خیلی ساده و کوتاه؛ همانها که سالها کشور را تحریم و سفره مردم را کوچک کردند و خیابانها را آتش زدند و خوبان شهر را ترور کردند، پروژه مشارکت پایین در انتخابات را هم دنبال میکنند.
اما ابزار نهایی این خناسان برای قهر مردم با صندوق رأی چیست؟ دو هدف میانی دارند؛ اول اینکه رأی مردم در گذشته بیاثر بوده است؛ دوم اینکه در آینده هم بین این و آن تفاوتی نیست. اما دشمن به کنار، برخی در داخل نقش عاملان گل بهخودی را بازی میکنند و همین ۲ پروژه دشمن را ناخواسته مدد میدهند.
یکم. سهم خودیها در پروژه اول دشمن:
دسته اول کسانی هستند که تصور میکنند با تخریب و اتهام زنی و بهاصطلاح افشاگری موجب روشنگری و رونق انتخابات میشوند و متأسفانه این اقدام زشت و زننده را هم اخیرا کلید زدند. این افراد نمیدانند که ثمره نهایی این دست اقدامات فارغ از قضاوت اخلاقی و شرعی و قانونی تنها و تنها تأیید گزاره فساد سیستمی دشمن است که این روزها و در شب انتخابات هر دم بدان میدمند.
توجه کنیم کسی منکر مبارزه با خطا و تخلف و فساد نیست، اما ایندست اتهامات رسانهای بدون حضور محکمه و عدلیه آن هم در زمان کوتاه تا شب انتخابات، تنها و تنها اثبات این ادعاست که بین این و آن فرقی نیست و رأی دادن بیاثر است.
دوم. سهم خودیها در پروژه دوم دشمن:
دسته دوم برخی از مسئولان هستند. برخی تصمیمات شتابزده در این زمان کوتاه که موجب سوءتفاهم و خطای ادراکی در جامعه میشود، فرصت را برای دشمنیها فراهم میکند. پروژه دشمن ایناست که صندوق رأی در گذشته مؤثر نبوده است و رفتوآمد دولتها موجب اصلاحات یا توسعه نمیشود.
از اینسو تصمیمات خلقالساعهای که در این زمان اندک فرصت روشنگری و اقدام رسانهای مؤثر برای آن وجود ندارد، تنها پاس گل به دشمنیهاست. چه بسا تصمیمی که به جهت کارشناسی نیز منطقی است، اما به جهت زمان اندک برای روشنگری و تبیین و کار رسانهای، طعمه دشمن میشود.
مصادیق هردو بخش کم است، اما کمش هم در شب انتخابات بسیار است. نمونهها را خودتان فهرست کنید.