بازی موساد و منافقین با دولت سوئد

سوئد کشوری بدنام در حمایت از منافقین و بهشت شبکه‌های تروریستی در اروپاست. یکی از مهم‌ترین درگیری‌های ایران و سوئد در چهار سال اخیر موضوع پرونده حمید نوری بوده است که رابطه دو کشور را تحت تاثیر قرار داد، اما روز شنبه اتفاق عجیب دیگری رخ داد تا جایی که دولت سوئد مجبور به عذرخواهی از کشورمان شد.

 

بعد از تجمع غیرقانونی تعداد معدودی از معاندان مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در استکهلم، به سفارت کشورمان حمله شد؛ البته همان روز وزیر خارجه در گفت‌وگوی تلفنی با کاردار موقت سفارت، آخرین وضعیت را مورد بررسی قرار داد و در این ارتباط و با همکاری پلیس سوئد پنج نفر از مهاجمان بازداشت شدند.

سوئد بعد از این اقدام غیر‌قانونی به دلیل تبعات منفی این حمله به خاک یک سفارتخانه و مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران، در ملاقات‌ها و تماس‌های تلفنی از‌جمله تماس تلفنی رئیس دپارتمان (معاون) امور جهانی و مدیرکل تشریفات وزارت خارجه، بر پایبندی سوئد در قبال حفظ و تامین امنیت سفارت و کارکنان آن تأکید کردند. البته امیرعبداللهیان هم در این تماس تلفنی با کارمند سفارت ایران در سوئد که مورد حمله قرار گرفت، گفتگو کرد و به دولت سوئد برای رعایت تعهدات ذیل کنوانسیون وین تاکید کرد. البته ماجرا به اینجا ختم نشد و مقامات سوئدی، ضمن عذرخواهی، بر پایبندی سوئد به کنوانسیون حقوق دیپلماتیک وین تأکید کردند، اما چرا سوئد برندخوبی برای فضای حقوق بشری نیست؟ خط وربط بخش زیادی از گروه‌های مسلح بدنام، به سوئد می‌رسد؛ کشوری در شمال اروپا و در شبه‌جزیره اسکاندیناوی که درتاریخ ۴۰سال گذشته ایران، همیشه میزبان چهره‌های اصلی منافقین و تجزیه‌طلب‌های کرد و عرب بوده است و در چهار سال گذشته، برگزاری یک دادگاه سیاسی مربوط به یکی ازشهروندان کشورمان، نام سوئد را در ایران بر سرزبان‌ها انداخته است. 

بازی موساد و منافقین با دولت سوئد 

منافقین به‌مثابه شکست در بدر و حنین همیشه رویای انتقام دارند؛ حتی اگر در حضیض ذلت و از سر ناچاری و صرفا برای عقده‌گشایی باشد، بازهم دست رد به هیچ کاری نمی‌زنند، چون سال‌هاست که زندگی خود را برای این عقده‌ها تباه کرده‌اند. شکست در عمق تاریخ مرصاد هنوز هم برای منافقین سنگین است؛ همان‌هایی که در مرداد ۱۳۶۷ توهم رسیدن به تهران در سه روز را داشتند و با وجود گذشت سه دهه از شکست‌شان، به دنبال این هستند که صندلی خالی محاکمه را با یک شخص خیالی پر‌کنند و فردی را صرفا به اسم جمهوری اسلامی به زندان ببرند و معرکه دادگاه راه بیندازند و اصلا فرقی نمی‌کند که این شخص چه کسی باشد، چراکه از سال ۲۰۰۸ روی این طرح، کار کرده بودند و فقط نیاز به یک قربانی داشتند و آن قربانی در این پروژه برای آن‌ها حمید نوری بود. اما از زاویه‌ای دیگر هم باید به مناسبات این دو کشور نگاه کرد؛ ایران و سوئد در طول تاریخ تعاملات خود، همواره در سایه شناخت فرصت‌ها و تهدیدات مشترک، به توسعه نسبتا خوبی از روابط رسیده‌اند، اما علیرغم این سطح از تعاملات مثبت بین دو کشور، متأسفانه طی سال‌های اخیر دولت سوئد تحت تاثیر لابی‌های صهیونیست، با اقداماتی خارج از عرف، مثل هشدار بی‌دلیل سفر به ایران، بازداشت‌های غیر‌موجه و بی‌اساس شهروندان ایرانی که حتی شامل دارندگان اقامت و روادید قانونی شده است، فعالیت گسترده عوامل اسلام‌ستیز و رفتار خارج از چارچوب پلیس آن کشور در گسترش تعرض به شهروندان ایرانی در معابر و اماکن عمومی، بنای دشمنی با ملت ایران را گذاشته و موجب بی‌اعتمادی در روابط دو کشور شده است.

بازی موساد و منافقین با دولت سوئد

تنش‌زایی به سبک اسکاندیناوی

در این میان آنچه بیش از همه رنجش خاطر ملت ایران را فراهم آورده، رفتار دولت سوئد در پناه دادن به گروهک تروریستی منافقین، باتوجه به سابقه آشکار و جنایتکارانه آن‌ها در کشتار هزاران ایرانی بیگناه است. به طوری که با پناه دادن به این گروهک جنایتکار که ناقض تمام اصول بنیادین و ابتدایی حقوق بشر در ایران و عامل بسیاری از ترورها، تهدیدات و همچنین اقدامات مشابه گوناگونی علیه مردم ایران هستند، باعث تنش‌های سیاسی- قضایی بین دو کشور شده است. در میان تمامی این اقدامات، حمایت همه‌جانبه از گروهک‌های تجزیه‌طلب و جریانات تروریستی چپ از همه برجسته‌تر است، چرا که کشور سوئد به هر بهانه‌ای به این عناصر اجازه برگزاری تجمع و نفرت‌پراکنی علیه جمهوری اسلامی ایران را می‌دهد. این حمایت‌ها تا آنجا پیش رفته که در سال ۱۳۹۷ تعداد۱۰ گروه کوچک از این عناصر تجزیه‌طلب در کشور سوئد تشکیل جلسه داده و توافقنامه همکاری در جهت به اصطلاح سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را امضا کردند. این گروهک‌ها تنها به چنین اقداماتی بسنده نکرده و با امکانات مالی فراوانی که سرویس‌های اطلاعاتی خارجی در اختیار آن‌ها قرار داده، در کنار زمینه‌های فعالیت فرهنگی وسیع که در کشور سوئد برای آن‌ها فراهم است، از‌جمله انتشارات باران که به طور کامل، وابسته و در خدمت این گروهک است، سعی دارند تا مجموعه‌ای از اطلاعات نادرست تاریخی، هویتی، قومی و زبانی را به شبکه فرهنگی جامعه ایران، تزریق کنند.

زرورق سفید استکهلم برای جانیان سیاه 

البته طنز تلخ روابط دوستانه ایران و سوئد این است که دولت سوئد به جای پاسخگویی به افکار عمومی مردم ایران به خاطر پناه دادن و عدم بازخواست این جنایتکاران که کارنامه سیاه آن‌ها در زمینه حقوق بشر بر همگان آشکار است، خود، با استفاده از گزارشات بی‌پایه و اساس و اتهامات غیر‌واقعی و مغرضانه این گروهک‌ها در مورد نقض حقوق بشر، انگشت اتهام را به سوی شهروند ایرانی (حمید نوری) نشانه گرفته و اخیرا هم با حکم حبس ابد برای او بر آتش این اختلاف دمید. این در حالی است که سابقه جنایت‌های این گروهک‌ها در تجاوز به نقاط مختلف جمهوری اسلامی ایران همچون شرکت در عملیات‌های موسوم به چلچراغ، آفتاب، فروغ جاویدان و... به صراحت در قانون اساسی دولت سوئد به منزله اصل جنایت تجاوز قلمداد شده است. از این رو بر مبنای این اصل حقوقی، نه فقط این گروهک صلاحیت طرح ادعای حقوقی در دادگاه سوئد را ندارد، بلکه تعقیب خود این متهمان و رسیدگی قضایی به جنایات بین‌المللی پیش‌گفته شده آنها، ضرورتی انکارناپذیر در قانون اساسی دولت سوئد است.

نفرت جهان اسلام از فاز اسلام‌ستیزی سوئد 

این نکته هم قابل تامل است که سوئد بین کشور‌های اسلامی اساسا کشور خوش‌نامی نیست؛ مهم‌ترین دلیل آن هم تکرار غائله قرآن‌سوزی در این کشور است؛ همین چندماه قبل بود که سیدحسن نصر‌ا...، دبیر کل حزب‌ا... لبنان در اعتراض به رویداد پیش آمده، از کشور‌های اسلامی خواست سفرای سوئد را از این کشور‌ها اخراج کنند. از آن‌جا که بیشتر روابط خارجی سوئد با کشور‌های غیر‌اروپایی درجهان، به دلیل اعتبار قدرت نرم سوئد ایجاد شده، این رویداد خسارت سنگینی برای این کشور محسوب می‌شد. هرچند بر خلاف برخی اظهار‌نظر‌های نه‌چندان دقیق در مورد جدایی ایدئولوژی از منافع ملی، باید تاکید کرد ایدئولوژی، بخشی از منافع ملی کشور‌ها را تشکیل می‌دهد و منافع ایدئولوژیک شامل ارزش‌های یک ملت است که باید در سطح بین‌المللی پیگیری شود.