دقیقا 2 ماه از نبرد طوفان الاقصی گذشت؛ نبردی که با ضربه مهلک و گیجکننده گروههـــای مقـــاومت فلسطینی در 7 اکتبر آغاز شد و هنوز بعد از 60 روز نبرد سنگین و بمباران شدید و گسترده صهیونیستها در نوار غزه، هیچ دستاورد ملموسی برای نتانیاهو نداشته است.
ارتش اسرائیل اعلام کرده این جنگ را تا نابودی حماس و از بین بردن تمام زیرساختهای این جنبش در غزه ادامه خواهد داد اما آنچه در میدان اتفاق افتاده، نشانهای از تحقق این هدف را نمایش نمیدهد. این جنگ تاکنون طولانیترین نبرد بین گروههای مقاومت فلسطینی با رژیم صهیونیستی - بعد از جنگ ۵۰ روزه در سال 2014- است و برای همین به نظر میرسد روزهای آینده را باید مقطع پایانی این جنگ بدانیم، چرا که در دکترینهای امنیتی اسرائیل هم پرهیز از جنگهای طولانی همیشه مورد تاکید بوده و خود صهیونیستها بهتر از هر کس دیگری میدانند ادامه این نبرد به این شکل هیچ دستاورد ملموسی برای آنها نخواهد داشت.
البته دولت نتانیاهو از آنجا که از یک طرف در داخل سرزمینهای اشغالی زیر شدیدترین و بیسابقهترین فشارها قرار دارد و از طرف دیگر بزرگترین مقصر این شکست و ضربه سختی است که از حماس دریافته کرده، تمام تلاش خود را برای رسیدن به یک دستاورد حداقلی و سپس پایان جنگ خواهد کرد اما آنچه تاکنون به دست آورده، تنها چهرهای منفور و خونریز در افکار عمومی جهان و حتی در میان کشورهای غیراسلامی و دادن تلفات فراوان در میدان نبرد و شکسته شدن هیمنه ارتش این رژیم است. در مقطع آتشبس نیز آنچه رخ داد، شکست دیگری در حوزه عملیات روانی برای صهیونیستها بود؛ از یک طرف آنها مجبور شدند با حماس - که شعار نابودیاش را میدادند! - برای آزادی اسرای خود مذاکره کنند و از طرف دیگر، تصاویر و سخنانی که از سوی اسرای ۲ طرف بعد از آزادی منتشر شد، به کارزاری رسانهای علیه این رژیم بدل شد.
با این تفاسیر میتوان گفت نتانیاهوی تروریست بر سر یک دوراهی سخت قرار دارد؛ ادامه جنگ و دادن تلفات بیشتر و ریختن خون هزاران زن و کودک بیگناه دیگر یا پایان دادن به جنگ و روبهرو شدن با منتقدان داخلی که هر آن منتظرند او را از صندلی قدرت به زیر بکشند. راه دوم محتملتر به نظر میرسد. یعنی به احتمال زیاد باید منتظر پایان جنگ و به تبع آن پایان عمر سیاسی نتانیاهو و از هم پاشیدن حزب لیکود باشیم؛ اتفاقی که سر و صدای آن، این روزها خیلی بلندتر از قبل هم به گوش میرسد.
مهدی بختیاری