پایان « منوتو » نه اولین و نه آخرین قطعه از دومینوی سقوط اپوزیسیون ضدانقلاب است و درگیری رژیم صهیونیستی با جنگ و ناکارآمدی این اپوزیسیون در تضعیف جمهوری اسلامی، این جریان را به قهقرا کشانده است. پس از برافروخته شدن آتشی که با مستمسک قرار دادن درگذشت مرحومه مهسا امینی در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ شکل گرفت، رسانههای ضدانقلاب در اوج فعالیت خود بودند و به نظر میرسید تغذیه خوبی شدهاند.
کمپینسازی، شبکهسازی در کل کشور و تولید هزاران محتوای روزانه و پخش ۲۴ ساعته رسانههایی، چون بیبیسی، اینترنشنال و «منوتو» تنها بخشی از تلاش چندین ماهه آنان برای ناآرامسازی فضای داخلی ایران و هزینهسازی بینالمللی برای آن بود که منجر به برخی اغتشاشات خیابانی نیز شد؛ اما از زمانی که بیتأثیر بودن این کنشها در تضعیف نظام جمهوری اسلامی مشخص شد، حمایتها هم کاهش یافت.
کوچ اجباری اینترنشنال از لندن به نیویورک
شبکه اینترنشنال بهمنماه ۱۴۰۱ با انتشار خبری در تارنمای خود ادعا کرد: «برای حفظ امنیت روزنامهنگاران و همکاران خود، پخش برنامههای این شبکه را از لندن متوقف و همه بولتنهای خبری ۲۴ساعته خود را به واشنگتن منتقل کرد.»
«ایراناینترنشنال» مدعی شد: «این تصمیم در پی دریافت هشدارهایی صورت گرفت که پلیس متروپولیتن لندن، درباره وجود تهدیدهای جدی و فوری نسبت به امنیت روزنامهنگاران ایرانی شاغل در این رسانه، به مدیران ایراناینترنشنال منتقل کرده است.» این ادعای اینترنشنال درصورت درست بودن هم حامل این پیام است که کسانی که چند ماه برای ناآرامی ایران تلاش کردند، اکنون خود در قلب لندن احساس امنیت ندارند. این شبکه، آخرین مورد از تهدیدها علیه «ایران اینترنشنال» را به یک تبعه اتریشی به نام «محمدحسین دوتایف» نسبت داده که «روز شنبه ۲۲ بهمن از سوی پلیس ضدتروریسم بریتانیا بازداشت شده است» سپس بدون ارائه هیچ مدرکی مدعی شد که «مقامهای جمهوری اسلامی تاکنون بارها ایران اینترنشنال و کارکنان آن را تهدید کردهاند» و این مسأله در ماههای اخیر افزایش پیدا کرده است.
اما این تحرکات زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم موساد، سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی ادعای ساختگی تهدید خبرنگاران ایرانی را سرهم کرده و در اختیار انگلیس قرار داده است. تارنمای «تایمز اواسرائیل» در گزارشی ادعایی نوشت: «اسرائیل اطلاعاتی را در اختیار مقامهای انگلیسی قرار داد و آنها را قادر ساخت تا نقشه ایران برای حمله به روزنامهنگاران مستقر در انگلیس را خنثی کنند.»
بعد از آن رئیس سرویس جاسوسی داخلی انگلیس ادعا کرد که نهادهای امنیتی این کشور تهدیدهای متعددی را از سوی ایران در زمینه قتل و ربایش شهروندان بریتانیایی خنثی کردهاند. کن مککالوم آبانماه گذشته بر پایه اطلاعات ساختگی رژیم صهیونیستی مدعی شد که نهادهای امنیتی بریتانیا در سال ۲۰۲۲ دستکم ۱۰ مورد «تهدید بالقوه از سوی ایران برای ربودن یا حتی قتل شهروندان بریتانیایی و یا افراد ساکن بریتانیا که دشمنان حکومت ایران تلقی میشوند» را کشف و خنثی کردهاند. آنچه مشخص است این شبکه که توسط مسوولان جمهوری اسلامی ایران با ماهیتی تروریستی شناخته میشود، با تشخیص مقامات اطلاعات رژیم اسرائیل و انگلستان از فضای لندن دور شد و این کوچ اجباری با اتفاقاتی که بعدها افتاد، معنادارتر هم میشود.
شکست ائتلافی با نام «مهسا»
اسفندماه ۱۴۰۱ بود که رسانههای ضدانقلاب خبری منتشر کردند مبنی بر اینکه منشورِ همبستگی و سازماندهی برای آزادی (مهسا) توسط ۶ تن از چهرههای مخالف جمهوری اسلامی منتشر شد و آنها میگویند هدفشان سرنگونی جمهوری اسلامی در فرایندی خشونتپرهیز و رسیدن به حکومتی سکولار دموکراتیک است. جالب است همینها که چندماه جوانان کشور را به خشونت علیه نظام و اغتشاشات خیابانی تشویق میکردند، ناامید از این مسیر اکنون پلاکارد نه به خشونت بلند کرده بودند.
آنها باری دیگر میخواستند مرحومه امینی را مستمسک بودجهبگیریهای خود از آمریکا کنند. طبق اعلام اولیه، در فهرست امضاکنندگان منشور یاد شده، نام گلشیفته فراهانی و علی کریمی نیز بود که در روز همایش غایب بودند.
حامد اسماعیلیون ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ماه با انتشار بیانیهای در توئیتر، از «فشار بیرونی» بر اعضای «گروه جورج تاون» گفت و کنارهگیری خود از این ائتلاف را اعلام کرد. ۶ اردیبهشتماه چهار عضو این ائتلاف، بیانیهای مشترک منتشر کرده و ادامه همکاری در قالب این گروه را سخت توصیف کردند. نازنین بنیادی، عبدالله مهتدی، شیرین عبادی و مسیح علینژاد امضاکنندگان این بیانیه هستند. این یعنی علاوه بر اسماعیلیون، رضا پهلوی هم دیگر عضو این گروه نیست. البته دیری نپایید که بنیادی هم خداحافظی کرد و ۱۸اردیبهشت در توئیتی اعلام کرد که از ائتلاف «منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران» معروف به «منشور مهسا» کنارهگیری کرده است.
پرواضح است که کنش سیاسی همه اعضای اپوزیسیون طبق آنچه بارها اعلام شده بر مبنای منفعت شخصی است و هر کدام خاستگاه و منافع متعددی در دشمنی با مردم ایران دارند و همین منشأ افتراق شدید آنان است. با قطع این منافع شخصی طبیعتا آنها انگیزهای برای اتحاد علیه ایران ندارند.
عبور از اپوزیسیون؛ تک به تک
۲۳ شهریور ۱۴۰۲ مسیح علینژاد یکی فعالان ضدایران در نشستی در کنگره آمریکا افشا کرد که دولت جو بایدن از او خواسته با توجه به تهدیدهای جمهوری اسلامی، وارد برنامه حفاظت از شاهدان شود، به این معنی که هویتش را تغییر دهد و ناپدید شود.
علینژاد در این زمینه گفت: این همان چیزی است که جمهوری اسلامی میخواهد و افزود این پیشنهاد را نمیپذیرد و ساکت نخواهد شد. معنای این درخواست این است که دولت آمریکا نمیخواهد هزینه امنیت فردی را بپردازد که سالها مبالغ هنگفتی را به بهانه سرنگونی جمهوری اسلامی از دولت آمریکا گرفته، ولی یکی پس از دیگری شکست در پرونده خود ثبت کرده است. از پروژه چهارشنبههای سفید تا همین اغتشاشات ۱۴۰۱ که همگی به دیوار خوردهاند.
شکست فراخوان ۲۵ شهریور
در تداوم روند قهقرای اپوزیسیون علیرغم آنکه در هفتههای منتهی به سالگرد درگذشت مرحومه امینی و بهویژه ۲۴ ساعت قبل از آن در رسانههای فارسیزبان معاند که تمام اخبار خود را بر سالگرد اعتراضات متمرکز کرده بودند و خواهان حضور مردم در خیابانها شده بودند؛ اما ۲۵ شهریور خیابانهای تهران یکی از آرامترین و خلوتترین روزهای خود را پشت سر گذاشت و حتی از ترافیکهای بعدازظهر روز تعطیل، به دلیل آنکه مردم در مسافرت بودند، خبری نبود.
عبدالله مهتدی، سرکرده گروهک کوموله نیز که قصد داشت با سوءاستفاده از التهابات سال گذشته، پروژه تجزیه ایران را پیش ببرد اخیرا در جلسه داخلی احزاب تجزیهطلب کُرد گفته است به شرفش قسم میخورد که چطور قصد داشته بزرگترین ائتلاف ضدایرانی را دور خود جمع کند؛ اما اعتراف هم میکند که «بزرگترین فرصت تاریخی» را از دست دادهاند. سرکرده این گروهک تروریستی همچنین در اعترافی میگوید: «جمهوری اسلامی از مخالفانش عاقلتر و دوراندیشتر بود که توانست ائتلاف ضدایرانی را نابود کند.» با وجود اینکه به ظاهر عقبه تروریستی اغتشاشگران پیشبینیهایی برای ۲۵ شهریور کرده بودند، ولی کسی به استقبالشان نیامد. برای مثال سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی گلستان از کشف ۱۸ قبضه سلاح شامل ۱۶ اسلحه جنگی و دو سلاح شکاری از اعضای یک باند قاچاق اسلحه توسط سازمان اطلاعات انتظامی این استان خبر داده بود، ولی آنها در صورت عدم دستگیری نیز موقعیتی برای بهرهبرداری نداشتند. در این میان اشراف نهادهای امنیتی ایران نقش بزرگی در شکست مراسم سالگرد داشت.
پایان «منوتو»
یک ماه پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی و درگیری رژیم اسرائیل با جنگی سخت و پرهزینه، یکی از اقمار رسانهای فارسیزبان این کشور؛ یعنی «منوتو» در بیانیهای رسما اعلام کرد که چیزی تا پایانش نمانده است. به نظر میرسد پس از طوفان الاقصی شبکه جنگ روانی موساد دچار اختلال شده و بسیاری از صفحات، اکانتها و پروژههای محوری آن با اخلال روبهرو شده است. برخی با مشکل مدیریت محتوا مواجه بوده و تعدادی دیگر با اخلال در تأمین مالی روبهرو شده است. در برخی دیگر از موارد نیز فشار برای تغییر مدیریت باعث انحلال این دست پروژهها شده است، ازجمله میتوان به شبکه «منوتو» اشاره کرد که در روزهای اخیر با فشار شدید برای تغییر در مدیریت شبکه روبهرو بوده است تا جایی که خبر رسیده که منابع مالی این شبکه قطع شده و تا زمانی که مدیران آن استعفا ندهند، پرداخت جدیدی از سوی آمریکاییها به آنها صورت نخواهد گرفت.
هرچند ناکارآمدی این شبکه و معروف بودنش به زردنویسی نیز میتواند در این تصمیم تأثیرگذار باشد. «منوتو» در کنار سایر رسانههای ضدانقلاب نتوانسته آنطور که باید به اندازهای که هزینه دارد، تأثیرگذار هم باشد و قطعا این مسأله یکی از دلایل پایان آن است.