روابط پشت‌پرده رژیم‌های پهلوی و صهیونیستی

 پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ روابط دوستانه‌ای میان رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی شکل گرفت. این روابط در دهه پنجاه خورشیدی، در حالی‌که ایران به عنوان ژاندارم منطقه، عهده‌دار امنیت خلیج فارس شده بود و کشور‌های عربی جبهه‌ای متحد در مقابل رژیم صهیونیستی تشکیل داده بودند، به صورت تنگاتنگی ادامه یافت. با این وجود، شاه همواره در ظاهر خود را حامی ملت مظلوم فلسطین نشان می‌داد و کشور‌های اسلامی را به تفاهم و همدلی دعوت می‌کرد.

شاه همواره سیاستی دوگانه در قبال اسرائیل پیش می‌گرفت، درست زمانی که در ظاهر برای احقاق حقوق فلسطینی‌ها سخنرانی می‌کرد، در پشت پرده روابط گسترده اقتصادی با صهیونیست‌ها داشت و هنگامی که کشور‌های عربی به صورت متحد اسرائیل را تحریم کرده بودند، رژیم پهلوی نه تنها هرگز در تحریم نفتی اعراب شرکت نکرد، بلکه همواره بزرگترین فروشنده نفت به رژیم صهیونیستی بود و نفت پالایشگاه حیفا را تامین می‌کرد، اما این دوگانگی از چشم رسانه‌های اروپایی و آمریکایی پنهان نمی‌ماند و زمانی که شاه در پاسخ به سوال خبرنگار کیهان درباره به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی گفت: شناسایی اسرائیل از طرف ایران امر تازه‌ای نیست، نیویورک تایمز تیتر زد: «به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط ایران».

روابط رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی علاوه بر عرصه اقتصادی، در زمینه‌های امنیتی ـ اطلاعاتی نیز جریان داشت. شاه در سال ۱۳۳۶، تیمور بختیار رئیس وقت ساواک را به منظور بررسی امکان همکاری‌های فیمابین به رژیم صهیونیستی فرستاد. مذاکرات بختیار با همتایانش در اسرائیل بسیار موفقیت‌آمیز بود. پس از ملاقات‌های متعدد که بین موساد و ساواک صورت گرفت، در نهایت سران دو کشور وظیفه پیش‌بُرد روابط دوجانبه را بر عهده این سازمان‌ها نهادند.

بر این اساس در بهار ۱۳۳۷ از طرف موساد شخصی به اسم مئیر عزری برای تعمیق این روابط به تهران اعزام شد که او را به‌عنوان اولین سفیر اسرائیل در تهران می‌شناسند. مهم‌ترین ماموریت عزری در تهران، خروج رژیم صهیونیستی از انزوای ایجاد شده توسط اعراب بود. عزری تا سال ۱۳۵۲ در تهران بود و تلاش‌های بسیاری در جهت تعمیق روابط امنیتی و اطلاعاتی ایران و اسرائیل صورت داد.

اسنادی در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد که نشان از برخی روابط پشت پرده میان پهلوی و اسرائیل دارد، سند نخست در این مجموعه، به تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۵۲، مئیر عزری در مراسم تودیع خود، پس از پانزده سال حضور در ایران، از حسن روابط ایران و رژیم صهیونیستی ابزار خشنودی کرده و از اینکه این روابط در رسانه‌ها انعکاس لازم را نیافته‌اند، متاسف است.

سند اول رابطه رژیم‌های پهلوی و صهیونیستی

سند دوم درباره روابط نظامی ایران و اسرائیل است که نشان از تمرینات نظامی خلبانان اسرائیلی بر هواپیما‌های فانتوم متعلق به ارتش ایران دارد.

سند دوم رابطه رژیم‌های پهلوی و صهیونیستی

سند سوم، به تاریخ آذرماه ۱۳۵۲، گزارشی منتشره در هاآرتص حاکی از نگرانی‌های مقامات اسرائیلی از تغییر سیاست‌های سران پهلوی است. بر اساس این گزارش: «کشور‌های نفت‌خیز عربی در خلیج فارس طی هفته‌های اخیر به ایران فشار آورده بوده‌اند که در فشار نفتی علیه باختر به آن‌ها همکاری نماید، ولی ایران مرتباً از این عمل خودداری کرده است. سابقاً کشور‌های عربستای سعودی و عراق و مصر از روابط محرمانه ایران با صهیونیست‌ها انتقاد کرده بوده‌اند.

صهیونیست‌ها یک هیات نمایندگی بازرگانی در ایران دارند و به اعطای کمک فنی و برنامه‌های تعلیمی و راهنمائی در این کشور اشتغال دارند. ایرانی‌ها نیز هیات مشابهی در رژیم صهیونیستی دارند. اطلاع می‌دهند که فشار‌های فعلی اعراب از زمینه تحریم نفتی تجاوز نموده و از ایران خواسته‌اند هیات نمایندگی صهیونیست‌ها و همه یهودیان این کشور را که تعدادشان بین ۵۰ تا ۹۰ هزار نفر هستند را اخراج کند، ولی ایران جواب منفی صریح داده بوده است. نظریه: محافل ملی رژیم صهیونیستی از امکان موثر واقع شدن فشار اعراب بر ایران جهت تغییر سیاست دولت شاهنشاهی در مورد رژیم صهیونیستی بیم و هراس دارند.»


سند رابطه رژیم‌های پهلوی و صهیونیستی