لشکر بدر و حضور در جبهههای ایران در جریان جنگ تحمیلی عراق، موجب آشناییشان شد. ابوعلی الکوفی، همرزم شهید ابومهدی المهندس چه در دوران جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران و چه در جبهه مقاومت و نبرد با تکفیریها و داعشیها بود. رسم رفاقتشان تا پای شهادت ابومهدی ادامه داشت و هنوز هم به گفته الکوفی، این رفاقت ادامه دارد. او ماند تا ادامهدهنده راه رفیقش و سایر شهدای مقاومت باشد.
دیدار ما با دستیار معاون اول ستاد ابومهدی المهندس و مدیر مهندسی نظامی نیروهای حشدالشعبی در بغداد انجام گرفت. وی در این دیدار از روزهای همراهی با ابومهدی و حاجقاسم و مجاهدتهای حشدالشعبی و فتوحاتش در روزهای مقاومت و مأموریتهای نظامی و امنیتی حشدالشعبی سخن گفت. وقتی سخن از شهید سلیمانی میرود، میگوید حاجقاسم فرزند صالح عراق بود.
ما از مجاهدین لشکر بدر بودیم
الکوفی از چگونگی آشنایی و رابطهاش با فرمانده شهید ابومهدی المهندس، اینگونه روایت میکند: در سال۱۹۸۳ پس از شروع جنگ ناعادلانه علیه جمهوری اسلامی ایران، ما مجاهدین در شمال و جنوب عراق گردهم آمدیم تا از فضا و شرایط جنگی استفاده و با رژیم مستبد بعث مبارزه کنیم. من و ابومهدی المهندس در آن زمان باهم آشنا شدیم. ایشان مسئولیت گزینش عقیدتی مجاهدین را بر عهده داشت و پس از آن ارتقای سمت پیدا کرد و در ادامه فرمانده سپاه بدر شد.
او ابومهدی را اینگونه توصیف میکند: از نظر من شهید ابومهدی الگوی مجاهدانی است که در مکتب اسلام و به ویژه مکتب امام خمینی (ره) تربیت شدهاند. او جهاد را از همان دوران نوجوانی و دانشآموزی آغاز کرد و در دانشگاه پی گرفت و به نهضت اسلامی پیوست، سپس برای انجام کار مؤثر علاوه بر فعالیت در داخل به خارج از عراق مهاجرت کرد. او در دوران جنگ ناعادلانه رژیم بعث علیه جمهوری اسلامی ایران برای فرماندهی مجاهدین در مقابله با رژیم در ایران ساکن شد.
گعده مقاومت در منزل ابومهدی
الکوفی در خصوص فرماندهی، مهارت و نوآوریهای ابومهدی در جبهههای نبرد و لحظات سرنوشتساز عملیات علیه داعش چنین میگوید: پس از سقوط پرسروصدای شهر موصل و صدور فتوای مرجع مسلمانان حضرت آیتالله سیستانی (خداوند عمر شریفش را طولانی کند) ابومهدی از طریق رسانهها از همه مجاهدین برای دفاع از عراق دعوت به عمل آورد و مجاهدین نیز «قالوا بلی» گویان به ندای این دو بزرگوار لبیک گفتند و در کنار هم جمع شدند.
وی میافزاید: ما ابتدا در منزل شخصی حاج ابومهدی گردهم آمدیم تا برای تشکیل کمیته یا ستاد برای مدیریت عملیات از بغداد تا مرزهای بینالمللی با سوریه اقدام کنیم. حاج ابومهدی توانست داوطلبان را بعد از جذب در اردوگاهای آمادهسازی تجهیز کند و با حمایت گسترده و به کمک برادران خود در جمهوری اسلامی ایران آنها را آموزش دهد و فرماندهی آنها را در جبهههای جنگ بر عهده بگیرد. ما مقاومت و مبارزه با تروریسم را از شمال بغداد شروع کردیم و تا مرز عراق و سوریه ادامه دادیم و توانستیم شر داعش تروریست را از نینوا و بقیه شهرهای عراق دفع کنیم.
دیوار مقاومت را حاجقاسم بنا گذاشت
مدیر مهندسی نظامی نیروهای حشدالشعبی نحوه آشنایی با حاجقاسم را چنین روایت میکند: من در جریان جنگ ناعادلانه رژیم سابق عراق علیه ایران با فرماندهان ایرانی از جمله سردارحاجقاسم سلیمانی دیدار کردم. ایشان آن زمان فرمانده یکی از لشکرهای سپاه پاسداران (لشکر ۴۱ ثارالله) بود. ما چندین مرتبه در بازدیدهای خود از مناطق مرزی با ایشان ملاقات کردیم. بعد از پایان جنگ به عراق بازگشتیم تا اینکه در دوران حمله تروریستهای تکفیری به عراق و صدور فتوای جهاد و درگیری با داعشیها مجدداً ایشان را زیارت کردیم.
نقش و حضور ایشان در محور مقاومت بسیار برجسته بود. او به همراه برادر و همکارش ابومهدیالمهندس در تشکیل نیروهای حشدالشعبی و رسیدن به عزت و سربلندی آن همکاری بسزایی داشت. ایشان همراه با نیروهای عراقی دیوار بزرگ مقاومت را علیه تروریستهایی که میخواستند عراق را به زانو درآورند و آن را به قرون وسطی بازگردانند، تشکیل داد و از عراق و مقدسات آن دفاع کرد. او از ما خواست در هیئتی که هستیم، بمانیم و به اهداف تعیینشده جامه عمل بپوشانیم. الحمدلله نیروهای عراقی ثابت کردند سد بزرگی در برابر تروریسم هستند.
حاجقاسم دست ما را پر کرد
در ادامه این همکلامی، ابوعلی از نقش حاجقاسم و مدافعان حرم در محور مقاومت گفت: زمانی که داعش به ما حمله کرد، انبارهای عراق از همه تجهیزات، سلاح و مهمات خالی بود، اما به واسطه حضور پربرکت حاجقاسم، آنچه نیاز داشتیم از ایران به ما رسید، حضور ایشان نقش تعیین کنندهای در منطقه داشت و ایشان تأثیر بسزایی بر وضعیت جنگ و همچنین تشکیل نیروهای بسیج مردمی در عراق داشت. اعتقاد ما بر این بود که اگر به صورت عملیات نظامی با آن مقابله نکنیم، جنگ ادامه خواهد داشت و باید آنچه در توان داریم برای شکست تروریستها آماده کنیم. این جنگ ابتدا یک جنگ خیابانی بود، اما پس از تجهیز به انواع سلاحهای سبک، متوسط و سنگین همراه با آموزش و مهمات کافی، طی روزها، هفتهها و ماهها به یک جنگ یکپارچه، منظم و فراگیر تبدیل شد.
عراق همچون وطن حاجقاسم بود
حاجقاسم الگوی مجاهدی بود که عراق را همان گونه که به وطن خودش ایران عشق میورزید، دوست داشت، شاهد آن هم شهادت او در عراق در پاسخ به فتوای مرجع عالیقدر در دفاع از عراق، مردم و مقدسات آن کشور است. او واقعاً فرزند صالح عراق بود و در پاسخ به فتوای مقدس، فتوای جهاد آیتالله سیستانی عالی عمل کرد و از طریق آن توانست عراق را از شر تروریسم آزاد کند.
الکوفی در ادامه خاطر نشان میکند: در واقع، اکثر افرادی که به فتوای جهاد پاسخ مثبت دادند، مردم عادی عراق (غیرنظامیان) بودند که قبلاً در کارهای نظامی و امنیتی فعالیت نکرده بودند و تجربهای نداشتند، بنابراین کار برای ما بسیار سخت بود. برادران ما در جمهوری اسلامی ایران به ویژه حاجقاسم سلیمانی و تیمی که با او به عراق آمده بودند به عنوان مشاور و کمککننده و مربی وارد عرصه شدند. علاوه بر آن برادران لبنانی آمدند و در آموزش و احیای مجاهدین و تأییدصلاحیتشان تا مرحله فرماندهی در جبهههای جنگ کمک زیادی به ما کردند.
این یک جنگ چندجانبه و بزرگ در عراق بود و چند کشور در آن شرکت داشتند که این مسئله ما را ملزم به درخواست کمک کرد. دولت عراق رسماً از جمهوری اسلامی ایران درخواست حمایت و کمک کرد و حاجقاسم نماینده جمهوری اسلامی ایران در این جنگ و در نوع خود بهترین بود. ایشان و مدافعان حرم در عراق در کنار برادران دینی خود از عراق ایستادند و با فداکاری خود و ایثار جانشان خط مقاومت را پویا و زنده نگه داشتند. بسیاری از این عزیزان در محور مقاومت به شهادت رسیدند و آخرین شهیدشان فرمانده مقاومت حاجقاسم سلیمانی بود که در کنار برادر و رفیق دیرینه خود شهید ابومهدی المهندس به شهادت رسید که ما هیچ گاه این جنایت امریکاییها را از یاد نخواهیم برد.
حشدالشعبی در خط مقدم نبرد بود
وی به فتوحات حشدالشعبی در عملیاتها اشاره میکند و میگوید: تمام نبردهایی که در جبهههای جنگ با داعش رخ داد، از سوی نیروهای حشدالشعبی رهبری میشد. قطعاً با برادرانمان در نیروهای مسلح عراق از جمله ارتش، پلیس و پلیس مبارزه با تروریسم و تمام ادارات اطلاعاتی که در کارهای نظامی و امنیتی پشتیبانی میکند، همکاری داشتند. حشدالشعبی به دلیل روحیه معنوی بالای خود و فتوای پربرکتی که بر اساس آن استوار بود، همواره در خط مقدم نبرد بود. قطعاً روحیه جهادی که در حشدالشعبی وجود داشت به آن شایستگی بخشید و باعث شد در تمامی فتوحات و در همه نبردها از شمال بغداد تا مرز بینالمللی ما با سوریه در سمت شمال غربی و همچنین در کردستان و در جبههای که از بغداد تا کرکوک در شمال شرقی امتداد داشت در خط مقدم حضور داشته باشد.
هزار روز مقاومت ما نتیجه داد
دلایل مخالفت امریکا با ادامه فعالیت حشدالشعبی و نیروهای مردمی در عراق یکی دیگر از محورهای گفتوگویمان با الکوفی بود. او میگوید: به گفته کارشناسان و آنچه ما دیدهایم، دولت امریکا میخواست جنگ را مدیریت کند و این در حالی است که پرونده تروریسم در عراق بسته نشده است. هدف امریکا طولانیشدن جنگ و امکان دسترسی داعش به همه شهرها به ویژه بغداد و دیگر شهرهای مقدس بود تا عراقیها تسلیم وضعیت موجود شوند که قطعاً مجاهدین، رهبری فرزانه و مراجع عظام ما با آن مخالفت میکردند. قطعاً امریکاییها به دنبال پایان دادن به جنگ نبودند، اما ما با توکل به خدا و توان خود و کمک برادرانمان جنگی طولانی را آغاز کردیم که تقریباً هزار روز به طول انجامید و نتیجه این شد که آنها به هدفشان نرسیدند.
ثابتقدم خواهیم ماند
وی خبر شهادت حاجقاسم، ابومهدی المهندس و یارانشان را شوکهکننده توصیف و تأکید میکند: فرماندهان همیشه خواستهشان این است که به قافله شهدا برسند و این عاقبتی است شیرین برای آنها که سالها در زمینه اعتلای اسلام مجاهدت میکنند. یقیناً خبر شهادت حاجقاسم و حاج ابومهدی المهندس شوکهکننده بود و ما آمادگی شنیدن آن را نداشتیم، اما پس از وقوع این جنایت، ما به خودمان آمدیم و راه آنها را ادامه دادیم و سعی کردیم جا پای آنها بگذاریم و اگر خدا بخواهد هنوز هم در مسیر آنها هستیم و ثابتقدم باقی خواهیم ماند و شهادت آنها ما را ترغیب کرد تا در راهی که آنها برای آزادی، استقلال و مبارزه با ستمگران آغاز کردند، قدم برداریم و انشاءالله پایبند باشیم.
حشدالشعبی تشکیلاتی پایدار و بیپایان است
مدیر مهندسی نظامی نیروهای حشدالشعبی، تحولات جدید در رهبری این نیرو بعد از شهادت ابومهدی را اینگونه تشریح میکند: تأسیس حشدالشعبی حاصل تجربهای بود که ابومهدی در سپاه بدر و جبهههای مقاومت به دست آورده بود، از این رو دیدگاه و نظریه او برای تأسیس این نیرو جامع بود. در واقع، ابومهدی المهندس تشکیلاتی را بنیان نهاد که پایدار و بیپایان خواهد بود، بر همین اساس پس از شهادتشان، این نهضت ادامه یافت و حتی هر روز بر قدرت آن افزوده میشود.
حقیقت این است که زمانی که ما در بحبوحه جنگ با تروریسم بودیم، ابومهدی بارها به ما یادآور میشد بعد از پایان جنگ، مسئولیت بزرگی بر عهده ماست که ممکن است از مسئولیت جنگ بزرگتر باشد و آن جهاد اکبر، عمران و بازسازی و در واقع ارائه خدمات به مردم است. خودش هم بعد از پایان دوره مقابله نظامی با داعش در سال۲۰۱۸، بخشی از امکانات حشدالشعبی را در خدمت ادارات دولتی عراق قرار داد تا بهتر بتوانند به مردم خدمت کنند. میدانیم که دولت عراق با همه توان خودش مشغول مبارزه با تروریسم بود، بنابراین از ارائه بسیاری از خدمات عمومی به مردم باز ماند. نیروهای حشدالشعبی به استانها و همچنین دولت مرکزی و هنگام بلایا و سوانح بزرگ مانند سیل و خشکسالی، همهگیری ویروس کرونا و دیگر حوادث بزرگی که عراق را تحت تأثیر قرار داده بود و رنج میداد، کمک کرد.
کمکرسانی به سیلزدگان خوزستانی
حشدالشعبی در حادثه سیل خوزستان در کنار برادرانمان در جمهوری اسلامی ایران به ویژه شهر اهواز و مناطق اطراف آن حضور داشت. حضور ما در کنار حاجقاسم در استان خوزستان برای ما افتخار بود. ما از روحیه مردمی این انسان بزرگ درسهای زیادی یاد گرفتیم. او فرمانده ارشد نظامی بود که به وقت سیل در کنار مردمش حضور پیدا کرد و به آنها یاری رساند. بعد از بازگشت به عراق به همان ترتیب که در ایران شروع به خدمات کرده بودیم، در عراق شروع به ارائه خدمات و نجات مردم، محصولات و اموالشان کردیم. همچنین زیرساختهای نفت و برق عراق و خانههای آسیبدیده سیلزدگان را بازسازی کردیم و همراه برادران ایرانی، برای کمک به حادثهدیدگان در سوریه حضور یافتیم. ما هر آنچه از نظر فنی، مهندسی، پزشکی، امدادی و فوریتی در توان داشتیم، ارائه کردیم و حضور برجستهای در سوریه داشتیم. حضور ما تأثیر زیادی در کمک به برادران سوری در حادثه زلزله ماه دوم سال۲۰۲۳ داشت؛ حضوری مؤثر و دوستانه. با این اقدام وحدت، یکپارچگی و برادری کشورها را برای همگان به نمایش گذاشتیم.
مشارکت حشدالشعبی در تأمین امنیت زائران اربعین
وی با اشاره به نقش نیروهای حشدالشعبی در تأمین امنیت مراسم اربعین اظهار میدارد: حشدالشعبی به همراه برادران خود در وزارتخانههای مختلف و همچنین نیروهای امنیتی و ارتش دلاور ما در همه مناسبتهای میلیونی و در همه اتفاقات مهم اجتماعی و سیاسی که در عراق رخ میدهد، مشارکت میکند. قطعاً مراسم اربعین، بزرگترین رویداد میلیونی است که با توجه به تجربه، توانمندی و عملکرد بسیج مردمی، سالانه به همت نیروهای حشدالشعبی برگزار میشود و ما در تأمین امنیت اینگونه مراسم مشارکت داریم.
ابومهدی به رسانه بسیار اهمیت میداد
صحبتهای مان با ابوعلی الکوفی به نقش رسانهها در ترویج فرهنگ مقاومت بین مردم و تأثیر آن میرسد. او به نگاه ابومهدی در این خصوص اشاره میکند و میگوید: از نظر حاج ابومهدی المهندس رسانهها رکن مهم و حلقه اساسی در اقدامات جهادی هستند. ایشان خانه شخصیاش را به اداره رسانه اهدا کرد تا آنها بتوانند واقعیت جنگ علیه تروریسم را منعکس و فرهنگ مقاومت و جهاد را در بین مردم عراق گسترش دهند.
ایشان همچنین مبالغ زیادی را به بخش رسانهای اختصاص میداد و از رسانههای داخل و خارج از عراق دعوت میکرد به خط مقدم بیایند و حوادث را آنطور که هست، بینند و گزارش دهند. او فردی بود که در محل فعالیت رسانهها حاضر میشد و پاسخگوی آنها بود. المهندس حامی و پیشران رسانهها بود و همهجانبه از آنها حمایت میکرد و پوشش میداد. او همچنین یک شبکه رسانهای نظامی را فعال کرد تا فعالیت نیروهای مقاومت به خوبی پوشش داده شود. بر این باور بود که جبهه مقاومت به نهادهای رسانهای فراگیرتر نیاز دارد و برای این کار باید متخصص رسانه تربیت کنیم.
وی میافزاید: من هم از رسانههای محور مقاومت تقدیر و از فرصت گفتگو با روزنامه جوان استفاده میکنم و از رسانههای آگاه و فداکار و رسانههای محور مقاومت که در همه زمینهها با حشدالشعبی همراهی و همکاری کردند، قدردانی میکنم. باید بگویم که اگر رسانهها نبودند ما به آنچه امروز رسیدهایم، نمیرسیدیم، زیرا رسانهها در بیان حقایق و روشنشدن روند اتفاقات سیاسی و آگاهکردن مردم کمک زیادی به ما کردند.