راهپیمایی ۲۰ میلیونی اربعین یکی از مصادیق قدرت نرم و دیپلماسی عمومی شیعیان در جهان اسلام و روابط بینالملل است. در این مراسم دینی- فرهنگی محبان اهل بیت از سراسر عالم خود را به سرزمین عراق میرسانند تا به مناسبت چهلمین روز شهادت و اسارت خاندان رسالت در صحرای کربلا، به پاسداشت مفاهیمی همچون عدالتطلبی، ظلم ستیزی، موعودگرایی، وحدت جهان اسلام و ولایتمداری بپردازند. چنین ظرفیت گفتمانی این امکان را در اختیار شیعیان منطقه قرار میدهد تا بتوانند در کنار سایر اقوام و مذاهب حاضر در منطقه مانند اهل سنت، مسیحیان، ایزدیها و کلیمیها آرمانهای مقاومت را با توجه به نیازهای امروز خاورمیانه تبلیغ و ترویج نمایند.
در عصر حاضر اوانجلیستها در آمریکا، صهیونیستها در فلسطین اشغالی و تروریسم داعشی سه خطر جدی گفتمانی علیه غرب آسیا ارزیابی میشوند که از طریق روشهای سخت، نرم و هوشمند قصد دارند هویتهای اصیل محلی منطقه را از بین برده و وارد دژ مسلمانان شوند. در چنین شرایطی راهپیمایی بزرگ اربعین فرصت کمنظیری برای فعال شدن قدرت نرم افزاری محبان اهل بیت و روشنگری در خصوص خطرات عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی خواهد بود.
راهپیمایی اربعین؛ نماد دیپلماسی عمومی شیعیان
دانشمندان روابط بینالملل و استراتژیستهای نظامی معمولاً با توجه به متغیرهایی همچون قدرت نظامی، توان صنعتی- اقتصادی و عمق ژئوپلیتیکی کشورها جایگاه آنها را در نظم منطقهای و زنجیره ارزش جهانی مشخص میکنند. با این حال پس از تجربه فروپاشی شوروی نظریات جدید سازهانگاری، نئولیبرال و پست مدرن سعی دارند تا با عبور از شاخصهای مادی، به بررسی جایگاه قدرت معنایی و نرم در مناسبات قدرت بپردازند. راهپیمایی اربعین به عنوان فعل مذهبی که ریشه در تاریخ تشیع دارد، خارج از چهارچوب دولت به دنبال قاعده «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است، تا از این طریق در برابر تمام مظاهر ظلم همچون کودککشی صهیونیستها بایستد.
طی سالهای اخیر تلآویو برای خروج از انزوا به دنبال ایجاد و ترویج گفتمان «عادی سازی» با محور قرار دادن دالهای همکاری منطقهای، توسعه عربی- عبری، اتصال خلیج فارس به دریای مدیترانه و ایجاد بلوک واحد در برابر جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت بوده است.
در جریان راهپیمایی اربعین این فرصت وجود دارد تا تهران به عنوان قلب محور مقاومت زمینه گفتگو میان گروههای مختلف مردم، نمایندگان مذاهب- اقوام مختلف و فرستادگان دولتهای مسلمان درخصوص خطرات پیوستن رژیم صهیونیستی به نظم امنیتی- اقتصادی خاورمیانه و برنامه تلآویو جهت ایجاد فتنه در منطقه را تشریح نماید. به عنوان مثال صهیونیستها با ایجاد پایگاه نظامی- اقتصادی در مرزهای شمالی ایران قصد دارند تا میان دو ملت مسلمان و شیعه ایرانی و آذری با فتنه پانترکیسم و جدایی طلبی بحران آفرینی کنند. در عین حال صهیونیستها با برقراری ارتباط با دولتهای عرب سنی و تلاش برای ایجاد روابط امنیتی با آنها قصد دارند تا آنها را بدل به «سنگر موشکی- پهپادی» و میدان «جنگ نیابتی» با محور مقاومت کنند.
توافق آبراهام؛ طرح آمریکا برای تغییر نظم خاورمیانه
از توافق کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی در دولت جیمی کارتر تا توافق آبراهام میان رژیم صهیونیستی با امارات، بحرین، مراکش و سودان در دوران حکمرانی دونالد ترامپ، آمریکا به دنبال بازطراحی نظم منطقه خاورمیانه برپایه اتحاد میان دولتهای عرب و رژیم صهیونیستی است. در فاز نخست این طرح واشنگتن صرفاً به دنبال نوعی وضعیت «آتش بس» و صلح سرد میان دولتهای همسایه فلسطین اشغالی با صهیونیستها بود. به عبارت دیگر روابط مصر و اردن با رژیم صهیونیستی برپایه صلح میان «واحدهای سیاسی» بنا شده بود، بیآنکه چشم انداز امیدوار کننده برای ارتباط میان مسلمانان و اشغالگران صهیونیست وجود داشته باشد.
پس از حمله آمریکا به عراق و افغانستان، نئومحافظهکاران حاکم بر کاخ سفید با تکیه بر هژمونی آمریکا در نظام بینالملل، کشورهای اسلامی را به عنوان تهدید تمدنی علیه غرب معرفی کردند و خواستار تغییر نظم سایکس- پیکو بر پایه ایده «خاورمیانهی بزرگ» شدند. حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان در سال ۲۰۰۶ و مقاومت ۳۳ روزه مقاومت اسلامی موجب شکست پیشروی صهیونیستها به سمت مرزهای سوریه، اردن و عراق شد. شکست «پلن A» آمریکا در لبنان سبب روی آوردن واشنگتن به سیاست تقویت گروههای تروریستی در عراق و سوریه شد.
حمایت واشنگتن از گروههای سلفی- تکفیری حاضر در جنگ داخلی سوریه و ظهور پدیده داعش در سال ۲۰۱۴، با هدف تضعیف جهان اسلام از درون و سپس اشغال مجدد کشورهای منطقه از سوی آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم برنامهریزی شده بود. پس از شکست تروریستهای داعشی توسط نیروهای مقاومت، برگزاری راهپیمایی بزرگ اربعین مهمترین نماد اتحاد شیعیان شناخته میشود.
اعلام پیروزی نظام قانونی بشار اسد بر گروههای تروریستی در سال ۲۰۱۸، سبب رونمایی از نقشه جدید آمریکا با تمرکز بر تشدید فشار اقتصادی- دیپلماتیک بر محور مقاومت و نزدیک کردن کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به بهانه مبارزه با «دشمن مشترک» و حرکت به سمت «توسعه پایدار» شد. در این طرح دولت ترامپ با راهبری جرارد کوشنر از طریق «معامله قرن» و افزایش وابستگی اقتصادی- امنیتی میان خاورمیانه عربی و رژیم اسرائیل به دنبال حلوفصل مسئله فلسطین به نفع صهیونیستها بود.
مقاومت یکپارچه جهان اسلام در ایده «زمین در برابر اقتصاد» سبب حرکت دولت ترامپ به سمت صلح میان اعراب- اسرائیل منهای مسئله قدس شد. به بیان دیگر مسئله اتمام اشغالگری صهیونیستها و پایبندی آنها به قطعنامههای شورای امنیت دیگر به عنوان شرط عادیسازی مطرح نبود. در پیمان آبراهام آمریکاییها صرفاً به دنبال بهبود روابط میان دولتها نبودند بلکه قصد داشتند با استفاده از ابزارهای قدرت نرم همچون دیپلماسی عمومی؛ مانند برگزاری کنسرت، نقل و انتقال بازیکنان فوتبال، پذیرش نمایندگان دینی و تجار اسرائیلی در کشورهای اسلامی زمینه ارتباط میان مسلمانان منطقه و صهیونیستها را فراهم آورند. به عبارت دیگر واشنگتن در سیاست خاورمیانهای جدید خود به دنبال حرکت از صلح سرد به سمت نوعی صلح گرم و مردمپایه بود.
اربعین؛ مانعی محکم در برابر پروژه «تطبیع»
با تداوم پروژه فرهنگی غرب برای شکست تابو رابطه میان ملتهای مسلمان با شهروندان صهیونیست، نقش روشنگرانه دیپلماسی اربعین میتواند به عنوان سدی محکم جلوی نفوذ نرم رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اسلامی را بگیرد. پیمان آبراهام بهانهای برای سرمایهگذاری مشترک آمریکا و کشورهای عربی برای شکستن فضای ضد صهیونیستی حاکم بر افکارعمومی مسلمانان شده است.
به عنوان مثال مرکز «اعتدال» با ایجاد رباتهای هوشمند به ترند شدن هشتگهای حامی «تطبیع» و ریپورت اکانتهای ضداسرائیلی قصد داشت تا هزینه پیوستن احتمالی ریاض به قطار عادی سازی را در میان افکارعمومی عربی کاهش دهد. همچنین امارتنشینهای ابوظبی و دبی با دعوت از چهرههای اسرائیلی همچون عمر آدام یا جذب بازیکنان فوتبال عبدالله حلیحل یا ضیا سبع به دنبال استفاده از ابزار هنر و ورزش برای شکستن تابو برقراری ارتباط با شهروندان صهیونیست بود. با این حال برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ قطر به خوبی این حقیقت را به اثبات رساند که رسانهها و شهروندان اسرائیلی تا چه اندازه در میان مسلمانان منفور هستند.
در ژانویه ۲۰۲۳ «المرکز العربی للأبحاث ودراسة السیاسات» با انتشار نتایج افکارسنجی نشان داد که با وجود تلاشهای آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی دولتهای عربی برای شکستن تابو پیوستن سایر کشورهای مسلمانان به پروژه «توافق آبراهام»، اما ۸۴ درصد شرکت کنندگان عرب مخالف به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل توسط دولتهای خود هستند. ۳۶ درصد شرکتکنندگان اشغال سرزمینهای فلسطینی و ۹ درصد سیاستهای توسعه طلبانه تلآویو و برنامهریزی این رژیم برای سلطه بر سرزمینهای عربی را علت مخالفتشان اعلام کردند. با آنکه در رسانههای اسرائیلی از مراکش به عنوان دولت عربی که دارای روابط گرم با صهیونیستها هست یاد میشود اما در این نظرسنجی ۶۷ درصد مراکشیها مخالف به رسمیت شناختن شدن رژیم صهیونیستی بودند.
با وجود تسلیم برخی حکام کشورهای عربی در برابر موج عادیسازی روابط با تلآویو اما تداوم سیاستهای اشغالگرانه و نژادپرستانه رژیم در قبال فلسطینیها سبب مخالفت اکثر مسلمانان با به رسمیت شناخته شدن رژیم جعلی اسرائیل شده است. حفظ تابو رابطه با رژیم اشغالگر این فرصت را در اختیار محور مقاومت قرار میدهد تا روایت ضد استکباری خود را با هدف حمایت از آرمان فلسطین در میان مسلمانان حاضر در راهپیمایی اربعین ترویج کند.
برهمین اساس حضور فعال روحانیون، اساتید دانشگاه، تحلیلگران و چهرههای رسانهای در موکبها و هیأتهای عزاداری، نمایش فیلمها و نمایشگاه مرتبط با خطرات پروژه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، تبیین اقدامات نژادپرستانه دولت راستگرای نتانیاهو در کرانه باختری، ترند کردن هشتگهای ضد صهیونیستی، ایجاد کمپین و جمع آوری امضا با هدف محکومیت پیوستن کشورهای مسلمان به روند تطبیع و بزرگداشت چهرههای شاخص مقاومت میتواند هزینه صلح با تلآویو را در میان افکار عمومی کشورهای عربی و مسلمانان، بهویژه در کشورهایی همچون بحرین، جمهوری آذربایجان و پادشاهی عربی سعودی افزایش دهد.
بهره سخن
مراسم اربعین فرصتی کمنظیر برای ایجاد ارزشها و هنجارهای جدید، با هدف افزایش انسجام میان مسلمانان و ایجاد جبهه واحد در برابر قدرتهای استکباری همچون رژیم صهیونیستی است. گردهمایی محبان امام حسین (ع) فرصت ارزشمندی در اختیار مقاومت قرار میدهد تا با استفاده از ظرفیتهای نرم افزاری تشیع جلوی پیشبرد پروژه عادیسازی میان مسلمانان و رژیم اسرائیل را بگیرد. طی سالهای اخیر دولتهای عربی حامی تطبیع با همراهی واشنگتن- تلآویو سرمایه گذاری گستردهای برای ترمیم چهره رژیم اشغالگر قدس و ایجاد ارتباط میان گروههای مختلف مردم انجام دادند. با این حال نتایج افکارسنجی و برخورد شهروندان کشورهای عربی با صهیونیستها نشان دهنده شکست پروژه زرسالاران منطقه تا به امروز بوده است.
راهپیمایی اربعین این امکان را برای بازوهای فرهنگی محور مقاومت و جمعیتهای مردمی فراهم خواهد کرد تا با تکیه بر قدرت نرم و دیپلماسی عمومی اقدام به روشنگری در خصوص جنایتهای رژیم صهیونیستی کرده و اساساً به این سوال پاسخ دهند که چرا به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و عادی سازی روابط با تلآویو نه تنها اقدامی ضداسلامی است؛ بلکه سیاستی برخلاف منافع دولت- ملتهای خاورمیانه میباشد.