فرصت و تهدید ثبات نرخ ارز

سال ۱۴۰۱ فارغ از وقوع یک پروژه سیاسی و فرهنگی منسجم و بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی که هزینه‌های زیادی در بر داشت، در حوزه اقتصادی و خصوصا نرخ ارز نیز خاص و نقطه عطف بود. دلار از ابتدای سال که ۲۶ هزار تومان قیمت داشت به روایت برخی کانال‌ها در اسفندماه تا ۶۱ هزار تومان جهش قیمتی پیدا کرد و برخی از اقتصاددانان، فعالان اقتصادی و پژوهشگران برای خرداد ۱۴۰۲، نرخ دلار را حداقل ۷۰ هزار تومان و این نرخ را تا پایان ۱۴۰۲ حداقل ۱۰۰ هزار تومان پیش‌بینی کردند.

اما سال ۱۴۰۲ دفتر ارزی کشور جور دیگری ورق خورد و مهر بطلانی بر پیش‌بینی‌ها زد و حتی در کوران حوادث بزرگ، عنان نرخ ارز از دست نرفت. ولی چرایی، چگونگی و آثار این اتفاق که در برخی برهه‌ها تحسین‌برانگیز و البته شاید تداومش مخاطره‌انگیز است، محل تأمل و بررسی خواهد بود. شاید یکی از مهم‌ترین علل توفیق در مهار نرخ ارز، باز گذاشتن دست بانک مرکزی به‌عنوان دستگاه تخصصی بود؛ مثل جراحی که در حین عمل باید بتواند حسب صلاحدید حرفه‌ای خودش از هر ابزاری که لازم می‌داند استفاده کند. به‌عنوان‌مثال، چند روز اخیر بازار ارز با دو حادثه مهم مواجه شد؛ یک: زلزله هرات و دو: جنگ غزه اما چرا ثبات بازار ارز به هم نخورد؟

جواب به مداخلات به‌موقع بانک مرکزی در بازار ارز برمی‌گردد. بانک مرکزی توانست با ورود و فروش ارز به‌صورت عیان و پوششی در بازارهای مختلفی چون بازار هرات، بازار دبی و بازار فردایی، ثبات بازار را حفظ کند. این اقدام بانک مرکزی قابل‌تحسین است. اما اگر از بانک مرکزی توقع داریم در آینده نیز بتواند در مواجهه با شوک‌های بیرونی، پرقدرت و مؤثر واکنش نشان دهد سران سه قوه باید پایبندی به دو اصل زیر را تضمین نمایند:

فرصت و تهدید ثبات نرخ ارز

۱. عدم‌مداخله سیاسی و قضائی نابجا در تصمیمات کارشناسی بانک مرکزی؛ به‌نحوی‌که به بدنه کارشناسی و مدیریتی بانک مرکزی اطمینان داد تا زمانی که تصمیمات کارشناسی، اخذ و اجرا می‌شوند، فارغ از نتیجه، هیچ پرونده امنیتی و قضائی برای ایشان تشکیل نمی‌شود. مانند اتفاقی که برای سیف و عراقچی، رئیس‌کل و معاون ارزی اسبق بانک مرکزی رخ داد.

۲. اطمینان از عدم فشرده شدن فنر نرخ ارز ناشی از خواست‌ها و فشارهای سیاسی در این چند روز حسب شنیده‌ها بانک مرکزی توانست با مداخله‌ای قریب به ۴۰۰ میلیون دلار آرامش بازار را حفظ نماید و اثر کوتاه‌مدت شوک‌های وارده را از بین ببرد.

اما فرض کنیم قبل از بروز این شوک، بانک مرکزی به هر دلیلی قیمت دلار را در محدوده ۳۵ هزار تومان حفظ کرده بود. اگر چنین بود بانک مرکزی به بیش از یک و نیم میلیارد دلار ارز جهت تزریق به بازار نیاز داشت. علاوه بر اینکه نتیجه مطلوبی هم حاصل نمی‌شد. درواقع هرچه نرخ ارز به نقطه تعادلی نزدیک‌تر باشد اثر شوک‌ها سریع‌تر و با حداقل نیاز به مداخله از بین خواهد رفت.

فشردن مصنوعی فنر نرخ ارز، تله‌ای است که تقریبا تمام دولت‌ها در آن گرفتارشده‌اند. یعنی تا جایی که توان داشته‌اند، (بخوانید منابع ارزی داشته‌اند)، نرخ ارز را مطابق دلخواه تنظیم کرده‌اند اما وقتی ذخایر تمام‌شده، نرخ خیلی بیشتر از حد واقعی پرش داشته است؛ که البته بیشترین آسیب دراین‌بین به اقتصاد و آحاد جامعه واردشده است.

لذا توقع از دولت انقلابی این است که در این خصوص درایت و تدبیر ویژه‌ای اتخاذ نماید تا به فضل خدا بتواند در این جنگ پیچیده و ترکیبی، حداقل حربه نرخ ارز را از دست دشمن بگیرد.

مسعود پیرهادی