معامله اخیر ایران با ایالاتمتحده بر سر آزادی زندانیان آمریکایی و آزادسازی اموال بلوکهشده ایران در کرهجنوبی سر و صدای زیادی در مطبوعات جهان و گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی به پا کرده است. بسیاری از صاحبنظران سیاسی با توجه به سابقه کشمکشها و درگیریهای ایالاتمتحده با ایران در زمان ریاست جمهوری ترامپ و بعد از آن روی کار آمدن بایدن و آغاز ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی در ایران، رسیدن به چنین توافقی را بعید میدانستند. وقایع یک سال گذشته در ایران و استفاده حداکثری گروههای اپوزیسیون در خارج از کشور از آشوبها در جهت تحریک آمریکا و غرب به افزایش میزان تحریمها یا حتی حمله نظامی به کشورمان، آنها را در محیطی از افکار خودشان غوطهور ساخته بود که حتی یک درصد نیز احتمال نمیدادند ایران بتواند به چنین معاملهای دست یابد یا حقوق خود را از غرب بستاند. سوالی که برای بسیاری در ایران یا خارج از کشور به وجود آمده این است: چه اتفاقی افتاده دولت بایدن به این نتیجه رسیده در سال پایانی فعالیتش دست به معامله با کشوری بزند که در طول ۳ سال گذشته بارها اعلام کرده بود عجلهای برای رسیدن به توافق با آن ندارد؟ برخی ممکن است این مساله را همانطور که در اخبار مربوط به این مذاکرات نیز آمده است، ناشی از مذاکرات ۲ سال و نیم گذشته بدانند که در نهایت به خروج زندانیان آمریکایی از ایران منجر شده است اما نگاهی به روند مذاکرات ۲ سال گذشته نشان میدهد در زمانهای مختلف، اخبار مربوط به احتمال آزادی این افراد منتشر میشد اما در نهایت به نتیجه خاصی نمیرسید. گفتوگو درباره آزادی زندانیان در ایران و آمریکا، معمولا با نتیجه گفتوگو درباره برنامه هستهای کشورمان گره زده میشود اما به نظر میرسد بهتر است به جای نگاه به روند روابط ایران و آمریکا در طول چند سال گذشته، نگاهی به روند تحولات بینالمللی در طول این مدت و همچنین تحولات سیاسی در داخل آمریکا داشت.
* تأثیر تحولات بینالمللی بر تصمیم دولت بایدن
آغاز جنگ اوکراین، سرعت در روند تغییرات در نظم جهانی را چند برابر کرد. ایالاتمتحده فکر میکرد تمام دنیا با او در همراهی با اوکراین علیه روسیه متحد میشوند و با تبلیغات سیاسی- رسانهای شکلگرفته، هیچ کشوری نمیتواند در برابر خواست دولت بایدن برای ارسال سلاح و مهمات و منابع مالی به اوکراین مقاومت کند. با این حال روند تحولات بسیار پیچیدهتر از محاسبات غرب بود زیرا هرکدام از متحدان ایالاتمتحده در منطقه نیز نتوانستند روی منافع ملی خود پا گذاشته و به همراهی با دولت بایدن برای جنگافروزیاش در اوکراین بپردازند. غیر از اعراب منطقه که هرکدام به دلایل خاص خود با این درخواستها همراهی نکردند، رژیم صهیونیستی نیز در مقابل درخواستها برای فرستادن سامانههای ضدموشکی به اوکراین مقاومت کرد و تاکنون هیچ سلاح تاکتیکی و مهمی را از ترس ایران به اوکراین نفرستاده است. مسؤولان رژیم صهیونیستی معتقدند در صورت ارسال سلاحهای مهم و تاکتیکی ممکن است این سلاحها اول به دست روسها و بعد به دست نیروهای ایرانی بیفتد و به همین دلیل از همراهی با ایالاتمتحده و دولت بایدن خودداری کردند. داستان کشورهای عرب منطقه اما داستان متفاوتی بود. محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، جنگ در اوکراین را بهترین فرصت برای رویارویی با دولت بایدن دید؛ فرصتی که به او اجازه میداد سیاستهای عربستان را تا حدی از سیاستهای دیکتهشده ایالاتمتحده جدا کند. او به دنبال استفاده از فضای موجود برای نزدیک شدن به چین و روسیه بود تا بتواند امتیازاتی را از هر 2 طرف درگیر در ماجرا بگیرد. حالا خاندان سعودی برای کمک به اوکراین، عادیسازی روابطش با رژیم صهیونیستی و قطع کردن رابطه اقتصادیاش با چین، درخواستهای متنوع و زیادی از طرف آمریکایی دارد. رسیدن به تجهیزات و تاسیسات هستهای، تنها یکی از درخواستهای عربستان از دولت بایدن است. بستن قراردادی نظامی مانند قرارداد دفاعی ناتو، یکی دیگر از خواستههای بنسلمان از دولت بایدن است که به نظر نمیرسد درخواست قابل قبولی از طرف آمریکا باشد. تحولات بینالمللی بویژه منطقهای تأثیر زیادی بر جزم شدن عزم آمریکا برای ادامه گفتوگوهای هستهایاش با ایران داشت. از نظر آمریکاییها، ایران هماینک کاملا در جبهه مقابل آمریکا و نزدیک به جبهه شرق (چین و روسیه) قرار دارد و باید از نزدیک شدن سایر کشورهای عرب منطقه، بویژه عربستان، امارات و قطر و البته پاکستان به این جبهه خودداری کرد. بر همین اساس ایالاتمتحده به دنبال سفت کردن جای پای خود در منطقه است. به همین جهت، مذاکرات با عربستان برای دوری از چین و نزدیکی به جبهه غرب آغاز میشود، برخی از وعدههای امنیتی به عربستان و امارات داده شده و ایالاتمتحده وعده سرازیر شدن 3 هزار نیروی نظامی خود به منطقه برای حفاظت از شاهراه حیاتی نفت را به عربستان میدهد و در سوی دیگر، تلاش میشود با رسیدن به توافقی هرچند کوچک، موقت و غیرقطعی با ایران، از میزان تنشها بین کشورهای منطقه کاسته شود تا سرانجام راهی برای عادیسازی روابط اعراب منطقه با رژیم صهیونیستی نیز پیدا شود. اینکه دولت بایدن در هر کدام از این اهداف و اقدامات تا چه حد موفق بوده، جای سوال زیادی دارد اما در نهایت، اگر قرار باشد پای چین و روسیه از منطقه بریده شود و اتحادهای جدید بین کشورهای منطقه با قدرتهای شرقی شکل نگیرد، باید با تمام طرفهای قدرتمند در منطقه گفتوگو و مذاکره شود.
دومین مساله مهمی که معمولا در تحلیل وقایع اخیر نادیده گرفته میشود، رسیدن روند اجرای برجام به ماجرای برداشته شدن تحریمهای موشکی و پهپادی بینالمللی علیه ایران است. تا چند ماه آینده، ایران با تکیه بر بندهای برجام، از زیر بار تحریمهای موشکی و پهپادی رها میشود و ایالاتمتحده با وجود مخالفتش با برداشته شدن این تحریمها، از نظر حقوق بینالملل نمیتواند اقدامی جز فعال کردن مکانیسم ماشه توسط متحدان اروپاییاش انجام دهد. فعال کردن مکانیسم ماشه اما خطر رفتن ایران به سمت غنیسازی بالای 60 درصد را افزایش میدهد و ایالاتمتحده ناگزیر است برای رسیدن به هدف خود- که مقابله با برنامه هستهای ایران است- در نهایت تا چند هفته یا چند ماه آینده به برنامهای جدی برای از سرگیری مذاکرات و رسیدن به نتیجه دلخواهش برسد. خبرها حکایت از این دارد که در آخرین مذاکرات صورتگرفته بین رابرت مالی و مذاکرهکنندگان ایرانی که به صورت غیرمستقیم انجام میشده، او پیشنهاد عقب افتادن اجرای بندهای «غروب آفتاب» را به ایران داده بود؛ تعویقی بین 10 تا 15 سال برای برداشته شدن تحریمها که مسلما با مخالفت ایران روبهرو شد. همه این مسائل و نگرانیهای غرب درباره برنامه هستهای کشورمان باعث دوچندان شدن تلاشهای طرف آمریکایی برای مذاکره جدیتر با ایران شده و احتمالا از این پس نیز ادامه خواهد داشت.
* تأثیر تحولات داخلی آمریکا بر سیاست خارجی بایدن
بایدن در حالی به سمت چهارمین سال فعالیتش در کاخ سفید میرود که به دلیل فضای دوقطبی موجود در جامعه آمریکا، رقابتهای انتخاباتی این بار بسیار زودتر از موعد شروع شده و میتوان گفت از همان روز ورود بایدن به کاخ سفید در سال 202۱، رقابت بین او و ترامپ برای انتخابات 2024 آغاز شد. بایدن که در عرصه سیاست خارجی جز راهاندازی و کمک به ادامه یافتن جنگ اوکراین دستاوردی نداشته و در عین حال خروجی فضاحتبار از افغانستان را در کارنامه خود دارد، نیازمند اقدامی در عرصه سیاست خارجی خود است تا بلکه بتواند شکستهای پیشین در این عرصه را جبران کند. دولت بایدن در این فکر بود که میتواند با کمک به ضدحملات در اوکراین، راهی برای دستاوردسازی در جنگ اوکراین بیابد اما شکستهای پی در پی زلنسکی در اجرای طرحهای ضدحمله، او را به فکر استفاده از پروندهای قدیمی در منطقه کشاند و آن بحران فلسطین و رژیم صهیونیستی بود. در نهایت بایدن مجبور شد ادامه همان راهی را برود که زمانی ترامپ و دامادش جرد کوشنر برای دولت آمریکا طراحی کرده بودند و آن ادامه یافتن توافقهای عادیسازی روابط بین اعراب و رژیم صهیونیستی بود. این بار بایدن اما سعی کرد سنگ بزرگتر را بردارد و آن عادیسازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی بود که میتوانست در عین حال با دومینوی عادیسازی روابط دیگر کشورهای اسلامی مانند امارات، بحرین، پاکستان و حتی مالزی و اندونزی با صهیونیستها همراه شود. خبرها و تحلیلهای منتشرشده از اتفاقات رخداده در این باره در چند ماه گذشته، حکایت از این دارد که این پرونده نیز تا زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا یا حتی شروع رقابتهای انتخاباتی به نتیجه نمیرسد، بنابراین مساله بعدی تبلیغات درباره منطقه غرب آسیا و روابط ایران با ایالاتمتحده است. اگرچه دولت بایدن از همان ابتدا نیز قصد بازگشت به برجام را نداشت اما به این میاندیشد که احتمالا آزادسازی شهروندان آمریکایی در این میان میتواند خبر خوب برای سیاست خارجیاش باشد و میتواند این گمانه را در فضای سیاسی آمریکا ایجاد کند که توافق هستهای با ایران نیز نزدیک بوده و غرب دیگر نباید در این باره استرس و نگرانی داشته باشد. انتشار اخبار و تحلیلها از سوی رسانههای دموکراتی مانند نیویورکتایمز درباره اینکه بعد از ماجرای آزادی زندانیان، راه برای مذاکرات هستهای نیز باز شده یا ایران قول داده غنیسازی 60 درصد را محدود کند، یا اینکه مزاحمتی برای نیروهای آمریکایی در منطقه نداشته باشد، همه در همین راستا تحلیل میشود؛ خبرهایی که هیچکدام صحت نداشته و تنها برای این بهکار رفته است که دولت بایدن بتواند به قول آمریکاییها، اقدامات خود در منطقه غرب آسیا را به افکار عمومی در ایالاتمتحده بفروشد. البته هنوز زود است درباره برنامههای دیگر ایالاتمتحده برای منطقه گمانهزنیای انجام شود اما به نظر نمیرسد هیچکدام از این برنامهها تا زمان برگزاری انتخابات به نتیجه برسد و باید دید بایدن و دیگر سران حزب دموکرات در ایالاتمتحده چگونه میخواهند برای دولت او تا زمان برگزاری انتخابات در عرصه سیاست خارجی دستاوردسازی کنند.
ثمانه اکوان