دارودسته رجوی اوضاع خوبی در پادگان اشرف ۳، واقع در تیرانا پایتخت آلبانی ندارند. از سویی امید و امنیت کذایی و آبروی کذاییترشان پس از حمله پلیس آلبانی و اعمال محدودیتها بر باد رفته است. از سویی دیگر چندی پیش اخباری درباره سرگذشت مسعود رجوی منتشر شد که طبق آن، مسعود رجوی سه سال قبل در سال ۱۳۹۹ بر اثر بیماری و سکته قلبی مرده است.
بنا بر آن گزارش، مسعود رجوی پس از حمله امریکا به عراق در یکی از عملیاتهای نیروهای امریکایی از ناحیه پا و صورت دچار جراحت شدید میشود و به همین خاطر از حضور در انظار عمومی اجتناب میکرده است. او پس از مدتی بهدلیل وضعیت نامناسبی که برای اختفا در کشور اردن (پس از فرار از عراق) داشت، به بیماری قند و فشار خون مبتلا شده بود و ترس ناشی از افشای محل اختفای او، مانع از درمان بیماریاش در مراکز درمانی شده بود.
با تشدید بیماری دیابت، مسعود رجوی بینایی خود را نیز از دست میدهد و یکی از پاهای او هم قطع میشود.
این اخبار در خصوص مسعود رجوی بر بیاعتمادی اعضای گروهک منافقین نسبت به لیدرها و رؤسا و بر ناامیدی آنها از سرنوشت تاریکی که در انتظار تروریستهای این گروه است، و بر اعتقاد آنها به راهی که در پیش دارند، افزود. از سویی شرایط زندگی در کمپ مذکور هم سخت است و نیز سران اصلی این گروه همچون مریم رجوی در اردوگاه تیرانا حضور ندارند و این شکاف و تبعیض بر بههم ریختگی روحی و اعتقادی این جماعت تأثیر مخرب دارد.
حالا خبرگزاری تسنیم میگوید که تسنیم به جزئیات جدیدی از این تضادها، اختلافات و خصوصاً آخرین وضعیت پزشکی سالمندان محصور در اردوگاه اشرف دست یافته است.
بنا بر این گزارش، این اعتراضات، تضادها و تناقضهای مستمر اعضا در ماههای اخیر تبدیل به یک امر مستمر شده است و نهتنها در محفلهای کوچک اعضا که حتی صدای اعتراضها در جلسات و نشستها هم بلند شده است.
فرماندهان این گروهک نیز تلاش دارند با برگزاری نشستهای متعدد و مغزشویی و وعده سرنگونی جمهوری اسلامی ایران، این تضادها و انتقادها را سرکوب کنند، اما کنترل بحرانهای اشرف ۳ روز به روز غیرممکنتر میشودو برخوردها و بازداشتها و فشارهای ستاد اطلاعات گروهک هم نتوانسته است این شرایط را کنترل کند.
طبق اسناد و پروندههای پزشکی موجود از اعضای منافقین، میانگین سن اعضا در اشرف ۳ بین ۶۰ تا ۷۰ سال است و حدود ۶۵ درصد در این بازه سنی قرار دارند. طبق این اسناد پزشکی، عمده مشکلات جسمی اعضای گروهک تروریستی منافقین بهشرح زیر است:
پیرچشمی: حدود ۷۰ درصد اعضا دچار مشکل بینایی و پیرچشمی شدهاند.
سکته قلبی: تعداد زیادی از اعضای مبتلا به دیابت و فشار خون در معرض سکته قرار دارند و ماهانه حدود چهار سکته خفیف یا جدی گزارش میشود.
دیابت: دیابت رایج در گروهک منافقین بیشتر زمینه و علت عصبی دارد که حدود ۳۰۰ نفر از آنها را دچار نوع شدید دیابت کرده است.
فشارخون: حدود ۵۰۰ نفر از اعضای گروهک به فشار خون مبتلا هستند که به عنوان شایعترین بیماری میان آنها شناخته میشود و عدم استفاده از داروها پس از حمله پلیس آلبانی به مقر اشرف ۳ برای فرار از فعالیت، یک روند جاری شده است.
بیماری قلبی: بهصورت ماهانه چند عمل جراحی قلب در سطوح مختلف در حال انجام است که ناشی از فشارهای روانی و همچنین کهولت سن اعضای گروهک است.
سرطان: فارغ از مرگ ۲۰ نفر بهدلیل گزارش سرطان، حدود ۱۲ نفر بهصورت رسمی با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند که طبق اطلاعات منابع موجود در این گروهک، تعداد بیشتری مبتلا به سرطان هستند که برای منتقل نشدن دلسردی و ترس از مرگ، اجازه اعلام رسمی بیماری نه به خود فرد و نه اعضا داده نشده است و تنها کادرهای بالا در جریان هستند.
آسم و تنگی نفس: حدود ۱۵ درصد اعضای گروهک درگیر بیماری آسم و تنگی نفس هستند که بخش اعظم آن ناشی از شرایط سخت و زندگی غیربهداشتی جمعی در عراق بوده است. علاوه بر موارد فوق، در سالهای اخیر، بیماریها و مشکلات جنسی (ناشی از شکل زندگی خاص در اردوگاههای اشرف در طول سالهای گذشته) نیز تا حد زیادی بر مشکلات اعضای گروهک افزوده است بهطوری که پزشکهای شاغل در اشرف ۳ از آن بهعنوان بیماری جنون جنسی نام میبرند.
کادر منافقین برای حل بحران فشارهای وارده ناشی از شکل زندگی گذشته، سختگیریها برای حضور اعضا در شهر ساحلی دورس و در مکانهای خاصی نظیر دیسکوها را کمتر کردهاند که همین مسئله نیز انواع بیماریهای مقاربتی (خصوصاً میان مردان) و درگیری آنهابا شهروندان آلبانی را به مشکلات قبلی افزوده است.
آنطور که مشخص است اوضاع در مقر اشرف ۳ روز به روز برای همه اعضا وخیمتر میشود و مسئولان سازمان توانایی کنترل و مدیریت این بحرانها را ندارند. اختلافات بین اعضا و کادر، گریبان مقامات ارشد را گرفته است و در جلسات محرمانه از وضعیت فعلی با عنوان فروپاشی تشکیلاتی یاد کردهاند.