بدگوییها فرصت نسوزاند. دلیل این رفتار را در جلسه آخر حضورش در هیأت دولت به وزرا گفته بود که من چیزی را که بوی اختلاف میدهد مطرح نمیکنم و این جفا به مردم و از آستانه تحمل مردم خارج است. رئیسجمهور شهید این نقطه را امتحان خود میدانست و به خاطر رضای خدا و خواسته رهبری و بر هم نخوردن آرامش مردم حتی در مواردی که حق آشکارش بود، سکوت میکرد تا صحنه کشور را از زد و خورد و اختلافات مسؤولان پاک نگه دارد. این ویژگی برای مردمی که خاطره یکشنبه سیاه مجلس و طعنههای مداوم رؤسای جمهور و سایر قوا در تریبونهای مختلف و بعضی آبروریزیها را در حافظه دارند، بویژه بعد از تکان محکم حادثه شهادت رئیسی بسیار ملموس شد.
۳- سیاستورزی موحدانه: رئیسی نماد کامل یک انسان موحد بود. وقتی او به وزیر ارتباطات میگوید «به کارگزارانت نگو تا سال آینده... بگو فردا؛ معلوم نیست فردا زنده باشیم» یعنی خداباوری در همه محاسبات و تذکر به «لامؤثر فیالوجود الا الله». سیاستمدار موحد قدرت را فرصت خدمت به خلقالله میبیند، لذا ایشان همواره به وزرایش یادآوری میکرد الفرصه تمر مرالسحاب، مبادا فرصت بسوزانید. در این ساختار فکری و عملی بود که شهید بزرگوار هرگز در محاسباتش انتخابات ۱۴۰۴ را در نظر نمیگرفت که بخواهد مهرهچینی یا اقداماتش را بر اساس رأیآوری در دوره بعد محاسبه کند؛ چیزی که در رفتار اکثر مسؤولان دیده میشود و عجیب توفیق اخلاص در عمل را از آنان میگیرد. حتی تصمیم ورود او به انتخابات براساس تکلیف مداری و به نوعی ایثار و روی مین رفتن بود نه مسیری برای کسب قدرت بیشتر. خستگیناپذیری او در خدمت به مردم و تحمل فوقالعادهاش در مقابل بداخلاقیها تحت تأثیر همین خداباوری بود. مقام معظم رهبری در پیام تسلیتشان به مناسبت شهادت ایشان فرمودند «برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت. از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان مانع تلاش شبانهروزیاش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد».
۴- بازگرداندن تصویر مسؤول پاکدست: فساد و اشرافیت مهمترین عاملی است که بین مردم و مسؤولان فاصله ایجاد میکند و حتی احساس تعلق به میهن را مخدوش میکند. در حکمرانی اسلامی اشرافیت مسؤولان مطرود است. اما زاویه پیدا کردن برخی مسؤولان از این مبنای مهم و تبلیغات و اتهامزنیهای گسترده دشمنان از طریق رسانههایشان تصویر ذهنی مردم از مسؤولان را آلوده به اشرافیگری و دزدی کرده است. سیدابراهیم رئیسی کسی بود که از ابتدای ورودش به عرصه انتخابات نزد مردم لقب «سید محرومان» را گرفت. او از دل فقر بیرون آمده و در تمام عرصههای فعالیتش عملکرد فسادستیزانه داشت و هیچگاه حتی بدخواهانش نتوانستند از او نقطه ضعفی در این زمینه بگیرند. انتشار تصویر خانه محقر مادر رئیسجمهور در مشهد پس از شهادتش بر آن تصویر صحه گذاشت و مردم به چشم دیدند آشنایی سید محرومان با درد مردم حاصل زندگی ساده و پاک او و خانوادهاش بوده است.
۵- برداشتن بارهای بر زمین مانده: شهید رئیسی دنبال این نبود که پروژهها را به نام خود بزند؛ از همان ابتدا یکی از اهداف اعلامیاش این بود که کارهای نصفونیمه رهاشده قبلیها را که در سرتاسر کشور سالها در حال خاک خوردن و روی اعصاب مردم بود دنبال کرده و به اتمام برساند؛ کارهایی که هرکدام به افتتاح میرسید ۱۰ صاحب پیدا میکرد که در رسانه ادعا میکردند بیشترش در دولت خودشان انجام شده و سند خوردنش به پای دولت سیزدهم در افکار عمومی را مخدوش میکردند، اما برای او فقط راضی شدن مردم مهم بود نه نام و نشان.
۶- عزتمندی: آیا سیدابراهیم رئیسی بعد از شهادتش نزد ملت ایران عزیز شد که این چنین بدرقهای برای جسم سوختهاش برگزار کردند؟ شهید رئیسی در تمام دوران مسؤولیتش به مردم خدمت کرد و این خدمت از همه جهت عزتمندانه بود. برخورد او با مردم محترمانه، عزتمدارانه و متواضعانه بود. مردم لمس میکردند بیان و رفتار او هرگز از بالا به پایین نیست و همواره خود را یک طلبه محض معرفی میکند که سرباز ولایت است. همین فروتنی او چنان عزتی برایش رقم زد که سومین تشییع جنازه پرجمعیت ایران را به نام او ثبت کرد و صحنههای نابی از وفاداری ملت به خادمشان را رقم زد. بعد دیگر عزتمندی آیتالله رئیسی در دیپلماسی او رقم خورد. آنجا که به خاطر حفظ عزت مردم هرگز سرنوشت ملت را به اراده خارجیها شرطی نکرد و در عین حال روابط خارجی را به شدت توسعه داد و به بهبود وجهه بینالمللی ایران کمک کرد. دیپلماسی عزتمندانه او و وزیر شهیدش دکتر حسین امیرعبداللهیان هیبتی برای جمهوری اسلامی ساخت که ثمرش را در اتفاقات پس از شهادت آنان همگان به چشم دیدند. در یک چهارم دنیا به احترام عروج آنان عزای عمومی اعلام شد و دهها رهبر، وزیر و مقام ارشد کشورهای جهان برای ادای احترام به رئیسجمهور شهید ایران به کشورمان آمدند. صحنه ورود پی در پی مقامات عالیرتبه جهان یادآور جملاتی است که رقیب بداخلاق شهید رئیسی در انتخابات ۹۶ خطاب به او میگفت: مگر شما زبان دنیا را بلدید؟ شما کشور را منزوی خواهید کرد...
عزتمندی شهید رئیسی و عزتی که او به مردم ایران داد ناشی از پایبندی جدیاش به آرمانها و شعارهای انقلاب اسلامی بود. مقام معظم رهبری در منزل شهید رئیسی فرمودند: «خداوند متعال دوست داشت این مرد را و درگذشت او را اینجور با برکت قرار داد». سیدابراهیم رئیسی سطح سیاستورزی در جمهوری اسلامی را ارتقا داد. ویژگیهای رئیسجمهور شهید باید معیار ارزشگذاری نامزدهای انتخابات پیش رو باشد. مردمی که با این شور و حرارت او را بدرقه کردند، به کمتر از معیارهای او راضی نخواهند شد و مسؤولان بعد را در صورت کوتاهی از این استانداردها بازخواست خواهند کرد.