بخش کنسولی سفارت کشورمان در دمشق عصر روز سیزدهم فروردین، توسط صهیونیستها مورد حمله هوایی قرار گرفت و بهطور کامل ویران شد. حملهای که منجر به شهادت سردار زاهدی از فرماندهان ارشد سپاه قدس و چند تن دیگر از یارانش شد. اگرچه طی یک سال گذشته و بهخصوص پس از آغاز جنگ غزه، مستشاران نظامی ایران مورد هدف رژیم صهیونیستی قرار گرفته اند؛ اما این برای اولین بار در تاریخ بود که رژیم صهیونیستی یک مرکز دیپلماتیک ایرانی را مورد هدف قرار داد.
این اقدام بی سابقه صهیونیستها در هدف قرار دادن آخرین خط امن ایران در سوریه، مورد توجه تحلیلگران داخلی و خارجی قرار گرفته است. از منظر تحلیلگران این زیاده روی تل آویو و خروجش از قواعد درگیری و نظم حاکم بر تقابل با تهران، بی تردید با پاسخ ایران همراه خواهد شد. در همین راستا عبدالباری عطوان کارشناس مشهور جهان عرب نوشته است: «نمیدانیم واکنش ایران به این اقدامات تحریک آمیز اسرائیل چگونه خواهد بود؛ زیرا چاقوی اسرائیل به استخوان ایران رسیده است؛ اما تنها چیزی که میدانیم این است که مطمئنا صبر راهبردی ایران پایانی خواهد داشت و پایان آن ممکن است باز نباشد.»
چاره جویی شهرک نشینان در پستو!
موضوعی که صهیونیستها بهتر از هر کسی آن را درک کرده اند. سطح آماده باش در سرزمینهای اشغالی به شکل غیر قابل تصوری بالا رفته و ترس و وحشت صهیونیستها را یک لحظه رها نمیکند. با نگاهی به فضای مجازی شهرک نشینان و شبکههای اجتماعی که آنها در آن فعالیت میکنند می توان به خوبی ترس را در نوشتههای آنها دید؛ اینکه قرار است چه اتفاقی بیفتد و قرار است ایران کجا را هدف قرار بدهد؟! زمان و مکان حمله و شدت و حدت آن مهمترین سوالاتی است که در روزهای گذشته ذهن صهیونیستها را به خود مشغول کرده و هنوز نتوانستند پاسخ درستی برای آن پیدا کنند.
وحشت صهیونیستها از بیبرقی و قحطی باعث شده تا آنها سراسیمه برای خرید موتور برق و ذخیره آب اقدام کنند. تصاویر منتشرشده نشان میدهد که شهرک نشینان به برخی فروشگاهها هجوم برده و هرچه مواد غذایی بوده را غارت کرده اند. رسانههای عبری نیز از شلوغی فروشگاهها در اراضی اشغالی به دلیل نگرانی جامعه صهیونیستی از واکنش ایران خبر دادند که آنها را به ذخیره آذوقه کشانده است. این مسئله به اندازهای شدید است که باعث شده سخنگوی جبهه داخلی این رژیم بیانیه دهد و از شهرکنشینان بخواهد که آرامش خودشان را حفظ کنند و نیازی به ذخیره آب و خرید موتور برق نیست. به گفته رسانههای صهیونیستی وضعیت داخل بسیار آشفته است و این باعث نگرانی سران رژیم شده است.
این نگرانی تا جایی پیش رفته است که به گفته روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت، مقامات اسرائیلی به دلیل ترس و نگرانی از واکنش ایران به حمله اخیر به ساختمان کنسولگری این کشور در دمشق، ۲۸ سفارتخانه و کنسولگری خود در برخی کشورها را تعطیل کردهاند. این در حالی است که در روزهای اخیر ارتش رژیم صهیونیستی آماده باش امنیتی را در اراضی اشغالی به دلیل نگرانی از واکنش ایران به بالاترین سطح افزایش داده است. به طوری که برخی صهیونیستها با انتشار ویدئوهایی مدعی شدند که ارتش این رژیم تعدادی از موشکهای به احتمال زیاد جریکو را جابهجا میکند و مدعی شدند این موشکها برای پاسخ احتمالی ایران در حال انتقال به مناطق جدید هستند!
حفظ سایه وحشت و پاسخ در زمان و مکان غیر منتظره
در این میان، اما فارغ از پاسخ ایران که امری مسلم و غیر قابل انکار است؛ سوال اصلی این جاست که کم و کیف و سطح پاسخ تهران به این تجاوز صهیونیستی چه خواهد بود و چه سناریوهایی پیش روی ایران است؟ در همین راستا بهشتی پور کارشناس مسائل بین الملل، در پاسخ به این سوال که پاسخ متناسب با حمله تروریستی صهیونیستها به کنسولگری ایران در دمشق چیست؟ میگوید: «هدف تل آویو کشاندن ایران به میدان جنگ مستقیم با آمریکاست. در ذیل این هدف کلی اسرائیل میدان عمل خود را در سوریه به گونهای تعریف کرده است که با بهره گیری از عواملی که در سوریه دارد، مستشاران نظامی ایرانی را شناسایی و ترور میکند؛ بنابراین به دور از این که ایران چه اقدام متقابلی انجام دهد اسرائیل همچنان در صحنه سوریه و بعد در لبنان دنبال ایجاد فرصت برای وارد آوردن ضربات بعدی است.
این روند تا ایجاد جنگ مستقیم و یا خروج کامل ایران از سوریه ادامه خواهد داشت. البته جریان سازمان دهی برای وارد آوردن ضربات در داخل ایران توسط نیروهای نیابتی هم به موازات آن به احتمال زیاد در دستور کار قرار دارد.» او در ادامه اظهار میکند: «اما درمورد پاسخ ایران به اقدام تروریستی اسرائیل، باید توجه داشت بعضی فکر میکنند عرصه تصمیم گیری در زمان مدیریت بحران، مثل میدان بازی فوتبال است. یعنی وقتی دشمن برای شما یک زمین بازی تعریف کرد و در آن زمین بازی به شما ضربه مهمی (گل) زد انتظار دارند همه امکانات را بسیج کرده و بلافاصله ضربه متقابل (گل) وارد دروازه حریف کنید. در حالی که ایران به خوبی میداند اگر میخواهد موفق شود باید زمین بازی را در جای دیگری تعریف کند و در زمان و مکانی که برای اسرائیل اصلا قابل پیش بینی نباشد، ضربه متقابل و متناسب را وارد کند.
اقدامی که حتما موثر، همگن و بازدارنده باشد تا از تکرار آن در آینده جلوگیری کند.» غافلگیری صهیونیستها و پاسخ در زمان و مکان غیرمنتظره موضوعی است که علی مهدیان، کارشناس مسائل غرب آسیا نیز به آن اشاره داشته و میگوید: «زمانی اسرائیل هر چند وقت یکبار در یکی از کشورهای منطقه عملیات ترور داشت، اما بعد از مدتی این عملیاتها را متوقف کرد. علت توقف آن هم عملیاتی بود که طی آن یک خودروی حامل وابستگان نظامی اسرائیل در هند در یک عملیات غیبی منهدم شد. این عملیات چنان تأثیری داشت که تا مدتها اعضای نمایندگیهای اسرائیل در کشورهای دیگر از ترس چنین عملیاتهایی پنهان شده بودند و کار به جایی رسید که نتانیاهو رسما دستور توقف عملیاتهای ترور را به موساد صادر کرد.» وی میافزاید: «اسرائیل باید هر لحظه منتظر عملیاتهای غیبی بماند و به لحاظ روانی در این فضای دلهره آور قرار گیرد. کشورهای مختلفی که با اسرائیل روابط دیپلماتیک دارند هم بدانند این رابطه هزینه امنیتی دارد و باید نگران این مسئله شوند که حضور اسرائیلیها در کشورشان برایشان ناامنی ایجاد میکند.»
زیرساختهای اسرائیل؛ سیبل مناسب ایران؟!
از دیگر سو، اما برخی کارشناسان با توجه به تکرار اقدامات صهیونیست ها، بر این باورند که باید پاسخ تلافی جویانه تهران به تل آویو سطح بالاتری داشته باشد. در همین راستا یک کارشناس در گفت و گوی تلویزیونی تاکید کرد که برای توقف دومینوی ترور فرماندهان ایرانی باید ۱۰ پله بالاتر به این اقدام صهیونیستها پاسخ دهیم. در این میان، اما به باور رسانههای عبری و غربی ایران گزینههای متعددی برای ضربه به اسرائیل دارد. این اقدام تلافی جویانه میتواند مستقیما از خاک ایران انجام بگیرد و یا به کمک نیروهای مقاومت در منطقه پاسخ تل آویو را بدهد. با این وجود، اما آنچه نباید فراموش کرد این است که کشورمان هر پاسخی به این جنایت بدهد، در چارچوب دفاع از خود بوده و هیچ طرفی نمیتواند بابت این اقدام به ایران حرفی بزند یا بخواهد جانب رژیم صهیونیستی را بگیرد.
در همین راستا کانال تلگرامی اخبار سوریه درباره کیفیت و سطح پاسخ به اسرائیل مینویسد: «بدون شک، این حمله باید در خاک فلسطین اشغالی صورت بگیرد، باید تلفات و خسارتهای سنگینی به همراه داشته باشد، باید چنان قابل دیدن و شنیدن باشد که همه بدانند و بفهمند این رژیم قدرت «جنگیاش» فقط در حد و اندازه قتل و کشتار در باریکه غزه است و قدرت بیشتری ندارد و در نهایت، باید به گونهای باشد که بداند اگر بخواهد دست به اقدامی جدید بزند، هزینهای چند برابری برایش خواهد داشت. به همین دلیل خودش را آماده حمله ایران کرده و مدام در حال دادن آدرس برای هدایت شکل و نوع حمله است... تمام تلاش این رژیم این است که ایران به یکی از سفارتخانهها یا کنسولگریها یا منافعش در خارج از فلسطین اشغالی حمله کند، چرا که تبعات حمله به داخل فلسطین بسیار زیاد است.» در ادامه آمده است: «پیشنهاد مشخص در این باره، انهدام هر سه نیروگاه برق به همراه ۲۲ پست انتقال برق این رژیم است. منظور از انهدام نیز، انهدام کامل و ۱۰۰ درصدی است به گونهای که تا نزدیک به دو سال کسی نتواند آن را نه بازسازی کند و نه جایگزین کند. هیچ یک از کشورهای همسایه هم قدرت تامین نیازهای انرژی این رژیم را ندارند و این مسئله تاثیرات شگرف و ماندگاری بر این رژیم خواهد داشت و باعث فرار گسترده شهرکنشینان از فلسطین اشغالی خواهد شد.»