در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن میکند. تحریف نام خلیج فارس تنها به سالهای اخیر باز نمیگردد. این موضوع سابقه طولانی داشته است. از سده نوزدهم میلادی با روی کار آمدن قاجار و شکل گیری رقابت انگلیس و روس در آن حوزه تا دوران پهلوی دوم و همچنین پس از انقلاب اسلامی، کشورهای مختلف اقداماتی در زمینه تحریف نام خلیج فارس داشتهاند.
در هر دوره از تاریخ، بستگی به میزان حساسیت حاکمیت سیاسی ایران، واکنشها قابل تحلیل و ارزیابی میباشد. در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن میکند. شاید هر بار که نام جعلی خلیج فارس (خلیج یا خلیج عربی) خوانده و یا شنیده میشود، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در ذهن متبادر میشود، اما در این سند پای رژیم صهیونیستی به این جعل باز شده است.
اما ابعاد این سند:
۱-آنچه که به عنوان تاریخ در سند به صورت دستی و میلادی نوشته شده است ۲۲ ژوئن ۱۹۷۸ که مصادف با ۱ تیر ۱۳۵۷ میباشد.
۲- طبقه بندی سند سری میباشد. با توجه به بررسی اسناد ساواک و نظام محرمانگی در آن سازمان، اسنادی که مرتبط به همکاری اطلاعاتی ایران و اسرائیل میباشد، همگی سری هستند که نشان از حساسیت موضوع برای پهلوی دارد.
۳-این سند مبتنی بر گزارش واصله از سرویس اسرائیل است. ساواک و اسرائیل همکاری متعددی در زمینههای مختلف داشته اند و این سند میتواند در راستای همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی دو رژیم تعریف شود.
۴- خطاب گزارش، اداره کل هفتم ساواک میباشد. اداره کل هفتم مسئول بررسی اطلاعات خارجی ساواک بوده است که نشان میدهد موضوع خلیج فارس و مسائل آن مانند تحریف نام خلیج فارس، یکی از پروندههای اطلاعات خارجی ساواک بوده و روی آن کار میشده است.
۵- گزارش در خصوص همکاری بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس میباشد که سرویس اسرائیل گزارش این توافق نامه را برای ساواک ارسال نموده است. این گزارش تائیدکننده همکاری اطلاعاتی پهلوی و اسرائیل در زمینههای مختلف است.
۶- بر اساس سند مذکور، رژیم صهیونیستی در گزارش خود به ساواک، از کلمه جعلی "خلیج" استفاده نموده و نام کامل خلیج فارس ذکر نشده است، که نشان میدهد رژیم صهیونیستی در این تحریف نقش دارد و احتمال دارد برای تحریف نام خلیج فارس یک همکاری اطلاعاتی بین اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود داشته است.
۷- موضوع دیگر در این سند، واکنش مسئول اداره هفتم ساواک به آن گزارش است. رژیم پهلوی همیشه یکی از شعار و هویتهای خود را ملی گرایی اعلام مینمود، اما موارد متعددی وجود دارد که نشان میدهد آن رژیم ملی نبوده و یا حداقل در برخی از حوزههای حیاتی مانند موضوع خلیج فارس، حساسیت قابل توجهی از خود نشان نمیداده است. در این سند، هنگامی که کارشناس اداره هفتم گزارش را به مدیریت آن اداره ارائه میکند و تقاضای تذکر به سرویس اسرائیل را دارد، آنچه که در پاسخ آمده، آن است که؛ "این قبیل اشتباهات در آن سرویس کم سابقه است". این جواب گویای آن است که حتی برای یک تذکر به اسرائیل هم عزم و ارادهای وجود نداشته و منافع ملی قربانی منافع سیاسی پهلوی میشده است؛ و نه تنها به تقاضای کارشناس مربوطه توجه نشده بلکه به گونهای، از سرویس اسرائیل در جعل نام خلیج فارس دفاع شده است؛ بنابراین با بررسی سند مذکور، روشن میشود که رژیم صهیونیستی یکی از بازیگران تحریف نام خلیج فارس میباشد و رژیم پهلوی با تمام شعارهای ملی گرایی خود، توان و یا اراده مقابله با این گونه تحریفات را نداشته است.
درباره: گزارش واصله از سرویس اسرائیل
گزارش
۲۲ ژوئن ۱۹۷۸
منظور: استحضار تیمسار مدیریت کل اداره هفتم
سرویس اسرائیل در گزارش مربوط به موافقتنامه بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس به جای نام صحیح و کامل این منطقه به ذکر خلیج اکتفاء نموده است. (پیوست)
در صورت تصویب توسط بخش تبادل اطلاعات به رابط سرویس مذکور تذکر داده شود.
اداره ۲ بررسی
توضیح داده شد.
این قبیل اشتباهات در آن سرویس کمسابقه است.