در روزهایی هستیم که به آن «شب عید» میگویند. یک بازه یکماهه که در کلانشهرها روشنترین ویژگیاش شلوغی و ترافیک سنگین در خیابانهاست. مردم در این ایام بسته به وسع و تمکن خود، به فکر خرید عید هستند. امسال که ماه رمضان هم نزدیک است و باید برای این ماه مبارک نیز حساب جداگانهای باز کرد. اما شاید این خریدها با شور و شوق گذشته همراه نباشد. چون قدرت خرید اقشار زیادی از مردم پایینتر از آن است که با دل خوش و خیال راحت به بازار بروند. بسیاری آنها نگراناند؛ برای آینده خود و خانوادهشان، برای سال جدید، برای عید در پیش رو. مشکلات و معضلات معیشتی، مخرج مشترک دغدغههای اقشار گوناگون مردم است.
در این میان کسی توقع ندارد اقتصاد، تبدیل به اهرمی برای اصلاح فرهنگ شود. اقتصاد مردم نحیفتر و ضعیفتر از آن است که بخواهد برای بایستههای فرهنگی تازیانه بخورد. مردم از شیوه حکمرانی و وضعیت معیشتی گلایهمندند. در شرایطی که مشکلات معیشتی باعث شده آنها خود را جامانده احساس کنند؛ حال گفته میشود ممکن است ۳ میلیون تومان بابت بیحجابی و بدحجابی، از حسابشان کسر شود.
این ۳ میلیون هم کم است و هم زیاد. با آن نمیتوان به رفاه رسید، اما برای بقا ضروری است. کم است برای زندگی کردن و زیاد است برای زنده ماندن. کم است برای دهکهای بالا و زیاد است برای دهکهای پایین. این جریمه هم افراطی است و هم تفریطی. میتواند اقشار کمبرخوردار و یا حتی متوسط را بیش از اندازه آزار دهد و میتواند کک اقشار متمکن را هم نگزاند. با اینکه گفته شده در اعمال آن به شرایط مالی و حتی سرپرست خانوار بودن یا نبودن شخص خاطی توجه میشود؛ اما این کافی نیست برای اینکه با کسر سه میلیون تومان، وضع معیشتی سختی برای یک خاطی یا متخلف رقم نخورد.
برای برخورد با بیحجابی وضع جریمههای مالی منتفی نیست. اما عدم ظرافت در طراحی و اجرای آن همانقدر میتواند خطرناک باشد که گشت ارشاد خطرناک بود. پدیدهای که در نهایت هزینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی سهمگینی را متوجه کشور کرد.
گویی در مواجهه با بیحجابی، قوانین نوعی سادهانگاری در خود دارند. وقتی در طراحی و اجرای قانون ظرافت کامل در نظر گرفته نشود، امکان اینکه کسی در این میان مظلوم واقع شود و دشمن از مظلومیت او سوءاستفاده کرده و ایران را آماج حمله ترکیبی خود گرداند کم نیست. برای تدبیر اساسی بدحجابی و دیگر ناهنجاریهای فرهنگی، ما به کارآمدی در عرصههای غیرفرهنگی نیاز داریم. هرچند که با بهبود و سلامت کامل اوضاع اقتصادی و معیشتی، هیچ تضمینی برای بهبود اوضاع فرهنگی وجود ندارد. اما کارآمدی باعث میشود بهانه برای بیاعتقادی و شبههافکنی کمتر شود و کار فرهنگی یا برخورد با کژیهای فرهنگی، از پشتوانه و اعتبار بیشتری برخوردار باشد.