برنامه امواج شبهه در گفتگو با دکتر علیرضا داودی (کارشناس و تحلیلگر ارشد رسانه) و دکتر محمد یزدانی (کارشناس مسائل سیاسی و رسانه) به بررسی رسانههای بیگانه و مدل شبکه سازیهای لانه زنبوری پرداخت.
شبکه سازیهای لانه زنبوری در رسانههای بیگانه
داودی کارشناس و تحلیلگر ارشد رسانه در پاسخ به این سوال که مدل شبکه سازیهای لانه زنبوری در رسانههای بیگانه چگونه است، گفت: در حوزه لانه زنبوری معمولا دو قاعده مهم است. البته این با نظریه معروف متفاوت است و بیشتر حوزه رسانه و امنیت را دربر میگیرد و دارای چارچوبهای متفاوت است. دو اصل در این شبکه سازی از نظر رسانههای بیگانه حائز اهمیت است. یک؛ سلب ارادهی پیشبینی شده از مخاطب. دو؛ تحمیل اراده پیش بینی نشده به مخاطب. این دو مورد پایه ساخت این شبکه است.
در اولی زمانی که ارادهی پیش بینی شدهی مخاطب که به دنبال چیز دیگری است، سلب میشود در حالیکه مخاطب در این سلب هیچ ارادهای از خود ندارد. اما به دلیل وارد کردن قاعدهای به اسم اطلاعات شیرین یا لزج مخاطب احساس رضایت میکند. بنابراین؛ قاعدهی اول در شبکههای لانه زنبوری رسانههای بیگانه در فاز سلب اراده پیش بینی شدهی از مخاطب قطعا بحث رضایت غیر ارادی بر مبنای اطلاعات شیرین و لزج شکل میگیرد. ۷۰ درصد اطلاعات شیرین و لزج هیجانی و ۳۰ درصد تحریکی هستند که معمولا تحریک نشات گرفته از اتمام فضای تهییجی قطعا مخاطب را به یک تولید میرساند که اگر حتی در میدان و محل واقعه حضور نداشته باشد، به فراخوان اطلاعات در گذشته مبادرت میورزد.
وی درباره اطلاعات شیرین و لزج توضیح داد: در این اطلاعات مخاطب صد در صد نمیتواند صحت و سقم آن را بررسی کند، اما نسبت به دانستن آن راغب است و برای او جذابیت دارد. مانند اینکه مخاطب بشنود که مقابل دانشگاه شریف، درگیری بوجود آمده و یگان نیروی انتظامی آنجا حضور پیدا کرده است و این ماجرا به دستگیری و کشته شدن دانشجویان کشیده است. این اطلاعات به دلیل هیجانی بودن آن، سبب تحریک مخاطب میشود. بنابراین؛ به دلیل اینکه این خبر هیجان دارد، برای مخاطب شیرین است و این موضوع باعث جذب او میشود. از اینجا به بعد مخاطب خود را وارد اطلاعات لزج میکند. به این معنا که از اطلاعات گذشته که لزوما هیچ پارادایم ارتباطی بین آنها وجود ندارد، بهره میگیرد تا بگوید من هم هستم و حتی در خلق این حادثه موثر بودم.
رسانههای بیگانه متریال میدهند، مخاطب سناریو تحویل میدهد
داودی افزود: مرحله بعدی، تحمیل ارادهی پیش بینی نشده است که در آن مخاطب به توجیح کردن ادله میپردازد. حال اگر این مسئله بین ۶ رسانه بیگانه از جمله بی بی سی فارسی، رادیو فردا، شبکه مانند فرداد فرح زاد، مسیح علینژاد، اینترنشنال، من و تو و از سویی پایگاه وزارت امور خارجه کشورهای معاند مانند رژیم صهیونیستی به زبان فارسی علیه ایران در این حوزه بچرخد و وقتی اطلاعات شیرین و لزج را کنار هم قرار دهند، از اینجا به بعد هر ضلع این رسانهها معادل یک خانهی دیگری را با همین ۶ ضلع ایجاد میکند که محصول را منتقل میکند که انتقال محصول بین این لایهها به دلیل سه مسئله فراوانی، استنادات مرکب و نهایتا قضاوتهای نشات گرفته از نقص اطلاعات در نزد مخاطب تبدیل به یک پارادایم قرائتی میشود. این پارادایم دال مرکزی موضوعی میشود که رسانههای بیگانه میخواهد مخاطب راجب به آن صحبت کند و رسانههای بیگانه متریال میدهند و مخاطب سناریو تحویل میدهد.
داودی خاطرنشان کرد: وقتی هر کدام از این اضلاع شروع کننده باشند، زاویه و پژواک این موضوع متفاوت خواهد بود. اگر این متریال از رادیو فردا شروع شود بُعد امنیتی اگر از بی بی سی فارسی شروع شود، بُعد نخبگانی، اگر از شبکه من و تو شروع شود، بُعد خانوادگی به سمت زنان و اگر از سمت صدای آمریکا شروع شود، بُعد سیاسی - اجتماعی است. اگر رسانه سناریو بسازد و به مخاطب تحویل دهد، قابل نقض کردن است، اما اگر مخاطب سناریو را بسازد، مخاطب سهام دار در ساخت سناریو خواهد بود. رسانه براساس سناریوای که مخاطب ساخته، گزارههای خود را تنظیم میکند و ضریب افزایش نفوذ بالا میرود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کار اصلی رسانه انتقال پیام است و اکنون رسانههای بیگانه به همین شیوه عمل میکنند، گفت: در تعریف آکادمیک جواب این سوال بله است. در علوم ارتباطات و رسانه، رسانه عامل انتقال پیام است که در دو دههی اخیر گزارهای نیز جدیدا به تدریج اضافه شده است، و آن هم این است که رسانه تنها به عنوان یک عامل انتقال پیام تلقی نشود، به این دلیل که رسانه دو قدرت را به دلیل افزایش اتمسفر معنایی و مفهومی خود پیدا کرده است. یک. "قدرت ساماندهی ذهن مخاطب" دو. "قدرت سازماندهی در میدان برای مخاطب".
داودی همچنین افزود: هیچ رسانهای در دنیا نیست که به صورت مستقل ادعای عمل داشته باشد. تعریف رسانه از منظر عملیاتی؛ محل تلاقی سرویسهای اطلاعاتی و دسکهای کشور هدف است. بنابراین؛ همیشه سرویسهای اطلاعاتی مُحدب و دسکها مُقعر عمل میکنند. وقتی قابلیت مُحدب و مُقعر به عنوان حدود و ثغور به رسانه اعطا میشود، رسانه هم قابلیت ساماندهی پیام و هم قدرت سازماندهی مخاطب را براساس پیام در میدان را پیدا میکند. به همین دلیل است که به عنوان فرمانده چهارم در میدان مطرح است و حتی گاهی فرمانده اول تلقی میشود به این دلیل که حدفاصل بین ارتباطات میدانی و پیامی بین مخاطبین در نقاط مختلف یا کور در جامعه هدف توسط رسانه برقرار میشود. هر گاه این پیام از سوی صدای آمریکا بود، بی شک در نیمه غربی کشور به اضافه مرکز باید آماده ایجاد یک حرکت دموگرافیک میدانی باشیم.
مدل صدای آمریکا معمولا شرق به مرکز است. اگر این پیام از سوی گزارشگر شبکه من و تو باشد، باید بدانیم که گزارشگر من و تو هیچ گاه منزوی کار نمیکند، اگر قبل از آن اتاق خبر و سمت نو را مشاهده کنید، فرم بندی راهبری پیام توسط شبکه من و تو را بیان میکند. بنابراین؛ گزارههای گزارشگر شبکه من و تو کاملا مشخص است. اگر صدای آمریکا و گزارشگر من و تو به هم پیوند بخورند، این بدان معنی است که از شرق به مرکز قابلیت سرایت به جنوب و شمال غرب را پیدا میکند که قطعا اینترنشنال وارد میشود و بدون اینترنشنال این سرایت امکان ظهور و بروز پیدا نمیکند. در واقع اینترنشنال قابلیت هدایت تهییج و ایجاد سنگربندیهای جدید در میدان را ایفا میکند. به این دلیل که نقاط عطف غیرقابل پیش بینی اگر به عملیات رسانهای اضافه شود، قطعا اتفاقی که رخ میدهد سبب به هم ریختگی بیشتر و متزلزل شدن فضا میشود.
به همین دلیل اینترنشنال شبیه به (Fox News) نیوز عمل میکند. اگر اینترنشنال وارد شود، شک نکنید که تهران زیر ضرب رفته است که مدت زمان ظهور و بروز آن بستگی به لیدری دارد که طراحی کرده اند. اگر لیدرها نفرات مانند مسیح علینژاد، نازنین بنیادی و حامد اسماعیلیون و رضا پهلوی باشند، مسئله متفاوت خواهد بود و یک هدایت گری بیرونی برای ساماندهی درونی با یک هدف آن هم "آسیب حداکثری در داخل و مصونیت حداکثری در خارج" انجام شده است. همچنین ممکن است از لیدرها در داخل ایران استفاده کنند و به طور مثال به سراغ قومیتها بروند. در این صورت رهبران قومیتی در حوزههای راهبری، رهبری، تاکتیکی، تکنیکی به ایفای نقش رهبر میانی میپردازند. از اینجا به بعد وارد مرحله تصعید پیام میشویم. بنابراین؛ هر گاه مسئله قومیتها فعال میشود، بی شک و بدون هیچ تردیدی بی بی سی فارسی کاملا در این موضوع دخیل است. از اینجا به بعد دو اتفاق میافتد.
اتفاق اول؛ که به آن رفتار هزینهای اطلاق میشود، در این رفتار از سال ۹۶ تاکنون رسانههای بیگانه به این نتیجه رسیدند که باید هزینه در داخل پشتیبانی فرکانسی خارج از ایران رخ دهد. هزینه در داخل به معنای درگیری دو لبه است. "لبههای امنیتی- نظامی با سیاسی و لبههای اقتصادی اجتماعی با سیاسی". درگیری این دولبه با همدیگر باعث ایجاد حداکثر استحکاک در داخل و حداکثر تولید محتوا در خارج میشود. به همین دلیل به مسئولین توصیه اکید میکنیم که اگر حرف زدن بلد نیستید، حرف نزدن را تمرین کنید. اتفاق دوم؛ به فرآیند ایجاد قطب بندی در داخل ایران برمی گردد. قطب بندیها دارای یک مسئله بسیار جدی است که آن هم این است که خون ایرانی هر طور که باشد، ریخته شود و هر چه خون بیشتری در ایران ریخته شود، ما گزارههای بیشتری برای تولید و سالگردسازی خواهیم داشت و این قاعدهی آنهاست.
کار رسانههای بیگانه مزدور ساختن با تاریخ مصرف دقیق است
داودی در ادامه گفت: کار رسانههای بیگانه مزدور ساختن با تاریخ مصرف دقیق است. بنابراین؛ وقتی صحبت از شبکه وند کردن رسانههای بیگانه میکنیم، از نظر آنها حتی میدان نیز دارای تاریخ انقضاء است. اتفاقات سال ۸۸، ۸ ماه، سال ۹۶، یکماه و نیم، سال ۹۸، یکماه و سال ۱۴۰۱ نزدیک به سه ماه طول کشید. آنها در اتفاقات اخیر زمان را کم و عمق ضربه را بیشتر کردند به همین دلیل به جای مسائل میکانیکی به سراغ مسائل ارگانیکی و مفاهیم ایدئولوژیکی رفتند. این را خوب باید بدانیم که زدن مفاهیم ایدئولوژیکی به معنای زمان کمتر و عمق بیشتر است و از اینجا به بعد فرمت و فونداسیون کارخانه مزدورسازی فرق خواهد کرد.
وی درباره مدل وفادار سازی رسانههای بیگانه به مخاطب توضیح داد: این مدل دارای ۵ مرحله است؛ که اگر هر کدام از این مرحله انجام نپذیرد، مخاطب دیگر وفادار رسانه نخواهد بود. اولین مرحله؛ نسبت موضوع است با فاعل وفادار. هر چه موضوع یونیکتر باشد، فاعل یا مخاطب دقیقتر بر آن سوار میشود و امکان اتصال آن به رسانه بیگانه زودتر فراهم میشود. مرحله دوم؛ قدرت تراکنش محتوای فاعل است. مرحله سوم؛ مرحله حفاظت است، فاعل یا مخاطبی که بلافاصله مطلب را ارسال کند و دستگیر شود، از نظر رسانههای بیگانه ارزش ندارد، مگر اینکه دستگیری او منجر به یک قائله شود. بنابراین؛ رسانههای بیگانه بیشتر بر مخاطبی سرمایه گذاری میکند که بتواند در عین حال که مطلبی ارسال میکند توانایی محافظت از خود را نیز داشته باشد. مرحله چهارم؛ ایجاد اتصال بین مفهومی است. مخاطبی که بتواند بر مفهوم کار کند از نظر رسانههای بیگانه دارای ارزش افزوده است و به آن مخاطب بیشتر پر و بال میدهند و مرحله پنجم؛ بحث برسر ضریب انتقاد و خلاقیت است. خلاقیت مخاطب در تولید محتوا باعث میشود تا رسانههای بیگانه بیشتر آن را نشان و آموزش دهند. نکته جالب این است که رسانههای بیگانه در ۹۵ درصد موارد به نحوی افراد خود را آموزش دادند که زودتر دستگیر شوند، تا زودتر تبدیل به سوژه وکیس در نزد رسانههای بیگانه شوند. تا بر فرمت دستگیری آنها قصه سازی کنند. بنابراین؛ ضریب وفاداری به میزان سرعت و کیفیت به فنا رفتن مخاطب بستگی دارد و از طرفی رسانههای بیگانه سراغ مخاطبانی میروند که خانوادههای آنان قابلیت سرایت داشته باشند.
تلاش رسانههای معاند در ایجاد شبکه سازی تنها ۳۰ درصد است
داودی درباره چگونگی شکل گیری شبکه سازی رسانههای بیگانه گفت: تلاش رسانههای معاند در ایجاد شبکه سازی تنها ۳۰ درصد است و ۷۰ درصد غفلت داخل است. رسانههای بیگانه سطح توقعات نسبت به آن طرف ماجرایی که خودشان ایجاد کرده اند، را به نحوی بالا میبرند که راهی به جز منازعه برای احقاق حق طرف مقابل ندارند که این یک فرآیند ذهنی است. مانند بازی است که قرنها دشمنان راجب به رابطه میان شیعه و سنی انجام میدهند. آنچکه آنها بر سر شبکه سازی حاصل میکنند، پیدا کردن بذرهای مناسب است که گریز از مرکز دارند برای کشت در محیط مناسب که معمولا در داخل ایجاد میکنند. این همان فرآیندی است که نسبت به شبکه سازی، رسانههای بیگانه بر آن برنامه ریزی میکنند.
تلاش رسانههای بیگانه با مدل لانه زنبوری برای تحمیل ارادهی خود به مخاطب
یزدانی کارشناس مسائل سیاسی و رسانه در ادامه این گفتگو اظهار داشت: برای تحمیل اراده و سلب اراده مخاطب نیاز به مقدماتی از جمله تصویرسازی در فضای رسانه است. وقتی میتوان اراده را از مخاطب سلب کرد که بتوان در او تصویری ایجاد کرد و تمام تلاش رسانه بر این است که با مدل لانه زنبوری ارادهی خود را به مخاطب تحمیل کند. این فعل و انفعال نیازمند فرآیندی است که در بحث تصویرسازی و ارائهی مصادیق با استناد برخی از فیلمهای میدانی از شبکه من و تو یا شهروند خبرنگار بهره میگیرد تا تصویر اولیه را تصدیق کنند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا رسانههای بیگانه در انتقال پیام خود هم از رسانههای رسمی پلاک دار و هم از رسانههای شخصی سازی شده استفاده میکنند، گفت: کار اصلی رسانه انتقال پیام است، وقتی رسانهای مانند اینترنشنال یا من و تو که یک رسانه رسمی است، خبری را کار میکند، میتواند از یک بستر ارتباطی جمعی یا رسمی و یا شخصی باشد که این بستر ارتباطی شخصی تحت نظارت آن سازمان و مجموعهای است که بناست آن روایت در ذهن مخاطب القاء کند، اگر قرار باشد که پیام را به ذهن مخاطب القاء کند بهترین فرآیند این است که از همه راهکارهای موجود استفاده شود. القاء یک پیام هم تکرار یک رای است که تکرار بتواند جای ارائهی ادله را بگیرد. این القاء پذیری در موضوعات مختلف برای برخی از سطوح جامعهی ما یک آفت به شمار میرود.
رسانهها ذاتا توانایی جریان سازی و ایجاد جنبش و حرکت در جامعه ما را ندارند
این کارشناس افزود: وقتی به بررسی مدلهایی که رسانههای معاند در پمپاژ خشم، نفرت و ناامیدی در جامعه از آن بهره میگیرند، میپردازیم. متوجه میشویم که این رسانهها فی نفسه توانایی جریان سازی و ایجاد یک جنبش و حرکت در جامعه ما ندارند. در واقع منتظر میمانند تا رخدادهای ملتهب بیرونی رخ دهد تا بر آن موج سواری کنند. در نتیجه نمیتوان گفت که در چه زمان و مناسبت خاصی این رسانهها از مدلهای خود استفاده میکنند. رسانههای بیگانه هر زمان که بتوانند و برای آنان مقدور باشد، از این دشمنی دست برنخواهند داشت.
یزدانی همچنین گفت: گاهی روایت سازیهای رسانههای بیگانه با تکنیکهای مختلف اگر چه گسترده میشود، اما در انتها قابلیت تاثیرگذاری در فضای جامعه و میدان را ندارد.
وی بیان کرد: اگر سرعت فراموش کردن یک روایت کمتر از سرعت انتقال آن باشد، آن روایت در سطح جامعه سرایت پیدا میکند.
یزدانی در خصوص پشت پرده رسانههای بیگانه در خصوص تخریب هفته وحدت در میان امتهای اسلامی گفت: برای اینکه اسلام به معنای واقعی کلمه بتواند آموزههای ناب خود را در سراسر گیتی به دیگر مکاتب و تمدنها معرفی کند نیاز است که از خودمان از درون مناقشات افراطی نداشته باشیم. رسانههای بیگانه با ایجاد فضای دوقطبی در جامعه سعی میکنند تا روابط بین مسلمین را در برخی اختلافات ایجاد شده، خلاصه کنند و آن را به همهی روابط بین مسلمین تعمیم میدهند.
گفتنی ست؛ برنامه «امواج شبهه» گفتگویی تخصصی پیرامون ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای فارسیزبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیکهای رسانهای است، روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز پخش میشود.
علاقهمندان میتوانند نظرات خود را از طریق سامانه پیامکی ۳۰۰۰۰۱۰۳۵ و شماره ۰۹۰۳۹۱۳۴۷۴۴ در پیامرسانهای مجازی به اشتراک بگذارند. این برنامه به سردبیری دکتر علیرضا داودی، نویسندگی و تهیهکنندگی سیده فاطمه شعار، اجرا و کارشناسی علیرضا رحیم بصیری به روی آنتن میرود همچنین در این برنامه فائزه مقدم مسئول دعوت از مهمانان، سیده ایمان مسئلهگو خبرنگار و مائده حیدری بهعنوان آیتم ساز برنامه امواج شبهه فعالیت میکنند.