زمانی که ایران۱۳آوریل بیش از۳۰۰ موشک وپهپاد به سمت رژیمصهیونیستی پرتاب کرد، اردن به کمک این رژیم آمد. گزارشهای اولیه حاکی از کمک چند کشور عربی دیگر به رژیمصهیونیستی است؛ تلاشهایی که آنها بعدا تلاش کردند رد کنند. با وجود این، گروهی از سران رژیمصهیونیستی و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از تغییری بزرگ تفسیر کردند.
استدلال بر این بود کشورهای عربی در صورت افزایش درگیری با ایران، در کنار رژیمصهیونیستی خواهند ایستاد. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش این رژیم مدعی شد حمله ایران فرصتهای جدیدی برای همکاری در غرب آسیا ایجاد کرده است. مؤسسه مطالعات امنیت داخلی رژیمصهیونیستی نیز ادعا کرد، ائتلاف منطقهای و بینالمللیای که در رهگیری موشکهای ایران به سمت رژیمصهیونیستی مشارکت داشتند، ظرفیت ایجاد ائتلافی منطقهای را علیه ایران نشان میدهند. دیوید ایگناتیوس، ستوننویس واشنگتنپست گفت: این تغییری بالقوه برای رژیمصهیونیستی است؛ تغییری که به منطقه شکل جدیدی میدهد. با وجود ارزیابیهای خوشبینانه، درک درستی از پیچیدگی چالشهای منطقه وجود ندارد. بدون شک، با توجه به ماهیت بیسابقه درگیریهای نظامی میان ایران و رژیمصهیونیستی در ماه آوریل، ممکن است راهبرد آینده رژیمصهیونیستی در قبال ایران، ملاحظات منطقهای بیشتر باشد، اما واقعیتهای موجود در منطقه که مانع همکاری اعراب و رژیمصهیونیستی میشود، بهطور قابلتوجهی تغییر نکرده است. حتی پیش از حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی، حماس و جنگ متعاقب رژیمصهیونیستی در غزه، کشورهای عربی امضاکننده توافقنامه ابراهیم درسال۲۰۲۰ میلادی از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی، گسترش شهرکسازیهای رژیمصهیونیستی در کرانه باختری و نیز مدارای وی نسبت به تلاشهای وزیران راستگرا برای برهمزدن وضع موجود در قدس ناامید شده بودند.
سران عرب، محتاطتر از گذشته
پس از آغاز عملیات نظامی رژیمصهیونیستی در غزه در اکتبر ۲۰۲۳ میلادی و موج اعتراضات در سراسر غرب آسیا، سران عرب با آگاهی از اینکه همکاری آشکار با رژیمصهیونیستی میتواند مشروعیت داخلی آنها را به خطر بیندازد، حتی محتاطتر از گذشته در حمایت علنی از این رژیم عمل کردند. همچنین در واکنش کشورهای عربی به دور جدید رویارویی ایران و رژیمصهیونیستی نشانهای از تغییر مواضع دیده نمیشود. کشورهای عربی همچنان بهدنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و رژیمصهیونیستی، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند. آنها همچنین پایان دادن به جنگ فاجعهبار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با وجود این، با افزایش تنش میان ایران و رژیمصهیونیستی، اشتیاق کشورهای عربی برای سرعت بخشیدن در ادغام منطقهای رژیمصهیونیستی بیش از هر زمان دیگری به تمایل صهیونیستها برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.
وابستگی به آمریکا؛ بلای دولتهای عربی
تلاشهای کشورهای عربی برای مقابله و دفع حملات موشکی و پهپادی ایران بهطور قطع ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابط با آمریکا و نه نزدیکتر شدن به رژیمصهیونیستی است. از زمان آغاز عملیات رژیمصهیونیستی در غزه، سران عرب از ناکامی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در مهار نسلکشی رژیمصهیونیستی شگفتزده شدهاند. با وجود این، همچنان به دنبال گسترش همکاری با واشنگتن هستند، زیرا هیچ جایگزینی برای نوع امنیتی که آمریکا حفظ میکند، نمیبینند. کشورهای عربی به این نتیجه دست یافتهاند نزدیکی، بهترین راه تعامل با ایران است. جنگ غزه همچنان موضوع و اولویت فوری منطقهای است و کشورهای عربی در تلاش برای دستیابی به توافق صلح با کمک دولت بایدن هستند. در هر صورت کشورهای عربی حوزه خلیجفارس تعامل نزدیکتری با تهران دارند و بهخوبی آگاه هستند نزدیکی و همسایگی آنها با ایران در معرض نفوذ تهران قرارشان میدهد. در ماههای آینده به احتمال زیاد کشورهای عربی تلاش خواهند کرد سیاست متوازنسازی را حفظ کنند و خود را از اقدامات تهاجمی بیشتر رژیمصهیونیستی دور نگه دارند. در صورت ادامه افزایش تنش میان ایران و رژیمصهیونیستی، احتمالا آنها تمایل کمتری به حمایت از عملیات رژیمصهیونیستی داشته باشند. بهمرور زمان هزینههای داخلی حمایت آشکار از رژیمصهیونیستی برای آنها احتمالا افزایش خواهد یافت، بهویژه اگر نیروهای صهیونیستی وارد رفح شوند.
الگوی کشورهای عرب برای حفاظت از منافع خود
کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بر این باورند برقراری گفتگوهای دیپلماتیک مستقیم، ارائه مشوقهای اقتصادی و دیپلماسی پشتپرده با تهران امنترین راههای حفاظت از منافعشان و جلوگیری از سرایت درگیری است. صرفنظر از شدت درگیری ایران و رژیمصهیونیستی، بهنظر نمیآید کشورهای عربی از این اشکال تعامل عقبنشینی کنند. تلاش آنها برای توسعه روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه بیشتر شده، درحالیکه تلاشها برای عادی سازی روابط با رژیمصهیونیستی متوقف شده است. کشورهای عربی همچنان درزمینه دفاع موشکی با واشنگتن همکاری خواهند کرد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم قابلتوجهی با رژیمصهیونیستی نیست. همچنین بهزودی به سطح اتحاد دفاعی رسمی نخواهدرسید؛ این موضوع نیازمند همسویی بهتر سامانههای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد درغرب آسیا وجود ندارد و ایجاد آن زمانبر است.
ضرورت تعدیل دیدگاه جهانی
در صورت ادامه افزایش تنش میان ایران و رژیمصهیونیستی، کشورهای عربی تمایل کمتری به حمایت از رژیمصهیونیستی خواهند داشت. کشورهای عربی بهویژه حوزه خلیجفارس به احتمال بسیار زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به ضدحمله ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. کشورهایی عربی گرچه علاقهمند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، اما نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن، مانند روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند روابط متعدد منطقهای و جهانی را متوازن، نه اینکه پلها را خراب کنند. جهان باید انتظارات خود را در زمینه همکاری نزدیکتر میان کشورهای عربی و رژیمصهیونیستی تعدیل کند. برگزاری گردهماییهای منطقهای با سطح اهمیت بالا که آشکارا نشاندهنده تعامل سیاسی کشورهای عرب با رژیمصهیونیستی باشد، تا زمانی که صهیونیستها جنگ علیه غزه را خاتمه ندهند، محتمل نیست. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با رژیمصهیونیستی نیز محدود خواهد بود.