به جرأت میتوان گفت کمتر روز قدسی در ایران و جهان، به گستردگی راهپیمایی امسال بوده است. علت این برانگیختگی کم نظیر، اولا سیلی سنگینی بود که مقاومت فلسطین بر صورت رژیم اشغالگر نواخت؛ ثانیا جنایاتی که رژیم صهیونیستی از سر درماندگی و سردرگمی راهبردی در غزه مرتکب شد و حالا نه راه پیش برای خود گذاشته و نه راه پس. هر چه هم در انظار عمومی بیشتر دست و پا بزند، در این باتلاق خود ساخته بیشتر فرو خواهد رفت.
صهیونیستها در حالی که با عمیقترین شکاف اجتماعی و سیاسی داخلی دست بهگریبان هستند، دیروز با مشاهده برافروختگی جهانی، بهتر فهمیدند که دست و پا زدنهای دولت نتانیاهو برای ارتکاب جنایتهای افزونتر و چند ماه بقای بیشتر، چه ضربه برگشتناپذیری به موجودیت نیم بند آنها زده است.
زمامداران صهیونیست، تا شش ماه قبل موفق شده بودند با جلب خیانت برخی دولتهای منطقه، مسیر عادیسازی روابط و پذیرش سیاسی را پیش ببرند. طرح ابراهیم در حال نهائی شدن بود و حتی کسانی، تشکیل ائتلافهای نظامی را زمزمه میکردند.
اما طوفانالاقصی ظرف چند روز، مهندسی دو دههای آمریکا، اسرائیل و برخی زمامداران خائن منطقه را به هم ریخت. دعوای ساختگی شیعه و سنی به حاشیه رفت، سازش با صهیونیستها در کانون نفرت ملتها قرار گرفت، دولتهای منطقه نزد ملتها به بوته آزمون در آمدند، ملتهای خشمگین دوباره به خیابانها برگشتند، و دولتهای پرچمدار مقاومت، به عنوان قهرمان، در کانون توجه ملتهای مسلمان قرار گرفتند. محور مقاومت، به واسطه حمایت جانانه از ملت مظلوم فلسطین، الهامبخشتر از همیشه نزد ملتها ظاهر شد و توانست بذر بیداری و مقاومت جدید را در دل ملتها بکارد.
امروز، ایران اسلامی به قطب بیداری و مقاومت ضد صهیونیستی تبدیل شده، و این شرافتی بزرگتر، پس از فرماندهی مبارزه با تروریسم در منطقه و ریشهکنی «دولت نیابتی داعش» است. همچنین، در حالی که سیا و موساد و امآیسیکس، برنامه گستردهای برای شکافافکنی در ایران داشتند و دو سال قبل سعی کردند با ایجاد اغتشاشات و درگیر کردن مردم با هم، مجال فعالیت برای گروهکهای ویرانیطلب را فراهم کنند، روز قدس امسال، مجال همدلی دوباره با محوریت انزجار از جنایات رژیم منحوس صهیونیستی شد و اقشار مختلف با انواع سلایق را به میدان انزجار از رژیم صهیونیستی آورد.
در واقع در حالی که صهیونیستها به کمک آمریکا و انگلیس سعی کرده بودند به واسطه استخدام مزدور، پروژههای ویرانگر را در داخل ایران به اجرا بگذارند، اکنون خود از چند جبهه گرفتار مخمصه شدهاند و این در حالی است که در جبهه داخلی هم در شکنندهترین وضعیت ظرف هفت دهه گذشته به سر میبرند.
این صورتبندی که اجمالا ترجمان همان واقعیتی است که نفتالی بنت، نخستوزیر سابق اسرائیل، چند ماه قبل عنوان کرد: «اسرائیل ۳۰ سال است در دام اختاپوس افتاده است. استراتژی ایران، هوشمندانه و ساده است: تسلیحاتی را که اسرائیل را از همه طرف محاصره میکند، مستقر کند. ما را خسته میکند، در حالی که تقریبا هیچ بهایی نمیپردازد. مسئله، انتشار اقداماتی نیست که علیه ایران انجام دادهایم، بلکه ایران از طریق حماس و حزبالله و حتی حوثیها، ما را اسیر خود کرده است. من در جنگ دوم لبنان با بازوهای ایران، جنگیدم و دوستانم را از دست دادم. دولتهای ما طی چند دهه فقط حرف زده، اما کاری نکردهاند. ایران، در حال جنگ همهجانبه علیه اسرائیل است و از همه جهت ضربه میزند. هم خود میجنگد و هم از هر طرف ضربه میزند».
یاکوف آمیدرور، فرمانده سابق ارتش رژیم صهیونیستی هم گفته است: ایران سالهاست در حال ساخت یک استراتژی است. از جمله ایجاد «حلقه آتش» در اطراف اسرائیل. برای اسرائیل دشوار است که با مجموعه نیروهایی که ایران از هر طرف تشکیل داده، مقابله کند.