کنکور 1402 ، از منظر تغییر در نحوه برگزاری، منابع مورد سنجش و روش آزمون در چند دهه گذشته بسیار متفاوت بوده است. هرچند در ادوار گذشته نیز تغییراتی در آزمون ورودی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی داشتهایم، اما این میزان از تغییر برای اولینبار در سالهای پس از انقلاب اسلامی به وقوع میپیوست و به نظر میرسد سازمان سنجش آموزش کشور برای این میزان از تغییر آماده نبوده است. دراینباره نکاتی شایسته توجه است:
یک. در یک نظام آموزشی، از نگاهی، فرآیند گزینش ورودی، حتی از پردازش و ایام تحصیل مهمتر است؛ بهعبارتدیگر، آنچه در خروجی یک دوره تحصیلی پدیدار میشود، بیش از آنکه تابع تحصیلات باشد، تابع ورودی دوره است. هرچه در خروجی انتظار داریم، باید در ورودی بهعنوان شاخص لحاظ شود و بدانیم در ایام تحصیل، معجزهای اتفاق نخواهد افتاد. اگر خروجی نظام آموزشی ما افرادی عموما غیرمهارتی، محفوظاتمحور، دارای وابستگی نامطلوب به هویت ملی و دینی و کمتوان در حل مسائل بازار کار است، باید ریشه را در نحوه سنجش جست. سنجش ما، حفظ را بر مهارت ترجیح میدهد و در خروجی هم انتظاری جز این نیست. در سایر حوزههای فکری و عملی هم، چنین است. به نظر میرسد مطالعات عمیق و ریشهای مبتنی بر ویژگیهای ملی ما و با نگاه به تجربه دیگر کشورها، عملی نشده و گروهی بالادستی برای طراحیهای کلان آموزشی هم یا وجود ندارد یا همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی، با انبوهی از وظایف و مأموریتها مواجه است که نمیتواند به مسئله سنجش دانشجو و دانشآموز بهصورت تماموقت و صددرصدی ورود کند.
دو. هدف از این مقدمه طولانی، آن است که پرسیده شود کدام مرجع علمی، نتایج آزمون امسال را با اهداف از پیش تعیینشده مطابقت داده و اصلا این اهداف بهصورت شفاف چه بودهاند؟ منظور از اهداف، مسائل کلانی همچون تربیت دانشجوی تراز ایران اسلامی و سخنان غیرقابل سنجش نیست. مثلا اگر عدالت آموزشی را یک هدف بدانیم و نرخ پذیرش دانشجو از مناطق محروم و کمتر برخوردار به نسبت کل داوطلبان را شاخصی بر این هدف فرض کنیم، در کنکور سال جاری، این هدف بههیچعنوان محقق نشده است.
بهعبارتدیگر، اکثریت قریب بهاتفاق برگزیدگان کنکور در رشتههای مختلف، از دهک بالای درآمدی جامعه و از مدارس غیرانتفاعی یا استعدادهای درخشان بودهاند.
سه. کنکور ۱۴۰۲، از منظر برگزاری دو کنکور دیماه و تیرماه و همچنین ازنظر نوع طراحی سؤالات و بهویژه ازنظر نوع اطلاعرسانی یک فاجعه تمامعیار بوده است. کنکور امسال، در برخی دروس حاوی سؤالات غلط یا بعضا بسیار سختی بوده که در زمان کنکور، پاسخگویی به آن برای اهل فن هم دشوار است. از باب نمونه و برای آنکه صرفا به کلیات نپرداخته باشیم، کنکور تیرماه امسال در درس ریاضی، چند سؤال غلط در ریاضیات گسسته و آمار و احتمال داشته است که برای یک آزمون سراسری ملی اصلا قابل پذیرش نیست. مشابه چنین اشتباهات فاحشی، در امتحانات نهایی هم وجود داشته که پرداختن به آن نیازمند فرصت دیگری است. از نظر سطح دشواری سؤالات هم باید دقت کرد که سؤالات کنکور، باید داوطلبان را روی یک منحنی نرمال توزیع کند و به عبارت سادهتر، سؤالی که هیچکس نمیتواند به آن پاسخ دهد، اصلا سؤال صحیح برای کنکور نیست.
چهار. باید توجه داشت که کنکور سراسری، پدیدهای اقتصادی یا صنعتی نیست که به یک اطلاعرسانی حداقلی در مورد آن بسنده شود. مخاطب کنکور، بیش از یک میلیون نوجوان و خانوادههای آنهاست. باید بهصورت مرتب و شفاف با این گروه وسیع، سخن گفت و روش سنجش را تشریح کرد. اگر یکی از اهداف تغییر کنکور، از بین بردن بازار سیاه و آموزش و بهاصطلاح مافیای کنکور است، باید دانست که اتفاقا مافیا در شرایط غیرشفاف بیشتر رشد میکند و دقیقا از همین روست که همین امسال، بازار مشاوره مسائل سادهای همچون انتخاب رشته، داغتر از سالهای قبل بوده و برای نیمساعت مشاوره، هزینههای چند میلیونی اخذ گردیده است.
پنج. بند آخر در مورد نحوه برگزاری امتحانات نهایی و تأثیر قطعی معدل آن در کنکور است. بیتعارف باید گفت که امنیت امتحانات نهایی با مصاحبه مسئولان آموزشوپرورش تأمین نمیشود. هر کس که فرزند کنکوری داشته یا فعال حوزه آموزش دبیرستان و کنکور است، میداند که امنیت آزمونهای نهایی نه در سالهای گذشته و نه امسال، بههیچعنوان حتی در مراکز بزرگ و حوزههای امتحانی پایتخت تأمین نیست و سنجهای که اساسا صحتش راستیآزمایی نشده، نمیتواند ملاک رقابتهای مهمتر باشد. مسئله کنکور اصلا شوخی نیست و نمیتوان با مسامحه با آن برخورد کرد. اشکال در کنکور، حقالناس ملی است.