بحرانهای داخلی در اراضی اشغالی بهاندازهای پیچیده و گسترده شده که پای لابیهای صهیونیستی در آمریکا را نیز به تلآویو باز کرده است!
از توماس فریدمن، روزنامهنگار مشهور نیویورکتایمز گرفته تا دیگر اعضای آشکار و پنهان لابیهای آیپک و جی استریت یکی پس از دیگری در حال ابراز نگرانی شدید خود نسبت به مناقشات بیپایان شکلگرفته در تلآویو و حیفا هستند. یکی از این نگرانیها، به شکلگیری دوگانه کابینه-ارتش در اراضی اشغالی بازمیگردد. هزاران افسر و خلبان ذخیره، وضعیت خدمت خود را به حالت تعلیق درآورده و حتی برخی از افراد باقیمانده در ارتش رژیم صهیونیستی ، صراحتا از همراهی با تصمیمات ابلاغی سرباز میزنند. بیدلیل نیست که اکثر ژنرالهای صهیونیست تأکید کردهاند که توان عملیاتی و بازدارندگی این رژیم طی ماههای اخیر تحلیل یافته و تنشهای شکلگرفته در میان نیروهای ذخیره ارتش نیز قدرت پیشگیری از حوادث ناگهانی و حتی بحرانهای قابل پیشبینی علیه تلآویو را سلب کرده است.
ممکن است برخی این سؤال را مطرح سازند که چرا نتانیاهو باوجود آگاهی نسبت به تنشهای مزمن شکلگرفته در ارتش و دیگر نهادهای رسمی ، جاسوسی و آموزشی و اداری در اراضی اشغالی ، درنهایت پروژه تصویب اصلاحات جنجالی خود را پیش برد.در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد :
نخست اینکه نتانیاهو از سوی افرادی مانند آریه درعی، رهبر حزب شاس و حتی افرادی مانند اسموتریچ و ینگویر بابت تصویب اصلاحات جنجالی و کاهش اختیارات دیوان قضائی رژیم صهیونیستی تحتفشار مضاعف بوده و البته خود نیز باقی ماندن در مسند قدرت را در گروی لاپوشانی پروندههای فساد خود و مسکوت نگاهداشتن آنها تلقی میکرد. اگر نتانیاهو دست به چنین اقدامی نمیزد، حداقل دو حزب از احزاب صهیونیستی تشکیلدهنده کابینه از وی جدا شده و درنتیجه، چارهای جز برگزاری انتخابات چندباره در تلآویو وجود نداشت. در نظرسنجیهای صورت گرفته نیز به دلیل تشدید بحرانهای داخلی در اراضی اشغالی، ائتلاف نتانیاهو موقعیت قبلی خود را ازدستداده و در مقابل، وضعیت ائتلاف رقیب نتانیاهو تقویتشده است.
معدل نظرسنجیها میگوید اگر انتخابات زودهنگام اکنون در اراضی اشغالی برگزار شود،ائتلاف نتانیاهو بین 50 تا 53 کرسی کنست را از آن خود خواهد کرد و در مقابل، ائتلاف رقیب وی 63 تا 65 کرسی از 120 کرسی را کسب میکند. اما نکته دوم به محاسبه وحشتناک نتانیاهو مربوط میشود. نخستوزیر رژیم صهیونیستی در مدیریت اعتراضات داخلی علیه خود، تلاش کرد از فرمولهای جاری در اروپا وخصوصا کشور فرانسه استفاده کند: تصمیمگیری و اجرای سریع یک تصمیم و قرار دادن مخاطبان در یک موقعیت تمامشده! نخستوزیر رژیم صهیونیستی معتقد بود در این صورت،نهایتا با ریزش معترضین و حتی انطباق ناخودآگاه آنها با تصمیم جدید خود روبهرو میشود .اما افزایش تصاعدی دوباره تعداد معترضین به اصلاحات قضائی علیرغم تصویب بخش مهمی از آن در کنست، نشان داد چنین فرمولی حداقل در تلآویو قابلیت پیاده شدن نداشته است! به عبارت بهتر، نتانیاهو نشان داد که نهتنها از واقعیات جاری در منطقه و نظام بینالملل چیزی نمیداند، بلکه فاقد درکی حداقلی از مدیریت ریسک و بحران در اراضی اشغالی میباشد. این قاعده در قبال دیگر سیاستمداران رژیم صهیونیستی نیز صادق بوده و میتواند به کاتالیزوری در مسیر سقوط این رژیم جعلی تبدیل شود.
حنیف غفاری