سیگنال‌‌های نصرالله به واشنگتن و تل‌آویو

دوربین‌ها فقط هواداران سیدحسن نصرالله مقابل مانیتورهایی که سخنرانی او را پخش می‌کرد، نشان دادند؛ اما واقعیت این بود که جمعیت بزرگتری در آمریکا، کابینه رژیم اسرائیل، نیروهای نظامی، ساکنان اراضی اشغالی و میلیون‌ها نفر در سراسر جهان پای تلویزیون و سایر گیرنده‌های خود نشسته بودند تا تأثیر تک‌تک کلماتی که از سوی دبیرکل حزب‌الله لبنان ایراد می‌شد را روی سرنوشت ساکنان و سردمداران سرزمین‌های اشغالی ارزیابی کنند.

بر همین اساس بود که روزنامه اسرائیلی و عبری‌زبان «هاآرتص» اعتراف کرد: «صرف این واقعیت که همه اسرائیل روز جمعه در مقابل تلویزیون نشستند تا به سخنرانی نصرالله گوش دهند، به‌خودی خود یک پیروزی و یک بعد مهم در جنگ روانی است».

سیگنال‌‌های نصرالله به واشنگتن و تل‌آویو

جنگ روانی سیدحسن نصرالله

سخنرانی روز جمعه سیدحسن نصرالله در شرایطی آغاز شد که انتشار سه ویدئو مبهم و هشدارآمیز از او در روزهای منتهی به ۱۲ آبان، همه نگاه‌ها را به جنوب لبنان و مرز سرزمین‌های اشغالی جلب کرده بود؛ جایی که یک روز بعد از عملیات «طوفان الاقصی» تاکنون در شرایط ناپایدار به سر می‌برد و تبادل محدود آتش میان نیروهای حزب‌الله و رژیم اشغالگر، تشدید درگیری‌ها را محتمل نشان می‌‌داد. بعد از ظهر ۱۲ آبان ماه همه منتظر بودند که ببینند استراتژی رهبر کاریزماتیک حزب‌الله لبنان برای روزهای آینده چیست و منطقه را به کدام سو می‌برد؟  

سناریوی شکست‌خورده «یا جنگ یا عقب‌نشینی»

تحلیلگران رسانه‌های غربی- عبری از روزی که زمان سخنرانی دبیرکل حزب الله لبنان اعلام شد، تلاش کردند که این انتظار را در افکار عمومی جهانیان ایجاد کنند که سیدحسن نصرالله می‌خواهد با اعلان یک جنگ فراگیر و تمام‌عیار در غرب آسیا، فرمان آتش بدهد. این پازل، اجزای دیگری هم داشت که پیشتر از سوی ایالات متحده آمریکا به دستگاه عظیم تبلیغاتی و رسانه‌ای‌اش در اقصی نقاط دنیا دیکته شده بود. «شبیه‌سازی عملیات حماس به واقعه ۱۱ سپتامبر» و «زدن ماسک داعش به صورت نیروی مقاومت در غزه» با طرح ادعاهای بی‌اساسی چون سربریدن نوزادها یا آزار و شکنجه اسرای بازداشتی نزد حماس، دو قطعه بزرگ از تصویر جعلی و ساختگی آمریکا و متحد منطقه‌ای‌اش برای توجیه توحش و خشونت رژیم اسرائیل بود.

 در حالی که رژیم صهیونیستی با محاصره دو میلیون و ۳۰۰هزار شهروند غیر نظامی در غزه از همه خطوط قرمز انسانی و حقوق بشری عبور کرده از ابتدا همه ابزارهای تبلیغاتی اش را به‌کار گرفته تا به اقدامات خود مشروعیت ببخشد و طرف مقابل از جمله سیدحسن نصرالله را به عنوان افرادی معرفی کند که می‌خواهند آتش درگیری‌ها در غزه و اراضی اشغالی را به کل منطقه تسری دهند. القاء این تصویر به افکار عمومی شرایط مناسبی را برای خواست رژیم صهیونیستی برای ورود کشورهای فرامنطقه‌ای به یک نزاع نظامی در غرب آسیا فراهم خواهد کرد.

یک اخطار بازدارنده!

به عبارت ساده‌تر واشنگتن و تل‌آویو قصد داشتند با قراردادن سناریوی دوگزینه‌ای «جنگ یا عقب‌نشینی» مقابل سیدحسن نصرالله و سایر چهره‌ها و کشورهای موثر منطقه یا با تشدید و گسترش تنش‌ها تمرکزها را از موضوع «فلسطین» به سمت یک نزاع نظامی ببرند یا با فضاسازی قبل از سخنرانی دبیرکل حزب‌الله لبنان، اعلان هر سیاستی به غیر از یک جنگ تمام‌عیار  از سوی او را «تزلزل و ترس» القاء کنند. اما موضع‌گیری غیرقابل پیش‌بینی سیدحسن نصرالله درباره تحولات غزه، خارج از چارچوب و زمینی بود که آمریکا و رژیم اسرائیل طراحی و آماده کرده بودند؛ چرا که دبیرکل حزب‌الله لبنان به جای صحبت کردن از ضرورت گسترش جنگ، برای پایان‌دادن به جنگ راه حل ارائه کرد و به تعبیر دقیق‌تر اظهارات خود را در چارچوب اخطار بازدارنده مطرح کرد!

نبرد هوشمندانه به‌جای جنگ همه‌جانبه

سیدحسن نصرالله با یادآوری جنگی که از هشتم اکتبر، فردای عملیات «طوفان الاقصی» در مرز لبنان و اراضی اشغالی آغاز شده است، از نبرد کنترل‌شده‌ای خبر داد که ضمن تضعیف منابع رژیم اسرائیل، تمرکز دست‌کم یک‌سوم نیروهای صهیونیستی را از غزه به مرز شمالی منحرف کرده است. او بدون اینکه از جزئیات خاصی خبر دهد، سیگنال‌های واضح و پرقدرتی فرستاد مبنی بر اینکه هر گزینه‌ای روی میز است، اما تغییر هر روندی به تغییر رفتار طرف مقابل بستگی دارد و در این راستا مسئولیت گسترش و سرایت جنگ با رژیم اسرائیل و امریکاست.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنان خود احتمال درگیری‌های گسترده را رد نکرد، اما به‌جای یک نزاع نظامی همه‌جانبه، از نبرد هوشمندانه‌ای خبر داد که دیگر به عملیات مرزی محدود نیست. او گستره مرحله جدید جنگ را نیز مشخص کرد و با این موضع‌گیری، گامی در راستای جنگی که مطلوب و خواسته صهیونیست‌هاست، برنداشت.

دستِ باز و استراتژی مبهم

دبیرکل حزب‌الله لبنان ضمن تأکید بر اینکه تل‌آویو اهدافی را دنبال می‌کند که قطعاً دست‌یافتنی نیست، نحوه حضور و نقش‌آفرینی تشکل تحت مسئولیتش را مبهم باقی گذاشت.

مجموع مواضعی که نشان داد برخلاف خواسته آمریکا و رژیم صهیونیستی، سخنان سیدحسن نصرالله بیش از آنکه آتشین و هیجانی باشد، سنجیده و مسئولانه بود. نخستین نتیجه این سخنرانی اما پیش از آغاز آن حاصل شد؛ در روزهای منتهی به ۱۲ آبان که نه تنها دوربین تمام محافل سیاسی و رسانه‌ای روی یکی از کلیدی‌ترین چهره‌های محور مقاومت زوم شد، بلکه سفر وزیرخارجه امریکا برای سومین بار به اراضی اشغالی همزمان با تایم سخنرانی دبیرکل حزب‌الله لبنان، نشان از شکست سیاستی داشت که سال‌هاست از سوی واشنگتن و تل‌آویو دنبال می‌شود و قصد دارد گروه‌هایی چون حزب‌الله را از مناسبات سیاسی و امنیتی منطقه حذف کند؛ اما هم این گروه و هم سایر متحدان رسمی و غیررسمی‌اش ازجمله بازیگران اصلی معادلات غرب آسیا هستند و حرف اول‌وآخر را در این حوزه می‌زنند.

در آخرین تحول نیز دبیرکل حزب‌الله لبنان در عین حال که بهانه به دست طرف مقابل نداد، دست خود را برای استفاده از تمام گزینه‌ها باز گذاشت؛ گزینه‌هایی که هر زمان لازم باشد، بدون اینکه نیاز به اطلاع‌رسانی و تبلیغ داشته باشد، اجرایی می‌شود!