انقلاب اسلامی ایران روزهای آغازین خود را سپری میکرد. تحریمها ی همه جانبه بر علیه ایران موضوعی جدید برای کشورمان بود و زمان میخواست تا بتوانیم خود را با شرایط وقف دهیم.
در همین اوضاع و زمانی که نهال انقلاب اسلامی ابتدای مسیر رشد خود را طی میکرد، رژیم بعث عراق با حمایت بسیاری از کشورهای بلوک شرق و غرب به ایران حمله کرد، حملهای که البته از روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی و در مرزهای مشترک دو کشور نشانههایی را از خود نشان داده بود، اما حمله همه جانبه ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، آغاز تهاجم رژیم بعث عر اق به ایران بود. روزی که هیچ گاه فراموش نمیشود.
جنگ آغاز شد و هنوز ارتش شکل درستی به خودش نگرفته بود. نیروهای مردمی، به درستی در کنار هم جمع نشده بودند و هنوز وقت لازم بود تا همه چیز برای تشکیل نهادی عمومی و مردمی فراهم شود. در آن زمان به دلیل وابستگی شدید پهلوی به غربیها و برای تامین تجهیزات نظامی توانایی ساخت سلاح دفاعی را نداشتیم و برای برخی تجهیزات هم امکان تعمیر وجود نداشت.
تمامی این مشکلات و حاشیههای روزهای آغازین جنگ باعث شد، با هدایت امام خمینی (ره) و اعتماد به جوانان کشورمان آرام آرام مسیری را آغاز کنیم که اکنون در آن به اوج رسیدیم. مسیری که شاید یکی از نمادهای آن ساخت انواع موشک در اندازهها و قدرتهای مختلف و تجهیزات دفاعی و نظامی است.
جمهوری اسلامی ایران اولین موشک خود را در جنگ تحمیلی در ساعت ۳:۲۰ بامداد روز ۲۱ اسفند سال ۶۳ در پاسخ به حملات رژیم بعث به مناطق مسکونی و غیر نظامی؛ به منطقه ای در اطراف پالایشگاه کرکوک شلیک کرد. این موشک "اسکاد بی" با برد ۳۰۰ کیلومتر بود.
موشک بالستیک اسکاد بی با رایزنی «محسن رفیقدوست» وزیر وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همراه با «سید یحیی رحیمصفوی» از فرماندهان نیروی زمینی سپاه از کشور لیبی دریافت شد. با وجود اینکه شهید حسن طهرانیمقدم و تعدادی از اعضای توپخانه سپاه دوره آموزشی کار با این موشک را گذرانده بود و میتوانستیم از طریق سران نظامی کشورمان موشک را شلیک کنیم، اما «قذافی» دستور داد که تیم لیبیایی به فرماندهی «ژنرال سلیمان» به ایران بیایند و کار شلیک موشکها را انجام بدهند.
حملات موشکی و هوایی عراق به شهرها در بهمن و اسفند ۶۳ افزایش یافته بود، اما امام خمینی (ره) و مسئولان نظام هنوز دستور شلیک موشک را صادر نکرده بودند و ایران همچنان با جنگندهها و توپهای خود به حملات موشکی عراق پاسخ میداد.
موضوع داغ مجلس شورای اسلامی در روز ۱۴ اسفند، تجاوز هوایی عراق به اهواز و لزوم پاسخگویی ایران بود. هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس در خاطرات خود آورده است که آن روز جلسهای با حضور آیتالله خامنهای رئیس جمهور وقت در مجلس برگزار شد که سرانجام در آن جلسه مقرر شد مقابله به مثل شود.
گرچه هنوز به شکل رسمی دستور شلیک موشک صادر نشده بود، اما نیروهای یگان موشکی برای پرتاب موشک در تکاپو بودند. شهید حسن طهرانی مقدم، فرمانده لیبیاییها را فراخوانده بود تا ۲ موشک را برای شلیک آماده کنند. موقعیتی به نام حضرت زینب (س) هم در نزدیکی کرمانشاه برای شلیک موشک انتخاب شده بود.
برخی از فرماندهان سپاه پاسداران نیز مانند «حسینیتاش» و «سعیدی» نیز به کرمانشاه رفته بودند تا با فرماندهان یگان حدید درباره بهترین هدف برای حمله موشکی گفتگو کنند. تعدادی از فرماندهان سپاه محدوده کاخ ریاستجمهوری صدام در بغداد را انتخاب کرده بودند، اما باز هم احتمال میدادند که ممکن است این گزینه مورد تأیید امام قرار نگیرد.
در نهایت در روز ۱۸ اسفند هاشمی رفسنجانی پیش امام میرود تا درباره پاسخ موشکی کسب اجازه کند. آیت الله هاشمی درباره آن روز اینگونه نقل کرده است: «برای مذاکره در مورد موشکزدن به بغداد، به دیدار امام رفتم. امام میگویند ممکن است با زدن بغداد، آنها روی تهران شرارت کنند و قدرتهای بزرگ هم دستشان را باز گذارند و کمکشان کنند و زدن تهران {توسط عراق}، برای ما مشکل درست میکند. قبول کردند که به جاهای دیگر عراق، موشک بزنیم تا آنها بفهمند که موشک داریم و بغداد هم در خطر است.
ساعت ۸ شب ۱۹ اسفند کاروان موشکی از پادگان شهید منتظری به سمت موضع حضرت زینب (س) حرکت کرد. لیبیاییها مشغول آمادهسازی مقدمات پرتاب موشک شدند، اما بخار آب در لولهای که باید گاز هیدروژن را به بالن هواسنجی میرساند، یخ زده بود. با اینکه تمام سعی خود را کردند تا گرم شود، اما فایدهای نداشت.
روغن هیدرولیک گهواره سکوی پرتاب موشک نیز یخ زده بود. هر کاری کردند، اما موشک عمود نشد. در نتیجه عملیات انجام نشد و نیروها به پادگان منتظری برگشتند. تصمیم برآن شد که فردا شب دوباره عملیات تکرار شود و پیش از انجام عملیات، به طور طبیعی لولهها را گرم نگه دارند تا مانع از یخزدگی شود. ساعت ۹ و نیم شب، برای دومین بار کاروان موشکی از پادگان منتظری به راه افتاد. لیبیاییها دور موشک را گرفته بودند و به هیچ کس اجازه نزدیک شدن به آن را نمیدادند. حدود ساعت ۲ و ۳۰ دقیقه نیمه شب (۲۱ اسفند) کار گُردان پرتاب تمام شد. دکمه فایر بین ژنرال سلیمان، شهید حسن طهرانیمقدم و سیدعلی حسینیتاش دست به دست شد که در نهایت حسینیتاش دکمه فایر را فشار داد و اولین موشک بالستیک از ایران پرتاب شد و موشک به پالایشگاه کرکوک اصابت کرد.
حالا، اما همه چی متفاوت شده است و کشوری که تا اوایل دهه ۶۰ حتی توانایی تولید کوچکترین تجهیزات نظامی و دفاعی را نداشت در تولید فناوریهای دفاعی جزء ۱۰ کشور اول جهان شده است و از قدرتهای نظامی دنیا محسوب میشود و به گفته مسئولان نظامی کشورمان جمهوری اسلامی ایران طی ۴۵ سال گذشته از واردکننده تسلیحات، به کشوری تبدیل شده است که ۹۰ درصد نیاز نظامیاش را خود تولید میکند.
بررسی تکنولوژی موشکهای ایران نشان میدهد که ایران امروزه موشکهای گوناگون در بردهای مختلف و با ویژگیهای متفاوت در اختیار دارد. از موشک سجیل و عاشورا تا خرمشهر و خلیج فارس و کروز قادر تا موشکهای ابومهدی و موشک حاج قاسم سلیمانی و بسیاری دیگر تماما به اتکای توان و دانش جوانان کشورمان ساخته شده است و باعث ایجاد امنیت ایران اسلامی و منطقه شده و ثابت شده که قدرت نظامی از موضوعاتی است که باید نقش مهم و بزرگی را برای آن در بالا نگهداشتن دست ایران در معادلات منطقه و مسائل بین المللی قائل بود و شاید اگر این قدرت نبود اکنون کشورمان نمیتوانست با اتکا به خود و با اقتدار در مجامع بین المللی نقش آفرینی کند.
در عصر پیشرفتهای تکنولوژیک مدرن، هر کشوری که از قدرت نظامی شناخته شدهای برخوردار است، در تلاش است تا فناوری موشکی خود را ارتقا بخشد، زیرا قدرت موشکی به یک ابزار واقعی و مهم در نبردهای مدرن تبدیل شده است. امروزه با نوآوری سلاحهای هسته ای، اهمیت موشکهایی که میتوانند سلاحهای هستهای را با برد وسیع حمل کنند، در بهترین حالت خود قرار دارد.
جمهوری اسلامی ایران که تا اوایل دهه ۶۰ حتی توانایی ساخت یک موشک را نداشت امروز در میان ۱۰ قدرت برتر موشکی جهان قرار دارد و این عنوان نیز در شرایطی به دست آمده که کشور ما در تمامی این سالها با وجود تحریمهای همه جانبه پیشرفت خود را پیگیری کرده و اکنون تنها پس از ۴۰ سال به چنین جایگاهی دست یافته است. جایگاهی که شاید امروز باعث ترس غربیها و کشورهای مدعی صنایع دفاعی و نظامی شده است.