امام خمینی می فرمود : «سلام بر این پارههای تن ملت که مونسی جز نسیم صحرا و همدمی جز مادرشان حضرت زهرا سلامالله علیها ندارند». منظور امام شهدای مفقود الأثر بود. این جمله بلاغت عجیبی دارد. ابتدا میگوید مونس شهیدان نسیم بیابان است که این بیانگر غربت آنان است؛ سپس نام بلندبالای صدیقه کبری نیز اضافه میشود تا بیانگر شوکت و اجر آنان باشد. رابطه مفهوم شهادت و شهدا با حضرت زهرا نیز رابطهای رازآلود و نافهمیدنی است. تشییع شهدای گمنام در سالروز شهادت حضرت را نیز میتوان ذیل همین رابطه تفسیر کرد، نه تصمیم ساده چند مسئول در فلان شورا و فلان سازمان. گویی این تشییع بهترین نوع عزاداری برای حضرت زهراست و گویی روز شهادت امابیها تنها روزی است که شایسته است شهدای گمنام در آن تشییع شوند. شاید یک دلیلش این است که در منطق فاطمه شهید راه را نشان میدهد. حضرت در دوران تبیینگری بعد از رحلت یا شهادت پیامبر خدا بر سر قبر جناب حمزه که سیدالشهدا خوانده میشد مینشست و گریه میکرد. برای چه؟ برای راهی که حمزه در آن خون داد و خونی که داشت هدر میشد و دختر پیامبر نگذاشت هدر شود. دختر پیامبر با قیام خود همخون شهدای قبل خود و همخون شهدای بعد خود را بیمه کرد. خون شهدای ما هممعنای خود را از قیام امابیها میگیرد. تسبیح حضرت زهرا از تربت حمزه بود و حالآنکه مکه و مدینه خاک مقدس کم نداشت اما مقدسترین خاک همواره تربت است. راهی که شهدا درراه آن خون دادند راه حق است و خون شهیدان تا ابد آن را علامتگذاری کرد. سرخی خون در گردوغبار فتنهها نیز خودش را نشان میدهد. از همین رو منافقان و جاهلان در عصر و زمانه ما هم دشمنی خاصی با تشییع شهدا در کوچه و خیابانهای شهر دارند. زمانی که قرار بود پیکر شهید حججی به ایران برگردد، یک استاد دانشگاه که یا جاهل است یا خائن، نقل به مضمون میگفت نظام از این تشییعها به دنبال احیای مشروعیت خود است. سؤال اینجاست که چرا؟ مگر تشییع شهدا مردم را یاد چه میاندازد که به قول آن استاد دانشگاه، مشروعیت نظام با این یاد، احیا میشود؟
فارغ از اینکه نظام دنبال چیست، آیه رابطه مردم با شهدا و تأثیری که آنان در جامعه میگذارند شایسته بررسی و پرسشگری نیست؟ اخیرا سیاسینویس دیگری یک پرسش قدیمی را مطرح کرده: چرا بعد از اینهمه سال هنوز شهید تفحص میشود؟ او این تشییعها را مانورهایی خوانده بود که باعث اذیت و عذاب خانوادههای شهدا میشود. ما از طرف ایران از مطرحکننده این پرسش عذر میخواهیم. برای حفظ این خاک دینی آنقدر شهید روی زمین افتاد که حالا حالاها تفحصشان طول میکشد. این شبهههاست که خانواده شهدا را آزار میدهد؛ نه بدرقه باشکوه فرزندانشان توسط آحاد ملت. این شبههافکنیها ثابت میکنند این شهدا چقدر حرف دارند برای ملت. این تابوتهای سبک که درونشان جز چند استخوان چیزی نیست چه حقیقتهای سنگینی را یادآوری میکنند؛ تا جایی که جریان نفاق از خدا میخواهد حتی احدی زیر تابوت این شهیدان را نگیرد. توصیه میکنیم به شبههافکنان، اگر به این تابوتها شک دارند، یک عصر پنج شنبه به قطعه شهدای بهشت زهرا بروند، پای قبرهایی که اسمورسمشان مشخص است؛ آنجا بروند و خانوادههای شهدا را تسلی دهند.
جواد شاملو