« بهرام قاسمی » سخنگوی سابق دستگاه دیپلماسی در مورد موضع فدراسیون روسیه در اجلاس مراکش اظهار کرد: در روزهای اخیر اظهارات گوناگونی صورت گرفته است و آنانی که در این مورد سخن گفتهاند موضع و رفتار روسیه را مورد انتقاد قرار داده اند، برخی از سر اجبار ناشی از تألم خاطر افکار عمومی و برخی نیز بهراستی و از سر شناخت، آگاهی، خردمندی و حس ایرانیت و از نگاه منافع ملی و نگرانی از هرگونه مداخله نابهجا و وجه المصالحه قرار دادن ایران در میان دیگر بازیگران جهانی و منطقهای.
سخنگوی سابق دستگاه دیپلماسی افزود: البته معتقدم از موضع روسیه در مورد جزایر ایرانی چندان نباید دچار هیجان، تعجب و آشفتگی شد. (این نخستین کردار ناپسند آنان نیست) و آن که روسیه را در این مسیر خلاف ضدایرانی قرار میدهد و آنان را به این سیاست ترغیب و هدایت میکند ناشی از عوامل کاملا شناخته شده و به تجربه بر آمده است. تجاربی گرانبها و دیرپا و شوربختانه فراموش شده و تا حدی از یادها بگریخته.
سفیر سابق ایران در پاریس گفت: تاریخ آموزگار و رهنمون ماست، اگر تاریخ را از یاد نمیبردیم، زمان، نگاه روسیه به ایران را بارها برای ما در آشکار و نهان به تصویر کشیده است. از زمانهای از دست رفته تا جنگ تحمیلی و رای مثبت به قطعنامهها در شورای امنیت در بحث هسته ای.
وی ادامه داد: روسیه منافع مشخص و تعریف شدهای دارد و در آن مسیر به آرامی گام بر میدارد. اگر روسیه امروز باز رفتاری اینگونه نابخردانه در فواصل کوتاه را مکرر میکند تنها مقصر این رفتار نسنجیده و مغایر با روابطی حاکی از حسن همجواری و احترام متقابل و به تعبیر ساده اندیشانه ما روابط استراتژیک دو کشور نیست.
قاسمی بیان کرد: بخشی از این معضل و این کنش ناشی از نبود کارآمدی و یکپارچگی در سیاست خارجی و شیفتگی و ساده اندیشی و عدم شناخت ما از معادلات پیچیده بین المللی و منطقهای است.
سخنگوی سابق دستگاه دیپلماسی گفت: هیچ عقل سلیمی نمیتواند مخالف روابط دوستانه و توام با احترام متقابل میان دو کشور همسایه ایران و روسیه باشد، اما هرگز نباید در جایگاهی قرار گرفت که هیچ کشوری از چنین گستاخی و رفتارهای مداخله جویانه و آن هم در موضوع حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران پیروی نماید.
سفیر سابق ایران در پاریس افزود: روسها شرایط انزوای ایران و گسست رابطه متعادل و متعارف ایران با برخی کشورهای منطقه را میدانند، آنها باز هم خوب میدانند که روابط ایران با مجموعه اروپا به نازلترین سطح خود در طی سدههای اخیر رسیده است.
قاسمی گفت: همسایگان نیز چندان حال و روز خوبی ندارند، آذربایجان همسایه نیز با گستاخی بسیار ناگفته و آرام به عبارتی سفارت خود را از تهران به تبریز اگر چه بنام کنسولگری انتقال داده است و ایران کمتر از ایام پسین از مواضع قبلی خود سخن میگوید که در محافل دیپلماتیک از آن به عنوان قدرت ایران سخن نمیگویند.
سخنگوی سابق وزارت خارجه بیان کرد: روسیه به ثروت، سرمایه و امکانات فوق العاده امارات و عربستان و قطر چشم دارد و باید آنها را با اینگونه مواضع خشنود و مورد بهره مندی وافر و حداکثری وادارد.
وی گفت: چین نیز چنین کرد و خواهد کرد. امارات نیز در وضعیت کنونی ایران در صحنه جهانی و منطقهای فرصت مغتنمی یافته است تا در جهت خطای رفتاری خود تقلا و تلاش بیشتری بنماید؛ در بحث جزایر آشکارا و در دیگر موارد با دیگر شرکای عرب خود در پنهان دیپلماسی ایران هراسی را همچنان پی میجویند.
قاسمی افزود: واقعیت و شواهد بازگو کننده آنند که ما روابط متعادل، منطقی و قابل اتکایی هنوز با عربستان علیرغم تبلیغات گستردهای که شد نداریم، آگاهان و همگان بر آن واقفند.
سفیر سابق ایران در پاریس بیان کرد: از سوی دیگر موضوع جزایر در دوران جدید و به خصوص یکی دو ساله اخیر به نظر میرسد با انفعال و نداشتن یک استراتژی معین در صحنه جهانی و با تلاش بدخواهان و نابلدان خانگی متاسفانه به سمت یک اشتراک نظر جمعی میان امارات و شرکای عرب آن از یک سو و روسیه و چین و اروپا و آمریکا برای فشار هر چه بیشتر به ایران میل میکند، البته هر کدام از آنان از ظن خویش و منافع و مصالح خود.
وی ادامه داد: همانقدر که در ایران از شناخت دقیق غرب و اروپا غفلت داشته ایم به نظر میرسد در مورد روسیه نیز سخت از این بیماری «ناشناختن» و یا کم شناختن رنج میبریم. زودباوری و دل در گرو آنان بستن از سر ناچاری و آگاهی آنان بر چگونگی رفتار و ساختار و معضلات بین المللی و شرایط اقتصادی ایران امروز خود مشوق روسها برای این گونه اقدامات و کردارهای ناپسند است.
قاسمی گفت: روسها برای اینگونه کردارهای خود بسیار بعید است عذرخواهی کنند. این آرزو در دنیای سیاست و آن هم توسط روس امری غریب مینماید.
سخنگوی سابق وزارت خارجه گفت: بی تردید تدبیر و سیاستی دیگر لازم است، ایران را و منافع ملی و بحث تمامیت ارضی آن را از یاد نبریم. کافی است روند بحث جزایر ایرانی را در صحنه سیاست خارجی دیگر کشورها و در عرصه جهانی در این ده یا بیست سالی که رفته است با آن چه در دوران اخیر اتفاق افتاده است مقایسه نماییم.