نه حرفه‌ای، نه اخلاقی و نه وطن‌دوستانه

  رسانه همان‌اندازه که محل نقد و طرح ایرادات و آسیب‌شناسی مشکلات و کمبودهاست، جایی برای امیدآفرینی و بیان موفقیت‌ها و معرفی پیشرفت‌ها و دستاوردهاست.

رسانه‌ای را می‌توان دلسوز و دغدغه‌مند دانست که وقتی از یک معضل سخن می‌گوید، پس از آنکه آن مشکل رفع شد یا قدمی موثر برای رفع آن برداشته شد نیز از این قدم‌ها یا تلاش‌ها استقبال کند و به آن هم بپردازد.

رسانه‌ای را می‌توان دوستدار وطن دانست که هر موفقیت قابل ارزش و مفید به حال کشور یا هر افتخار و دستاورد امیدبخشی که در عرصه داخلی یا خارجی حاصل می‌شود را بدون نگاه سیاست زده بازتاب دهد. حتی اگر نقدی به آن دارد مطرح کند اما اصل موفقیت یا دستاورد مهم را بایکوت نکند.

جریان رسانه‌ای غربگرا و بخش قابل توجهی از رسانه‌های اصلاح‌طلب ، در سال‌های اخیر با روشی که در پرداختن به خبرهای امیدبخش و دستاوردهای ملی و بین‌المللی مختلف در پیش گرفته‌اند، بیش از هر چیز ماهیت و عملکرد خود را زیر سؤال برده‌اند.

این جریان در دو سال گذشته که دولتی غیرهمفکر یا ناهمسو با خود را در راس کار دیده‌اند، بیش از همیشه بنا را بر اقدامات غیرحرفه‌ای و شائبه‌برانگیز رسانه‌ای گذاشته‌اند. نمونه‌های فراوانی از این رویکرد رسانه‌ای را می‌توان در سانسور شدید خبری موفقیت‌های امیدبخش یا هرگونه خبری که احتمال بدهند ذره‌ای کارآمدی دولت را نشان می‌دهد مشاهده کرد.

متاسفانه بخش عمده‌ای از این رسانه‌ها، به راحتی و بدون هیچ توجیه حرفه‌ای چشم خود را به روی افتتاح طرح‌های مفید و امیدبخش، یا کسب موفقیت در تولید و توسعه بخش‌های صنعتی یا نظامی و موارد مختلف دیگر می‌بندند، در حالی که همین جریان رسانه‌ای از کوچک‌ترین معضل و مشکل در گوشه‌ای از کشور که قابلیت پمپاژ ناامیدی یا سیاه‌نمایی علیه دولت یا نظام را داشته باشد در بیشترین حجم ممکن استقبال می‌کنند و جالب اینکه وقتی با تلاش و پیگیری مسئولان، آن مشکل رفع می‌شود موضوعی که ظاهراً برای آنها اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و برای آن‌ گریبان چاک می‌کردند به ناگاه فاقد هرگونه ارزش خبری می‌شود!

 به عنوان مثال، با کوچک‌ترین اختلال در آبرسانی به یک شهر یا حتی یک روستا که گاه ممکن است ریشه در کم‌کاری چندسال قبل داشته باشد به یکباره تصاویر و تیترهای درشت مربوط به این مشکل بخش‌های زیادی از صفحات نخست این روزنامه‌ها و سایت‌ها را به خود اختصاص می‌دهد اما وقتی وزارت‌خانه‌های مختلف یا نیروهای جهادی و نهادهای نظامی و غیرنظامی برای حل این مشکل و رفع کم‌کاری‌های گذشته پای کار می‌آیند یا در زمانی کوتاه با تلاش دولت کیلومترها لوله‌گذاری در مسیرهای سخت انجام یا تصفیه‌خانه‌هایی افتتاح شده و مشکل آبرسانی شهرهای مختلف و بخش‌های عمده‌ای از یک استان به صورت ریشه‌ای رفع می‌شود، از آنجا که این گره‌گشایی و خدمت و کار بزرگ انجام شده ممکن است باعث امیدآفرینی و نمایش کار و تلاش دولت شود در بسیاری از همان رسانه‌ها ردی از این خبر خوب دیده نمی‌شود! سؤال از این رسانه‌ها اینجاست؛ مگر شما دغدغه حل مشکل آب مردم را نداشتید، حالا که حل شد کجائید؟!

گاه یک خبر آنچنان مهم و قابل توجه است که برخی رسانه‌های خارجی با همه دشمنی‌ها و زاویه‌هایی که با ایران دارند و موفقیت‌ها را سانسور می‌کنند هم نمی‌توانند از آن عبور کنند یا به اهمیت آن اعتراف نکنند اما برخی رسانه‌های غربگرا و اصلاح‌طلب به راحتی همان آب خوردنی که مثلاً دغدغه‌اش را داشتند از کنار آن عبور می‌کنند. به عنوان مثال؛ ایران به موفقیت بسیار بزرگ تولید موشک‌های «هایپرسونیک» دست پیدا می‌کند، این خبر مهم بازتاب قابل توجهی در رسانه‌های خارجی و داخلی پیدا می‌کند اما برخی از همین جریان رسانه‌ای غربگرا، کمترین اهمیت یا اهمیت قابل توجهی به این موفقیت مهم صنایع نظامی کشوری که روزگاری وابسته به واردات سیم خاردار بود نمی‌دهد!

نمونه دیگر اینکه؛ با تلاش قابل تقدیر دولت و وزارت نیرو در تامین برق خانگی و صنعتی، بسیاری از مردم، خاطره خاموشی‌های گسترده و کلافه‌کننده تابستانی و حتی زمستانی در دولت قبل را فراموش کرده‌اند. آیا آن‌طور که باید در رسانه‌های غربگرای داخلی خبر یا گزارشی از این دستاورد عظیم و امیدبخش و رضایت‌آفرین دولت به چشم می‌خورد؟ این خبر کم اهمیت است یا اینکه ‌اشکالش این است که به دست دولتی غیرهمسو محقق شده است؟ شاید هم چون باعث امیدبخشی شده است محکوم به سانسور است؟ راستی اگر در این دولت یک دهم خاموشی‌های دولت قبل را داشتیم بازهم شاهد سکوت رسانه‌ای در این جریان بودیم یا خاموشی را به مسئله اول کشور و بهانه‌ای برای ناامیدی و یاس‌آفرینی در بین مردم تبدیل می‌کردند؟

برخی از این جریان رسانه‌ای سعی ویژه‌ای دارند تا این‌گونه القا کنند، جامعه ایرانی از شادی و نشاط به دور است، اما همین افراد وقتی جشن‌های باشکوه و مفرحی با حضور چندین میلیونی اقشار و سلایق مختلف مردم در عید غدیر برگزار می‌شود از جمله راهپیمایی ده کیلومتری در تهران و مراسمات مشابه در استان‌های مختلف، از انعکاس تصاویر و خبرهای این نشاط جمعی خودداری می‌کنند!

عده‌ای در همین جریان رسانه‌ای همواره به روش‌های مختلف اصرار دارند که جامعه ایرانی از دینداری و عمل به شعائر مذهبی رویگردان شده است، اما همین رسانه‌ها وقتی به راهپیمایی عظیم اربعین و حضور چندین میلیون زائر ایرانی از اقشار و سنین مختلف در این مراسم یا مراسمات شب‌های قدر و ماه محرم و استقبال انبوه جوانان و مردم، یا حضور چشمگیر نوجوانان در همخوانی سرودهای مذهبی می‌رسند، بنا را بر سانسور یا عبور بی‌سرو صدا از کنار ماجرا می‌گذارند!

جریانی که طی 8 سال، همگام با دولت قبل، زندگی مردم و امورات کشور را به امضای «کری» و قدم زدن با او و به وعده‌های توخالی غرب گره زده بود و به قول و اعتراف یکی از مدیران مسئول این روزنامه‌ها عامدانه دست به بزک غیرواقعی برجام می‌زد، امروز وقتی افزایش تولید و فروش نفت و افزایش درآمد کشور، یا ساخت پروژه عظیم فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی به دست جوانان این کشور، پیوستن ایران به سازمان «شانگهای» یا پذیرش عضویت رسمی ایران در گروه «بریکس» و گشوده شدن دروازه‌های جدید جهانی به روی کشور بدون آن برجام بزک شده و مترسک FATF را می‌بیند، یا جریانی که ورود چند هواپیما پس از برجام را در صفحات خود تا حد جشن ملی‌پوشش می‌دادند اما امروز ورود 60 هواپیمای جدید به ناوگان کشور را نمی‌بیند، باز هم سانسور و عبور از کنار این خبرهای مهم را ترجیح می‌دهد.

یادداشت

حال سؤال این‌جاست، آیا خبرهای مهمی همچون؛ پیوستن ایران به سازمان «شانگهای»، عضویت رسمی ایران در گروه «بریکس»، ساخت پروژه عظیم فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی، راهپیمایی عظیم اربعین با حضور چندین میلیون زائر ایرانی، شادی و نشاط عمومی در راهپیمایی ده کیلومتری عید غدیر، پایان خاموشی‌های گسترده، افتتاح چندین تصفیه خانه و بهره‌برداری از طرح‌های مهم و زیربنایی آبرسانی به مناطق دوردست، تولید موشک «هایپرسونیک» و ده‌ها نمونه دیگر از موفقیت‌ها و دستاوردهای اخیر، ارزش خبری نداشته‌اند یا تنها به جرم اینکه در دولتی غیرهمسو رخ داده و از طرفی کم‌کاری چندین ساله دولت مورد حمایت این جریان را بیش از پیش برملا می‌سازد و باعث افزایش امید در بین مردم می‌شود به تیغ سانسور و بایکوت سپرده می‌شوند؟

آیا این مدعیان حرفه‌ای بودن در کار رسانه که معمولاً غیر از فکر و مسیر خود را قبول ندارند، این مدل کار رسانه‌ای و سانسور شدید موفقیت‌های ملی و بین‌المللی و نپرداختن به کارهای بزرگ و امیدبخش انجام شده در کشور را حرفه‌ای می‌دانند؟ قطعاً با هر متر و معیاری چنین رویکردی نه حرفه‌ای و نه اخلاقی و نه وطن‌دوستانه است. آیا این جریان فکر نمی‌کنند مردم آن روستا یا شهری که رفع مشکل دیرین آب شرب یا گاز و راه ارتباطی خود به دست دولت را به چشم می‌بینند، نمی‌شود با تیترهای انحرافی و سانسور فریب داد؟!

نکته دیگر اینکه در موارد بسیاری می‌توان هماهنگی عجیب و قابل تامل درخصوص پرداختن یا نپرداختن به یک موضوع یا موفقیت و خبر را در بین جریان رسانه‌ای غربگرا با آنچه مطلوب و مورد توجه غربی‌هاست مشاهده کرد، آیا این هماهنگی اتفاقی است یا...

در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که رویکرد روزنامه کیهان در سال‌ها و دولت‌های مختلف و از جمله در هشت سال مدیریت دولت قبل که طبیعتاً از نظر سیاسی و تفکر متفاوت و غیرهمسو محسوب می‌شد، با همه کم‌کاری‌های آزاردهنده آن دولت، ضمن نقد و نظر و بیان مخالفت‌ها، پرداختن به اقدامات مفید یا پوشش مناسب و مصور خبرهایی از افتتاح پروژه‌ها یا سفرهای استانی رئیس‌جمهور، همچنین انتشار خدماتی که می‌توانست امیدبخش باشد بود تا جایی که بارها افراد مختلف تاثیرگذار در جریان سیاسی مقابل، در بین خود، از این اقدام کیهان و قربانی نکردن منافع ملی پای اختلافات سیاسی و پوشش خبری مناسب خدمات دولتی غیر‌همسو، به عنوان اقدامی حرفه‌ای و اخلاقی و قابل تحسین یاد کرده بودند.

 

عباس شمسعلی