صبح روز شنبه 15 مهر با خبرهای بسیار هیجانانگیز و امیدوارکنندهای از غزه و سرزمینهای اشغالی آغاز شد. ملتی که بعد از سالها تحمل رنج استبداد، استعمار، حمله نظامی و اشغال شدن سرزمین کشورشان و تلاش برای نابودی هویت سیاسیشان، به یکباره با اعتماد به نفسی شدید و پیشرونده، به قلب متجاوزان تاخته و آنها را نهتنها بیاعتبار، بلکه تحقیر میکند. تصاویر فرار صهیونیستها در بیابان یا اسیر شدن فرماندهان نظامیشان با لباسهای زیر به دست نیروهای مقاومت، پاسخی به یک عمر و چند دهه تحقیر، تجاوز، جنگ و کودککشی در فلسطین بود.
اگر از بعد روابط بینالملل بخواهیم به این حملات غافلگیرکننده نگاه کنیم، فروریختن حصارهای مرزی بین غزه و سرزمینهای اشغالی را میتوان به جرأت با فروریختن دیوار برلین مقایسه کرد. با این تفاوت که فرو ریختن دیوار برلین، ملتی را به یکدیگر رساند و سرزمین کشوری را از دوپارگی نجات داد اما فروریختن حصارهای صهیونیستی ضمن باز کردن راههای ارتباط 2 ملت مسلمان در غزه و سرزمینهای اشغالی، کشوری را که سعی میشود از روی نقشه پاک شود، دوباره احیا کرد؛ کشوری که مرزهایش از نهر تا بحر و از دلهای مسلمانان تا موشکهای مقاومت ادامه دارد.
رژیم صهیونیستی این روزها در تاریکترین، مبهمترین و ضعیفترین حالت خود از زمان تشکیل غیرقانونی این رژیم در سال 1948 به سر میبرد. گرفتاریها و اختلافات سیاسی داخلی در این رژیم و تمرد نیروهای نظامی از انجام پروازها و عملیاتهای مقررشده، این رژیم را بیشتر از پیش به وضعیت «خانه عنکبوت» نزدیک کرده است. شاید در رسانههای خبری دنیا چیز زیادی از اخبار منفی راجع به این رژیم و آینده و سرنوشت مبهم آن نشنویم و اخبار برای سران این رژیم تنها در حد اخبار عادیسازی روابط با کشورهای منطقه پیش برود اما داخل این خانه عنکبوت، هیچ جایی برای آینده؛ آینده باثبات و روشن وجود ندارد.
عملیات «توفان الاقصی» عملیاتی سرنوشتساز برای فلسطینیان و در عین حال هشداری جدی به دشمنان فلسطین بود؛ دشمنانی که از طیف کشورهای عرب خواهان ارتباطگیری با رژیم صهیونیستی شروع شده و به خود این رژیم و ساکنان سرزمینهای اشغالی ختم میشود. این عملیات نشان داد مهم نیست در ارتباط با تحولات دیپلماتیک در منطقه، چه اقداماتی رقم بخورد و چه تعارفات سیاسیای بین کشورها رد و بدل شود؛ مهمترین اصل این است که ملت فلسطین سرنوشتی را که قرار باشد در گعده وزرای صهیونیست با منصوبان خاندان سعودی رقم بخورد نمیپذیرند. این هشدار، هشداری جدی برای کشورهای عرب منطقه است که تصور میکنند با امتیازگیری از آمریکا و بدون توجه به مشکلات و درگیریهای فلسطینیان میتوانند با پا گذاشتن روی خون هزاران فلسطینی، امنیت خود را با امنیت این رژیم گره بزنند.
هشدار جدی بعد در این باره به سران رژیم صهیونیستی بود. این هشدار که حصارهای ساخته دست متجاوزان نمیتواند ملت فلسطین را از یکدیگر جدا سازد و آرمان فلسطین تا فتح تمام سرزمینهای اشغالی، همچنان نسل به نسل و دهه به دهه پیگیری خواهد شد.
تصاویر آخرالزمانی این روزهای سرزمینهای اشغالی، باید به یاد همه کسانی که به دنبال صلح و عادیسازی روابطشان با بزرگترین خونخواران قرن 20 و 21 هستند، باشد و بدانند «مردم» در سرزمینهای اشغالی اجازه هیچ معامله و سازشی را به سران عربی که بهدنبال رسیدن به منافع ملی خود هستند و حقوق فلسطینیان را در مذاکراتشان فراموش میکنند، نمیدهند.
حملات یکباره حماس و سایر گروههای جهادی به سرزمینهای اشغالی غیر از اینکه حاوی پیامهای هشدارآمیز برای رژیم صهیونیستی و همچنین سران کشورهای عرب منطقه است، حاوی پیامی افتخارآمیز برای مردم فلسطین نیز هست. پیامی که میگوید نباید اعتماد به نفس و عزت ملی خود را فراموش کنند و میتوانند در هر شرایطی از آرمانها و سرزمین خویش دفاع کنند. حمله موشکهای مقاومت به سرزمینهای اشغالی در واقع جشنواره و نمایشگاهی ویژه برای ناظران بینالمللی درباره سلاحهای در دسترس گروههای مقاومت در غزه بود. منطقهای که سالهاست در محاصره شدید قرار دارد اما حالا با هزاران راکت، پهپادهای تهاجمی و انتحاری و حتی پرواز با پاراگلایدر، هیمنه دروغین رژیم منحوس را در هم میشکند.
اینکه در آینده چه اتفاقی برای نوار غزه و ساکنانش میافتد، پس از امروز دیگر جای نگرانی شدید ندارد. رژیم صهیونیستی مدتهاست توانایی جنگیدن و مقابله نظامی با جبهه مقاومت را ندارد. مدت زیادی است تحلیلگران سیاسی در سرزمینهای اشغالی و در مطبوعات غربی ابراز نگرانی میکنند که احتمالا نتانیاهو برای ماندن در قدرت به دنبال به راه انداختن جنگ با فلسطینیان است اما نتانیاهو با وجود اینکه بشدت درگیر مسائل داخلی این رژیم است اما میدانست نمیتواند رویارویی دیگری را با سلاحهای مقاومت برنامهریزی کند. از همین رو است که تا به حال نیز با وجود گذشت 4 سال از آغاز درگیریهای داخلی و برگزاری انتخابات پیاپی در این رژیم، در نهایت نتانیاهو تصمیم به جنجالآفرینی در مرزهای سرزمینهای اشغالی نگرفت. تمام این حوادث نشان میدهد رژیم صهیونیستی در ضعیفترین حالت خود در طول تاریخ شکلگیری غیرقانونی و نامشروع خود قرار دارد و هماینک آخرالزمان در انتظار کسانی است که بارها و بارها هشدارها درباره تبعات تجاوزگریشان را نشنیده گرفتند. همانطور که فروپاشی دیوار برلین، به نمادی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد، اینک فروپاشی حصارهای مرزی در سرزمینهای اشغالی نشان از فروپاشی سریع رژیمی متجاوز در منطقه میدهد که فکر میکند با داشتن انواع سلاحهای مدرن میتواند موجودیتش را تضمین کند؛ غافل از آنکه با وجود تمام امکانات اطلاعاتی و نظامی، قدرت پیشبینی وقوع این رویداد و مورد حمله قرار گرفتن از غزه را نیز نداشت.
زهرا حسینی