1- یکی از موضوعات مهم مرتبط با « جنگ غزه » که شاید آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته است، نقش و اهمیت «رسانه» است. همه میدانیم که همواره، به موازات یک جنگ سخت - مثل آنچه 221 روز است در غزه جریان دارد، یا آنچه بیش از 2 سال است در اوکراین میبینیم - یک جنگ نرم و رسانهای نیز شکل میگیرد که اهمیت آن اگر، بیشتر از جنگ سخت نباشد، کمتر از آن نیست. این را هم میدانیم که، بزرگترین و تاثیرگذارترین رسانههای جهان نیز در اختیار غرب و صهیونیزم جهانی قرار دارد. با قدرت همین ابزار «رسانه» است که قدرتها اقدام به «اقناعسازی» میکنند. اقناعسازی برای انجام غیرانسانیترین و وحشیانهترین اعمال و جنایات جنگی. غرب با کمک همین رسانه بود که سال 1381 توانست به عراق لشکرکشی کند و تا «افکار عمومی» متوجه شود که چه کلاهی سرش رفته، میلیونها انسان بیگناه را در این کشور یا کُشت، یا معلول و زخمی کرد، یا یتیم و بیوه نمود. درباره فروپاشی شوروی نیز، گروهی از کارشناسان رسانه معتقدند، آنچه باعث شکست شوروی مقابل آمریکا و در نتیجه فروپاشی آن شد، برتری آمریکا در جنگ نرم یا «جنگ روایتها» بود نه توان اتمی و موشکی آن چرا که، هر دو تواناییهای نظامی و اتمی را داشتند.
2- چندی پیش ویدئوی مهمی از گفتوگوی «ویلارد میت رامنی»، تاجر، سیاستمدار، حقوقدان و سناتور ارشد و قدیمی آمریکایی با «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا منتشر شد. «میت رامنی» در حالی که گیج به نظر میرسید با حالت تعجب میپرسد: «چرا اسرائیلیها که همیشه در تبلیغات قوی بودند اینقدر افتضاح عمل کردند؟ همه به جای اینکه سر حماس فریاد بزنند، سر اسرائیل فریاد میزنند. در مورد ایران هم همینطور است. منظورم این است که اینجا چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ آنها [ایران و حماس] چگونه [با مردم و افکار عمومی جهان] ارتباط میگیرند و اسرائیل و ما چگونه ارتباط میگیرم؟» و بلینکن هم اینطور پاسخ میدهد که: «مشکل شبکههای اجتماعی است. مردم را با تصویر احساساتی میکنند و... بلافاصله میت رامنی اضافه میکند: «پس خوب شد تیک تاک را بستیم.»(!)
طبق اظهارات میت رامنی، علت شکست رژیم صهیونیستی - که متخصص جنگ روانی و رسانهای است و بسیاری از رسانههای بزرگ و تاثیرگذار جهان در اختیار سرمایهداران این رژیم است - در جنگ رسانه، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. اگر موبایلهای هوشمند نبود، اگر اپلیکیشنها و شبکههای اجتماعی نبود، چه بسا بسیاری از تصاویری که از جنایات هولناک رژیم صهیونیستی در غزه منتشر شد، منتشر نشده بود و امروز نیز خبری از جنبشهای عظیم دانشجویی که در آمریکا و اروپا میبینیم، نبود. اگر رسانه فقط همان رسانه قدیمی و روزنامه و تلویزیون بود، چه بسا امروز به جای رژیم صهیونیستی سر حماس فریاد میزدند. اگر گوشیهای هوشمند نبود تا نشستن موشکها و پهپادهای ایرانی در سرزمینهای اشغالی را ثبت و در شبکههای اجتماعی منتشر کند، شاید امروز خیلیها باور کرده بودند، اسرائیل 99 درصد پرتابههای ایران را رهگیری کرده است!
3- گفتیم در طول تاریخ همواره موازی با جنگهای سخت، یک جنگ نرم و رسانهای هم وجود داشته است. این را هم نوشتیم که اهمیت رسانه و جنگ روایتها، کمتر از جنگ سخت نیست. در لابلای خطوط بالا به این مهم نیز اشاره شد که، رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی توانستهاند جای رسانههای سنتی و قدیمی مثل روزنامه و تلویزیون را بین مردم بگیرند. در مبحث «جامعهشناسی علم» میخوانیم، رسانه یک تکنولوژی است و انسان قرن 21 به دلیل ورود تکنولوژیهای نوین به زندگی، تبدیل به موجودی تنبل شده است که حال و حوصله مطالعه متون طولانی، سنگین و عمیق را ندارد. دنبال متنهای ساده شده و کوتاهی است که سریع خواده شود. این انسانِ مجهز به گوشیهای هوشمند و اپلیکیشنهایی شده است که باب میل او، تولید محتوا میکنند. هم، این تکنولوژی اسیر انسان است - چون مجبور است باب میل او محتوا تولید کند - و هم انسان اسیر تکنولوژی است - چون این تکنولوژی جذاب و دارای محتوای متنوع است و انسان بدون آن نمیتواند زندگی کند - یک نوع وابستگی متقابل بین بشر قرن 21 و رسانه ایجاد شده است. در چنین دنیایی وقتی جنگی مثل جنگ غزه یا اوکراین رخ میدهد، طبیعی است که، مسلح بودن به چنین تکنولوژیهایی مثل مجهز بودن به موشکهای نقطهزن، حیاتی و مهم است. حماس اگر همه چیز را در جنگ باخته باشد - که قطعا نباخته است - افکار عمومی را بُرده است. دلیل این ادعای بزرگ نیز، صرفا اظهارات میت رامنی یا بلینکن نیست. وضعیتی است که امروز در سرتاسر دنیا میبینیم، مهمترین و مستندترین دلیل است: محاکمه سران اسرائیل در دادگاه لاهه، قیام کمسابقه دانشگاهی در 5 قاره جهان، نفرت جهانی از رژیم صهیونیستی، مفتضح شدن ابزار مظلومنمایی صهیونیستها یعنی هولوکاست، هوا شدن طرح شیطانی آبراهام، و از همه مهمتر، تبدیل شدن مسئله اسرائیل از «سازش با اعراب» به «اسرائیل چه زمانی فرو میپاشد» آن هم طی فقط چند ماه! این تغییر و تحولات که فقط طی 221 روز رخ داده است! شبیه به معجزه نیست؟!
4- مراکز مطالعاتی رژیم صهیونیستی میگویند، چند هفته پس از عملیات طوفان الاقصی و کشته شدن نزدیک به 1500 صهیونیست طی کمتر از دو روز، پژوهشی بینالمللی انجام دادند. بیش از 90درصد تجمعاتی که در دنیا برگزار شده بود - به دلیل همان برتری رسانهای - در حمایت از رژیم صهیونیستی بود. این درحالی است که اسرائیل به غزه حمله کرده و بمباران خانههای مردم را هم آغاز کرده بود. اما پس از بمباران و انهدام اولین بیمارستان در غزه و انتشار گسترده تصاویر جنایات اسرائیل که با گوشیهای تلفن همراه تصویربرداری شده بود! ورق خیلی زود برگشت و از آن پس بیش از 95درصد اعتراضهایی که در جهان برگزار میشد، در حمایت از ملت مظلوم فلسطین بود! درباره قیام دانشگاهی آمریکا نیز روایت مشابهی در یکی از رسانههای آمریکایی منتشر شده است. اعتراضهای دانشجویی کمتر از یک ماه است که آغاز شده و این درحالی است که از جنگ غزه بیش از 220 روز میگذرد. طبق گزارشهایی که منتشر شده است، تا پیش از جنگ غزه، شاید فلسطین و آنچه در این سرزمین اشغال شده میگذرد، دغدغه و مسئله فقط 10 درصد دانشجویان و اساتید دانشگاههای آمریکایی بود. اما امروز این اعتراضها به بیش از 200 دانشگاه این کشور سرایت کرده و تبدیل به دغدغه اکثریت نخبگان دانشگاهی آمریکاست. اگر قرار بود این دانشجویان و اساتید، اخبار مربوط به تحولات غزه را از رسانههای سنتی و روزنامه و تلویزیون آمریکا - که تحت نفوذ سرمایهداران صهیونیست هستند - دنبال کنند، آیا امروز علیه رژیم صهیونیستی و در حمایت از فلسطین قیام میکردند؟!
5- از آنجایی که یک: «اسرائیل» برای غرب، مسئلهای حیاتی است، دو: تکنولوژیهای نوین رسانهای اینبار کمانه کرده و علیه همین غرب به کار گرفته شدهاند پیشبینی میشود، غرب برای محدود کردن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، به قیمت زیر سؤال رفتن ادعای «آزادی بیان» و «گردش آزاد اطلاعات»، بسیار جدی وارد عمل شود و بلایی که بر سر «تیک تاک» آورد را بر سر دیگر اپلیکیشنها و پلتفورمهایی که به ساز آنها نمیرقصند بیاورد. غرب برای تیک تاک ضربالاجل تعیین کرده است که،
«یا تحت کنترل و مالکیت آمریکا در میآیی یا منحل میشوی!» اقدامی که هر کشوری - تاکید میشود - هرکشوری به سمت آن حرکت کرده، آماج حملات و تحریمهای سنگین قرار گرفته است.
جعفر بلوری