حمیدرضا مقدمفر مشاور فرماندهکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همایش بینالمللی حاج قاسم از منظر بزرگان ادیان و مذاهب که شامگاه دیروز (دوشنبه) برگزار شد، طی سخنانی اظهار داشت: ما برای موضوع مهمی گرد هم آمدیم و بناست که در قدرشناسی از یک ایثارگر و فداکار که جان خود را برای بشریت و همه ادیان الهی فدا کرد، صحبت کنیم؛ انسانی که بهجز خدا کسی را نمیدید و انسانی که منطقه ما و بلکه تمام بشریت در تمام سرزمینها مدیون خون او هستند.
وی با بیان اینکه منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، نهتنها خاستگاه انبیا و ادیان ابراهیمی بلکه خاستگاه تمدنهای دیرپایی مانند «بابلیها»، «آسوریها»، «فنیقیها» و «آریاییها» است که در این منطقه زیست کردهاند، گفت: بدین جهت امروزه با آمیزهای از مذاهب، فِرَق و قومیتهای مختلف در این منطقه مواجهیم و شهید سلیمانی، این فرزند راستین از تبار ابراهیم و برآمده از خاک این منطقه با همه وجود به این تنوع باور داشت و در راستای حفظ این میراث، در برابر ایدئولوژیهای افراطی جنگید.
مشاور فرماندهکل سپاه تصریح کرد: اگر صهیونیستها در سرزمین مقدس، در فلسطین تاریخی به آپارتاید نژادی و مذهبی روی آوردند؛ شهید سلیمانی بر مبارزه با آنها تأکید داشت؛ و به حمایت از همه مردم اعم از مسلمان، مسیحی و حتی یهودی واقعی ـ که قطعاً مخالف رژیم آپارتاید صهیونیستی است ـ تأکید میکرد.
وی افزود: شهید سلیمانی در مصر حضور مستقیم نداشت، اما او رشد گرایشات افراطی سلفی را خطری میدانست که یکی از پیامدهای آن حمله به مراکز دینی قبطیها (مانند کنیسه «مار جِرجِس» در استان اَسوان)، حمله به شیعیان (مانند شهادت «شیخ حسن الشحادة») و... بوده است.
مقدمفر با ذکر این نکته که اوج دفاع فرمانده شهید مقاومت از گروههای مذهبی مختلف را باید در عراق و سوریه دید، یادآور شد: عراق و سوریه جایی بود که گروههای تکفیری به اماکن اقلیتها حمله کردند و فرمانده مقاومت پیشقراول دفاع از اقلیتها بود، بهطور مثال در سال 2013 زمانی که تکفیریها «مَعلولا» را اشغال کردند، سردار شهید پیشگام آزادسازی این روستای تاریخی بود؛ روستایی که قدمت دیرهای آن به 2300 سال قبل میرسد و اهالی آن هنوز هم بهزبان «آرامی ـ سریانی» (همان زبانی که حضرت مسیح به آن سخن میگفت) سخن میگویند.
وی با یادآوری دوران تبدیل شرق سوریه به جولانگاه تروریستهای داعش ادامه داد: در آن دوران «فرمانده شهید» نسبت به آرایش دفاعی قدرتمند در «السعن» تأکید داشت تا اولاً تکفیریهای خونآشام به مناطقی که «اسماعیلیها» زندگی میکنند نزدیک نشوند و ثانیاً امنیت جاده خناصر اثریا (یگانه مسیر ارتباطی شمال و جنوب در آن زمان) آسیب نبیند.
مشاور فرماندهکل سپاه گفت: سردار شهید، کسی است که بر بقای شیعیان در منطقه «السِجنة» و «المِنَشیة» در سال 2017 تأکید داشت تا عملیات «الموت و لا المذلة» گروههای تروریستی در این منطقه شکست بخورد و تنها یک سال بعد، کل جنوب سوریه آزاد شود، این دقیقاً همان خطی است که شهید سلیمانی در شمال دنبال کرد تا شیعیان شهرهای «نبل» و «الزهراء» 4 سال در برابر محاصره شدید دوام بیاورند.
وی اضافه کرد: در این زمینه مقایسه میان دو شهرک شیعهنشین ادلب (یعنی «فوعه» و «کَفَریا») با 11 روستای دروزینشین نیز میتواند درسآموز باشد؛ دروزیهای ادلب با تکفیریهای جیش الفتح و در ادامه تحریر الشام یا همان جبهه النصره بیعت کرده «جزیه» دادند؛ اما باز هم از دستاندازی افراطیون در امان نماندند اما شیعیان فوعه و کفریا بهجای تسلیم، مقاومت را برگزیدند و با حمایت «حاج قاسم» 4 سال در برابر محاصره شدید دوام آوردند و نهایتاً در چارچوب یک توافق از منطقه خطر دور شدند تا در آسایش، امنیت و آرامش زندگی کنند.
مقدمفر با اشاره به دو ویژگی بارز فرمانده جبهه مقاومت، گفت: یکی از ویژگیهای برجسته حاج قاسم این بود که ایشان اهتمام ویژهای به آوارگان داشت و در زمان سیطره ترکیه در عفرین دستور داد کلیه امکانات لجستیک و رفاهی در فوعه و کفریا در اختیار آوارگان شرق دیرالزور قرار گیرد.
وی افزود: حاجقاسم همچنین به سازماندهی آوارگان تأکید زیادی داشت. آوارگان شرق و دیرالزور توسط حاج قاسم سازماندهی شدند تا گروههای مقاومت در این مناطق به وجود بیاید و چند سال بعد همین گروهها شهرهای خود را از دست تکفیریها آزاد کردند، دقیقاً تجربهای که در جنوب سوریه نیز تکرار شد و حاج قاسم به یاری اکثریت اهلسنت و سایر اقلیتهای مذهبی آمد.
مشاور فرماندهکل سپاه همچنین دومین ویژگی بارز حاج قاسم را اهتمام ایشان به شکلگیری گروههای مقاومت مردمی در جای جای سوریه دانست و اضافه کرد: شهید سلیمانی شخصی بود که در استان دروزینشین سویدا گروههای مردمی را سازماندهی کرد و زمانی که گروههای تکفیری به نزدیکی فرودگاه الثعله رسیدند و فاصله چندانی با شهر الثعله و شهر سویدا نداشتند، این سردار شهید بود که شخصاً پیگیر شکلگیری گروههای مردمی برای دفاع از این منطقه دروزینشین بود.
وی ادامه داد: همین گروهها چند سال بعد پایه اصلی آزادسازی نوار مرزی جنوب شرقی سوریه بودند تا در معرکه "لبیک یا سلمان" بهسمت پاکسازی مرز اردن و حرکت بهسمت مرز عراق پیش بروند، تجربهای که عیناً در شهر مهین در استان حمص تکرار شد تا این بار آسوریها باشند که از دست تروریستهای تکفیری آزاد میشوند و بعدها پاسبان منطقه خودشان و بلکه شرق استان حمص در برابر تهدید تروریستهای داعشی باشند.
مقدمفر در ادامه خاطرنشان کرد: بهصورت کوتاه باید گفت که در سوریه ما شاهد بودیم که سردار شهید اهتمام ویژهای به همه اقلیتها داشت؛ خواه این اقلیتها مسیحیان آرامی معلولا باشند یا مسیحیهای مهین یا دروزیهای سویدا یا شیعیان نبل و الزهرا و فوعه و کفریا و یا اسماعیلیها باشند، همه اینها کنار تودههای اهلسنت در سرتاسر سوریه کسانی بودند که در طرحهای فرمانده بزرگ محور مقاومت در قالب نیروهای دفاع وطنی و نیروهای همپیمان و مشابه آن به دفاع از سرزمینهای خود در برابر تروریستهای خونآشام و بلکه دقیقتر دفاع از میهن خود در برابر توطئههای امپریالیسم ایستادند.
وی با اشاره به اقدامات شهید سلیمانی برای بازگرداندن امنیت به کشور عراق، تصریح کرد: در عراق که مهد تمدن و سرزمین بینالنهرین و سرزمین بابل است، تأثیر فرمانده شهید در برابر تروریستهای تکفیری که هیچ اقلیتی را برنمیتابیدند کاملاً روشن و هویداست، بهطور مثال در استان نینوا آقای ریان الکلدانی با حمایت شخص حاج قاسم گروه کتائب بابلیون را تشکیل داد تا از مسیحیان دشت نینوا در برابر تعدیهای داعش حفاظت کند.
مشاور فرماندهکل سپاه یادآور شد: آقای الکلدانی در خاطرات خود تصریح دارد که وقتی روستاهای آنها محاصره شده بود هیچکس نبود به فریاد آنها برسد تا اینکه هلیکوپتر، امدادهای مقاومت را به آنها رساند یا در رابطه با شهر آمرلی زمانی که تروریستها این شهر را محاصره کرده بودند و در تعدیهای شبانه خود هر شهروندی را که مییافتند سر میبریدند و از بلندیها حتی از تیر چراغ برق آویزان میکردند، این فرمانده شهید بود که شخصاً به منطقه آمد و با آزادسازی کامل محیط پیرامونی آمرلی، امنیت و آرامش را به اهالی مظلوم این منطقه بازگرداند.
وی خاطرنشان کرد: حاج قاسم در برابر داعش که دستساز آمریکاییها و صهیونیستها و از روحیه آپارتایدی و نژادپرستی برخوردار بود و دشمن همه ادیان بهشمار میرفت، با یک نگاه انسانی و بشری ایستادگی کرد و در این مسیر فقط توجه به شیعیان و مسلمانان نداشت و توجه او به انسانیت و بشریت اعم از مسلمان و مسیحی و حتی یهودیت اصیل بود.
مقدمفر تأکید کرد: در واقع حاج قاسم را باید قهرمان بشریت و انسانیت نامید و او فقط قهرمان شیعه یا سنی نیست. حاج قاسم یک ایثارگر است که جان خود را فدای انسانیت و بشریت کرد. امروز نهفقط کشورهای اسلامی بلکه بشریت مدیون حاج قاسم سلیمانی است، اگر حاج قاسم نبود معلوم نبود که افراطیون داعشی چه بر سر مردم منطقه میآوردند.