1- چند سال پایانی حیات مبارک خویش را در زندان «سندی بن شاهک»(رئیس یهودی استخبارات حکومت هارون عباسی) در بغداد گذراند؛ در غُل و زنجیر و شکنجه. چنانکه در زیارتنامه حضرتش آمده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیتِهِ وَ صَلِّ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَر... مَاْلَفِ الْبَلْوَی وَ الصَّبْرِ وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیودِ... خداوندا بر محمّد و اهل بیتش و بر موسی بن جعفر درود فرست... که به بلا و صبر خو گرفته، به ظلم پایمال شده و به ستم دفن شده و در عمق زندانها و تاریکیهای زیرزمینها مورد عذاب قرار گرفته بود، با ساق کوبیده به حلقههای زنجیرها...».
2- روزگار آن «عبد صالح، بابالحوائج، صابر امین، نفس زکیّه و زین المجتهدین»، بهویژه در سالهای منتهی به شهادت، بسیار سخت گذشت. فرموده بود: «لَو کانَ فِیکُم عِدَّهًْ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا. اگر به تعداد اهل بدر [۳۱۳ مؤمن مجاهد] در میان شما بود، قائم ما قیام مىکرد»ِ و چنان تعدادی فراهم نبود. با این وجود، و در متن همان شرایط پرمحنت، مولای ما حضرت موسی بن جعفر الکاظم (علیهالسلام)، از افقی نورانی و بهجتانگیز خبر میداد؛ افقی که به جان خریدن سختیهای طاقتفرسا را قابل تحمل میکرد: «طُوبى لِشیعَتِنَا الْمُتَمَسِّکینَ بِحُبِّنا فى غَیْبَهًْ قائِمنا اَلثّابِتینَ عَلى مُوالاتِنا وَالْبَرآئَهًِْ مِنْ اَعْدآئِنا اُولئِکَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ قَدْ رَضُوا بِنا اَئِمَّهًًْ وَ رَضینا بِهِمْ شیعَهًًْ وَ طُوبى لَهُمْ، هُمْ وَاللّه ِ مَعَنا فى دَرَجَتِنا یَوْمَ الْقِیامِهًْ. خوشا به حال شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما به دوستى ما چنگ مىزنند و در دوستى ما و برائت از دشمنان ما استوارند. آنها از ما، و ما از آنها هستیم، آنها به پیشوائى ما راضى شدند و ما هم به شیعه بودن آنها راضى و خشنودیم و خوشا به حال آنها، به خدا سوگند آنها در روز قیامت، با ما و مرتبه ما هستند».
۳- به هشام بن حکم فرمود، اما روی سخن با هر خردمند مؤمن، تا آخر دنیا داشت: «اى هشام! اگر در دست تو گردویى باشد، اما مردم بگویند که گوهر است، حرف مردم سودى براى تو ندارد، وقتى مىدانى که گِردوست. و اگر در دست تو، گوهری باشد اما مردم بگویند که گِردوست، هنگامی که خود مىدانى گوهر است، سخن مردم، تو را زیان نمىرساند». مؤمن را با خلل ناپذیری و صلابت معنا کرد و فرمود: «اَلْمُؤمِنُ اَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ، اَلْجَبَلُ یُسْتَفَلُّ بِاْلمَعاوِلِ وَالْمُؤْمِنُ لایُسْتَفَلُّ دینُهُ بِشَئٍ. مؤمن سرسختتر از کوه است. کوه بـا کلنگ کنده مىشود، امّا از دین مؤمن هیچ چیز کاسته و گم نمىشود». در چیرگی ظلمت و جور عباسیان، برآمدن مؤمنان و برافراشتن پرچم اسلام را بشارت داد و فرمود: «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو اَلنَّاسَ إِلَی اَلْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ اَلْحَدِیدِ لاَ تُزِلُّهُمُ اَلرِّیَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ لاَ یَمَلُّونَ مِنَ اَلْحَرَبِ وَ لاَ یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اَلله یَتَوَکَّلُونَ وَ اَلعاقِبَهًْ لِلْمُتَّقِینَ. مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق دعوت میکند. قومی به همراه او جمع میشوند که مانند پارههای آهن هستند؛ تندبادها، آنان را به لرزه درنمی آورد و از جنگ خسته نمیشوند و ترس به خود راه نمیدهند و بر خدا توکل میکنند. و عاقبت و سرانجام، از آن پرهیزگاران است».
۴- انقلاب اسلامی، ۴۵ سال قبل، در چنین بستری پدید آمد تا هموارکننده مسیر ظهور موعود (عج) باشد و دقیقا به همین علت، دشمنترین دشمنان خدا در جبهه طاغوت و استکبار، به ستیزهجویی با آن پرداختند. به راستی اگر انقلاب خمینی(ره) در مسیر حق و مبارزه با باطل نبود، مستکبران دائما بر دشمنی با آن میافزودند؟ اینکه مجرمان و شیاطین عالم، با انقلاب اسلامی دشمنی میکنند، بشارت بزرگی است مبنی بر این که ادامه راه انبیای الهی است. «و َکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ...». «وَ کَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ». حجم دشمنی مستکبران با ملت ایران چنان گسترده بوده که میتوانست ابرقدرتها را از پا درآورد، چنان که شوروی را ساقط کرد. اما مردمان پای کار انقلاب اسلامی، از پارههای پولاد محکمتر بودند که نهتنها از ایران عزیز پاسداری کردند، بلکه رایحه و آوازه انقلاب را در منطقه پراکندند. حتی تحلیلگران کینهتوز غربی هم شهادت میدهند که در مصاف نابرابر 45 ساله، کدام طرف قدرتمندتر شده، و ارادهاش پیش رفته است.
5- چهار سال قبل (سال وقوع فتنه و آشوب کذایی و شهادت سردار سلیمانی ) در حالی که دیوانه جنایتکاری مانند ترامپ در آمریکا بر سر کار بود، نشریه تخصصی «فارین پالیسی»، از رئول مارک گرشت افسر سابق سیا پرسید «رهبر ایران چگونه ترامپ را شکست داد؟» گرشت، با وجود عقدهگشایی علیه ایران، پاسخ داده بود: «من میتوانم بر مبنای مستندات آماری بگویم که رهبر ایران، قطعا برتر از ترامپ و در نقطه مخالف او قرار دارد». افسر سیا در ادامه، از «۳۰ سال رهبری هوشمندانه» آیتالله خامنهای یاد کرده و افزوده بود: «بدون شک، او قهرمانی جدی و موفقترین رهبر خاورمیانه از جنگ جهانی دوم به این طرف است. او فوقالعاده باهوش است و از مهارتهای ممتاز و استعدادهای عالی برخوردار است». چهار سال بعد، «ویلیام برنز» رئیس سازمان سیا ضمن اسم بردن از چین و روسیه و ایران، در نشریه «فارن افرز» مینویسد: «ایالات متحده در رقابتهای راهبردی دنیا، دیگر قدرت برتر نیست... من در ۴ دهه گذشته مثل امروز، شاهد شرایط انفجاری در خاورمیانه نبودهام. کلید امنیت اسرائیل و خاورمیانه، نحوه مواجهه با ایران است. ایران با بحران اخیر منطقه، جسورتر شده و به نظر میرسد تا آخرین نیابتی خود بجنگد؛ در حالی که برنامه هستهای خود را گسترش داده و به روسیه کمک میرساند». راز مهمی که بازگویی آن برای مقامات آمریکایی سنگین است، نقش منحصر به فرد ایران، در «نابودی نظم جدید آمریکایی» است. اگر نقش ممتاز ایران نبود، آمریکا همان ۲۰ سال قبل، بر خاورمیانه چنبره زده و چین و روسیه را به کرنش واداشته بود. همچنین، اگر انقلاب اسلامی نبود، قطعا مسئله فلسطین و اشغال آن از صفحه روزگار حذف شده بود. یا اگر باقی بود، چیزی به نام مقاومت مؤثر برای احقاق این حق، وجود خارجی نداشت.
۶- روح خدا، امام خمینی(ره) نه فقط ابهت دیکتاتوری جبّار پهلوی، بلکه هیبت آمریکا را شکست؛ آن هم در روزگاری که ملت ایران، فاقد اقتدار و نفوذ راهبردی امروز بود. در کتاب خاطرات جمعآوری شده از برخی مسئولان نقل شده است؛ «هنگامی که ناو آمریکایی به آبهای خلیج فارس آمده و ایران را تهدید کرده بود، از امام استفسار کردیم. امام در پاسخ فرمود: اگر من جای شما بودم وقتی سر و کله اولین ناو جنگی آمریکایی در آبهای خلیج فارس ظاهر شد، همان وقت، آن را با موشک میزدم تا ناو دومی جرات نکند بعد از او وارد خلیج فارس بشود». حضرت امام(ره)همچنین در مقطع دیگری، خطاب به آمریکاییها فرمودند:
«اخطار میکنم که تا دیر نشده و در باتلاق مرگ فرو نرفتهاید، از خلیج فارس بیرون بروید. همیشه این گونه نیست که هواپیماهاى مسافربرى ما توسط ناوهاى جنگى شما سرنگون شود؛ که ممکن است فرزندان انقلاب ناوهاى جنگى شما را به قعر آبهاى خلیج فارس بفرستند». (ج ۲۱ صحیفه نور؛ ص ۸۹). ایشان، این سخنان قاطع را در روزگاری فرمود که ایران، هنوز یک هزارم اقتدار فعلی را نداشت و عمق نفوذ انقلاب تا عراق و سوریه و لبنان و یمن و ونزوئلا و بولیوی پیش نرفته بود.
۷- این بیان حکیمانه امام درباره افول قدرت آمریکا، در روزگاری بود که آمریکا هنوز از اسب نیفتاده بود: «اما قضیه تشرهای آقای کارتر. نمیدانم شما این مثل را میدانید. من حیفم میآید که مثل بزنم به شیر، که میگویند وقتی که مقابل یک دشمن میایستد هم فریاد میزند و هم از آن طرفش چیزی بیرون میآید و هم دمش را حرکت میدهد. فریاد میزند برای اینکه طرف را بترساند. میترسد، از این جهت از او چیزی هم صادر میشود. دمش را حرکت میدهد برای اینکه میانجی پیدا کند. آقای کارتر را من حیفم می آید که بگویم شیر، لکن یک موجودی است که همین کارها را دارد میکند. این هیاهو و این فریادها و آن ترساندن ماها را از اقدام نظامی، و دخالت نظامی، اینها کهنه شده است و لهذا یک دفعه یک چیزی میگوید، فوراً بعدش یک چیزی دیگر میگوید خلاف آن. اینها همان فریادهایی است که آن حیوان میزد برای اینکه بترساند طرفش را. الآن ملتهای اسلامی و ملتهای غیراسلامی هم توجهشان به اینجاست و دلهایشان با ماست». (صحیفه امام خمینی، ج ۱۱، ص ۳۲۴)
8- داگلاس ابت مک گرگور، «افسر عملیات اسکادران» در سال ۱۹۹۱ بود که نبرد ۷۳ ایستینگ آمریکا را در جنگ خلیج فارس هدایت کرد. او همچنین، از طراحان ارشد تیم ژنرال وسلی کلارک، فرمانده نظامی ناتو، برای حمله به یوگسلاوی بود. در محافل آمریکایی، از مک گرگور به عنوان «یکی از متفکران برتر نیروی زمینی در زمینه نوآوری»،«بهترین جنگندهای که ارتش دارد»، «بیپروا» و «متکبر» یاد شده است.
دولت ترامپ در ژوئیه ۲۰۲۰، قصد داشت مک گرگور را به عنوان سفیر در آلمان معرفی کند. اما سنا ضمن مرور برخی سوابق وی، مخالفت کرد. از مک گرگور نقل شده بود که «مهاجمان (مهاجران) مسلمان با هدف تبدیل اروپا به یک کشور اسلامی به اروپا میآیند». او اعلام کرده بود حکومت نظامی باید در مرز آمریکا و مکزیک برقرار شود. همچنین، «حامی الحاق بلندیهای جولان به اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم» بود. واشنگتن پست، او را به عنوان «دیوانه نژادپرست ضد مسلمانان» معرفی کرده است. مک گرگور پس از مخالفت سنا با موضوع سفارتش، در نوامبر ۲۰۲۰، به عنوان مشاور ارشد وزیر دفاع منصوب شد.
۹- فردی با این مختصات در دولت ترامپ و میلیتاریسم آمریکایی، پریروز در شبکه ایکس (توئیتر) درباره حمله اخیر آمریکا به مواضع گروههای مقاومت نوشت: «بمباران، دیپلماسی و استراتژی نیست؛ و عظمت و بازدارندگی نیز به همراه نمیآورد. سقوط یک قدرت بزرگ به جهنمی که خودش ساخته، همیشه بهتدریج رخ میدهد؛ تا اینکه ناگهان قدرت بزرگی مانند ایالات متحده متوجه میشود چطور حریف خود را دستکم گرفته و استراتژیهای اشتباه انتخاب کرده بود. قلدری، رشوه، بمبگذاری و تحریم مخالفان، نتیجه خوبی نداشته است. به خاطر این استراتژی نادرست، ما با شکستهای پیاپی و راهبردی در افغانستان، لیبی، عراق و اوکراین مواجه شدیم و اکنون واشنگتن به سرعت در حال رسیدن به جهنم خود ساخته در روابط خود با بقیه جهان است». او ۱۷ نوامبر (۲۶ آبان گذشته) هم گفته بود: «آمریکا برای جنگ منطقهای آماده نیست. بزرگترین مشکل این است که دشمن خود را نشناختهایم. ایران، بهترین متخصصان موشکی جهان را دارد. زرادخانه ایران میتواند اسرائیل را ویران کند».
او دو ماه قبل هم در بیانیهای خاطرنشان کرد «بیش از ۵ هزار نیروی آمریکایی مستقر در ۱۲یا ۱۳ پایگاه در عراق مستقر، اهداف نشسته هستند. چرا ما در عراق هستیم؟ برای پنهان کردن این واقعیت که شکست خوردیم؟ عراق، یک فاجعه استراتژیک بزرگ بود، آمریکا باید از این کشور خارج شود.»
حالا خیلیها مانند تحلیلگران ارشد فارین پالیسی و واشنگتن پست، تاکید میکنند صلاح آمریکا در کاهش تنش و کاستن از نیروها و پایگاههای آسیبپذیرش در خاورمیانه است و نه تشدید تنشها با ایران و متحدان آن. اما عبرتهای تاریخ میگوید فرعونها تا غرق نشوند و شوری آب دریا را نچشند، سر عقل نمیآیند. و این بیخردی، خود بشارتی برای مؤمنان و مجاهدان راه حق است.
محمد ایمانی