مساله دلارزدایی موضوع جدیدی نیست و این مساله از سال ۲۰۰۸ میلادی تا کنون آغاز شده و در جریان است.
همچنین در نشست آتی سران بریکس به میزبان آفریقای جنوبی ، از سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در این اجلاس دعوت شده است.
پس از تغییر عضویت ایران از ناظر به دائم در پیمان «شانگهای»، اینک نوبت به عضویت در «بریکس» رسیدهاست؛ ائتلافی به رهبری قدرتهای اقتصادی نوظهور که در مقابل سیاستهای تهاجمی غرب و ائتلافهای اروپایی- آمریکایی از قبیل «جی ۷» قد علم کردهاست.
پس از آنکه میانه تیرماه امسال عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای در نشست مجازی سران این سازمان به ریاست هند رسما اعلام شد، تهران گامهای بلندتری برای عضویت در بریکس برداشتهاست.
در سال ۲۰۱۶، جک لو، وزیر خزانه داری ایالات متحده هشدار داد که «هرچه استفاده از دلار و سیستم مالی خود را به پایبندی به سیاست خارجی ایالات متحده مشروط کنیم، خطر فاصله گرفتن سایر ارزها و سایر سیستم های مالی از نظام مالی دلار در میان مدت افزایش می یابد.
بر اساس این گزارش، در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ و جو بایدن هشدار لو نادیده گرفته شده است. یکی از پیامدهای این مساله افزایش علاقه جنوب جهانی به بریکس است که قرار است به زودی در آفریقای جنوبی برگزار شود.
خطرات انحصار دلار
در گرماگردم بجران بانکی آمریکا در ماه مه (اردیبهشت- خرداد) سال جاری، پل کروگمن، اقتصاددان آمریکایی، تلاش ها برای «دلارزدایی» را به گروهای طرفدار رمزپایه و هواداران پوتین نسبت داد.
با این حال، همانطور که کروگمن اشاره کرد، بسیاری از مبادلات تجاری در جهانی به دلار آمریکا صورت می گیرد. بسیاری از بانکهای مستقر در خارج از ایالات متحده، سپردههای دلاری را ارائه میکنند. بسیاری از شرکت های غیر آمریکایی به دلار وام می گیرند. بانک های مرکزی سهم بزرگی از ذخایر خود را در دارایی های دلاری نگهداری می کنند. اما مساله ای که نباید فراموش شود این است که هیچ ذخیره ارزی جهانی از جمله دلار عمر نامحدودی نخواهد داشت.
چیزی که کروگمن از درک آن ناتوان است این است که دقیقاً انحصار اجباری فعلی دلار آمریکا، وابستگی نامتناسب جهان به دلار آمریکا در صورتحساب و تسویه حساب تجاری، اتکا به دلار از سوی شرکتهای بزرگ و غولهای مالی غیرآمریکایی، و سهم بالای دلار در ذخایر بانک های مرکزی سبب شده است نه تنها کشورهای جنوبگان بلکه شماری از اقتصادهای بزرگ در غرب را به طور فزاینده ای نگران کنند.
بر اساس این گزارش، نوسانات شدید دلار سبب شده است شرکت های خارجی، امور مالی و ذخایر بانک مرکزی کشورها در جهان در معرض خطر قرار گیرد.
مزایای تنوع بخشی منابع مالی و ارزهای رایج در تجارت جهانی
در این گزارش این سوال مطرح شده است که بریکس چگونه می تواند به تنوع بخشی ارزهای رایج در تجارت جهان کمک کند؟ این بلوک به لطف انعطاف سازمانی خود، اقدامات یکجانبه، دوجانبه و چندجانبه را ممکن می سازد.
به گفته آنیل سوکلال، سفیر آفریقای جنوبی که مسئول توسعه همکاری میان آسیا و بریکس به شمار می آید، حدود ۲۲ کشور رسماً برای پیوستن به این گروه درخواست داده اند. بر اساس گزارش ها، آرژانتین، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به دنبال پیوستن به این بلوک هستند.
در واقع، افزایش تعداد اقتصادهای نوظهور پرجمعیت و بزرگ، می تواند تاثیرت مثبتی برای احداث زیرساختهای حیاتی جدید برای سیستم مالی در جهان بوجود آورد..
از دیگر سو، بریکس ارتباط چندانی با کشورهای سرکشی که به طور مخفیانه به دنبال براندازی نظم بین المللی هستند، ندارد. در عوض هدف اصلی بریکس، ایجاد تنوع بخشی و ایجاد نظم بیشتر مالی است و فقط به دنبال دلارزدایی ساده نیست.
مزیتهای متقابل ایران و گروه بریکس
پس از آنکه در دولت سیزدهم، روند تغییر عضویت ایران در شانگهای سرعت گرفت و بالاخره تهران عضوی دائم از این ائتلاف شد، دولتمردان بریکس را هدفگذاری کردند که یکی از مهمترین گامها چند هفته پیش در آفریقای جنوبی برداشته شد.
در روزهای ابتدایی مردادماه، «علیاکبر احمدیان» دبیر شورای عالی امنیت ملی برای شرکت در نشست دبیران و مشاوران امنیت ملی کشورهای عضو و دوست بریکس به آفریقای جنوبی سفر کرد؛ سفری که در آن یک گام رو به جلو برای عضویت ایران در بریکس برداشته شد. البته با توجه به حضور وزیران امور خارجه چند کشور دیگر همچون عربستان سعودی، امارات و ... در نشست کیپتاون به نظر میرسد که سایر قدرتهای منطقهای نیز علاقهمند به عضویت در گروه بریکس باشند.
در ارتباط با مزیتهای تهران برای بریکس لازم به ذکر است که موقعیت جغرافیایی منحصر بفرد ایران و قابلیت ها و ظرفیت های بی نظیر آن در حوزه انرژی، تزانزیت و فعالیتهای تجاری و اقتصادی به گونهای است که اعضای بریکس نگاهی ویژه به تهران دارند و ایران از جذابیت بالایی برای کشورهای قدرت و قدرتهای نوظهور این گروه برخوردار است.
ایران به عنوان مسیر طلایی اتصال ترانزیتی شرق به غرب، سخت مورد توجه چین به عنوان یکی از بزرگترین صادر کنندگان کالا به اقصی نقاط جهان از جمله خاورمیانه و اروپاست تا از طریق ایران یکی از امنترین، ارزانترین و کوتاهترین مسیرهای صادرات خود را ایجاد و همین طور، مواد خام مورد نیاز خود را از ایران و دیگر کشورهای حوزه خاورمیانه از طریق مسیر ایران تامین کند.
در مقابل، عضویت در بریکس، فرصتهای اقتصادی- سیاسی قابل توجهی را در اختیار ایران قرار میدهد که به دلیل بدعهدی غرب در اجرای برجام، تحت شدیدترین تنگناها قرار دارد و چند دور مذاکره در دولت سیزدهم هم به دلیل زیادهخواهیهای آمریکا و متحدان اروپایی، بینتیجه مانده است.
بنابراین، بریکس میتواند به کمک ایران برای خنثی سازی تحریمهای غربی برآید. ضمن اینکه روسیه نیز به عنوان عضوی از شانگهای و بریکس که اینک تحت شدیدترین تحریمهای تاریخ آمریکا و اروپا قرار دارد، میتواند با استفاده از تجارب تهران، تحریمهای غرب را دور بزند.
بنابراین در چنین شرایطی که غرب با استفاده ابزاری از تحریم در مقابل کشورهای ناهمسو، سعی در دستیابی به مطالبات گزاف خود دارد، همکاری کشورهای نوظهور بزرگ، غنی و پرجمعیت میتواند محاسبات آنها را برهم بزند. در نتیجه بازیگران مختلف جهان به ویژه اعضای بریکس به این نتیجه رسیدهاند که با تعریف سازوکارهای پولی و اقتصادی مخصوص به خود از آسیبهای نظم آمریکایی-اروپایی مصون بمانند.